هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
سلاااممم
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۴:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهfatemeh8181 سلام فاطمه خانم خوب هستید؟چه خبر؟دوستتون امروز کم پیدا هستند
-
fatemeh8181 سلام فاطمه خانم خوب هستید؟چه خبر؟دوستتون امروز کم پیدا هستند
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۴:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهarthur morgan سلام خوبی؟
میگذره
نمیدونم حتما درگیر درسه -
arthur morgan سلام خوبی؟
میگذره
نمیدونم حتما درگیر درسهنوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۴:۱۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهfatemeh8181 منم خوبم شما درگیر درس نشدید؟
-
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۴:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ناله را هرچند می خواهم که پنهانی کشم
سینه می گوید که من تنگ آمدم، فریاد کن
#تودلی -
fatemeh8181 منم خوبم شما درگیر درس نشدید؟
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۴:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهarthur morgan
شکر که خوبی
نه متاسفانه
بیخیال هعی -
arthur morgan
شکر که خوبی
نه متاسفانه
بیخیال هعینوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۴:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهfatemeh8181 اره بیخیال خیلی ممنون
-
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۴:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دلم گریه میخواد کجاست شونه هات کجا رفتی ای حس آرامشم
میخوام این شبایی که بارونیم با آرامش دستات آروم بشم
با دوری کنار اومدن ساده نیست بذار مثل سایه کنارت باشم
تا مثل همیشه قرارم باشی تو باشی و من بی قرارت باشم
نمیشه همه حرفی و ساده زد نمیتونم آسون بگم عاشقم
به جز گریه راهی نمونده برام تا حرف دلم رو با چشمام بگم
:(((((((((
#تودلی
#........
-
ناله را هرچند می خواهم که پنهانی کشم
سینه می گوید که من تنگ آمدم، فریاد کن
#تودلینوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۴:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهfatemeh8181 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
ناله را هرچند می خواهم که پنهانی کشم
سینه می گوید که من تنگ آمدم، فریاد کن
#تودلیعمرها شد حرف دردی آشنای گوش نیست...
-
fatemeh8181 اره بیخیال خیلی ممنون
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۴:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهarthur morgan چخبرا
-
arthur morgan
شکر که خوبی
نه متاسفانه
بیخیال هعینوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۴:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهfatemeh8181 راستی تودلی هاتون خیلی جالبه بخشید که می پرسم شما تجربه نوشتن دارید مثلا داستان نویسی و اینا...
-
arthur morgan چخبرا
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۴:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهfatemeh8181 9هیچی درس می خونم و الان هم باید برم واکسن بزنم دوز دوم خیلی ممنون که پرسیدید
-
fatemeh8181 راستی تودلی هاتون خیلی جالبه بخشید که می پرسم شما تجربه نوشتن دارید مثلا داستان نویسی و اینا...
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۴:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهarthur morgan
همشون که خودم ننوشتم متنا برای خودمه -
fatemeh8181 9هیچی درس می خونم و الان هم باید برم واکسن بزنم دوز دوم خیلی ممنون که پرسیدید
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۴:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهarthur morgan موفق باشید
نترسیدا اصن درد نداره -
fatemeh8181 راستی تودلی هاتون خیلی جالبه بخشید که می پرسم شما تجربه نوشتن دارید مثلا داستان نویسی و اینا...
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۴:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهarthur morgan نه بیشتر برای خودم مینویسم
-
arthur morgan موفق باشید
نترسیدا اصن درد ندارهنوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۴:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهfatemeh8181 رفته بودم دوز اول بزنم مرد بهم گفت از امپول می ترسی یاد بچگی هام افتادم که خواستم امپول بزنم اینقدر می ترسیدم که بنده خدا وقتی تزریق کرد از اتاقش پریدم بیرون
-
arthur morgan نه بیشتر برای خودم مینویسم
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۴:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهfatemeh8181 به نظر من از این استدادتون برای نوشته های بلند استفاده کنید
-
fatemeh8181 رفته بودم دوز اول بزنم مرد بهم گفت از امپول می ترسی یاد بچگی هام افتادم که خواستم امپول بزنم اینقدر می ترسیدم که بنده خدا وقتی تزریق کرد از اتاقش پریدم بیرون
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۴:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهarthur morgan
اخی
نترسید اصن ترس نداره بزرگ شدید دیه -
arthur morgan
اخی
نترسید اصن ترس نداره بزرگ شدید دیهنوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۴:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهfatemeh8181 نه نمی ترسم یاد اون افتادم
-
fatemeh8181 به نظر من از این استدادتون برای نوشته های بلند استفاده کنید
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۴:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهarthur morgan
مرسی سعی میکنم البته که لطف دارید -
fatemeh8181 نه نمی ترسم یاد اون افتادم
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۴:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهarthur morgan من بجز خودم بقیه باید بترسن