هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره...رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد
- بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع
- پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع
- پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب
- پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب
- مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست
- همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید
سبز باشید و سربلند
-
Narges_ نه اونو گوشِ شیطون کر خوب شدم خداروشکر
کلا فکرکنم از عوارض پشت نشستنه
من حتی پارسالم میتونستم شب بیدار بمونم
ولی الان اصلانقطه در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Narges_ نه اونو گوشِ شیطون کر خوب شدم خداروشکر
خداروشکر
خوب باشی همیشهکلا فکرکنم از عوارض پشت نشستنه
من حتی پارسالم میتونستم شب بیدار بمونم
ولی الان اصلااوو امیدوارم تموم شه امسال اونم به شکلی که خودت دوست داری🩷
-
24 ساعت
فیلم اموزشی
رو دور 2 اصلا بشه 12 ساعتیا فقط کتاب
هرچند خود کتاب برسی می شه.
+نکات دستور و ارایه و این چیزااما کتاب خودمم نکاتش خوبه.
نمی دونم چطور پیش ببرم
4 ساعت امشب
-
-
-
طلوع میکند آن آفتاب پنهانی
ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی
دوباره پلک دلم میپرد نشانه چیست؟
شنیدهام که میآید کسی به مهمانی
کسی که سبزترست از هزار بار بهار
کسی شگفت، کسی آنچنان که میدانی
کسی که نقطه آغاز هر چه پروازست
تویی که در سفر عشق خط پایانی
تویی بهانه آن ابرها که میگریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی
تو از حوالی اقلیم هرکجاآباد
بیا که میرود این شهر رو به ویرانی
کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق
بیا که یاد تو آرامشیست طوفانی
#قیصر_امین_پور
-
گاهی اوقات تو تاپیک ها یه چیزایی میگم که حتی خودمم فلسفه شو درک نمی کنم
-
شرزه شیر ارغند
آقای حسینی
من گیج شدم
شرزه و ارغند یعنی خشمگین
یعنی هردو صفتن؟
میشه لطفاً دستور زبان این جمله رو بررسی کنید
@danial-hosseinyهویججج
آره جفتش صفته سارا
شرزه شیر ارغند
شیر شرزه ارغند
که وابسته ی وابسته هم هست به عنوان صفت صفت -
هویججج
آره جفتش صفته سارا
شرزه شیر ارغند
شیر شرزه ارغند
که وابسته ی وابسته هم هست به عنوان صفت صفتپرستو بابایی
ایول پس درست حدس زده بودم هاهاها (ʘᴗʘ✿) -
چو او را بدیدند برخاست غو که آمد ز آتش بدون شاه تو
میشه لطفاً قلمرو فکری اینو بررسی کنید
چرا هیچ منبعی تو ترجمه و مفهوم به این شاه نو اشاره ای نمیکنه؟
•-•
@danial-hosseiny
DexterMoreRight -
پرستو بابایی
ایول پس درست حدس زده بودم هاهاها (ʘᴗʘ✿)هویججج در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
پرستو بابایی
ایول پس درست حدس زده بودم هاهاها (ʘᴗʘ✿)البته که ارغند باید به شرزه برگرده
مثلا این مثالو ببین ،شهر بزرگ پهناور
با وجود اینکه جفتشون صفتن ولی بازم وابسته وابسته نیست چون پهناور به بزرگ بر نمی گرده و یه راست بر می گرده به شهرالان که دارم فکر می کنم شیر شرزه ارغند
هر کدوم از اینا یه صفت جداست ،یعنی الان اینجا ارغند به شرزه بر نمی گرده فکر کنم
@danial-hosseiny -
چو او را بدیدند برخاست غو که آمد ز آتش بدون شاه تو
میشه لطفاً قلمرو فکری اینو بررسی کنید
چرا هیچ منبعی تو ترجمه و مفهوم به این شاه نو اشاره ای نمیکنه؟
•-•
هویججج
سلام وقتتون بخیر
با اجازه از آقای حسینی
واژه نو اینجا ایهام داره
یکی به معنی جوان و یا کسی که جان دوباره یافته
دومیاشاره به سیاوش ولیعهد هستتو اینجا شاه نو : سياوش / غو و نو : جناس ناهمسان
معني اون بیت هم : وقتي مردم سياوش را ديدند كه از آتش (زنده و به سلامت)بيرون آمده است ، فرياد برآوردند.
-
هویججج در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
پرستو بابایی
ایول پس درست حدس زده بودم هاهاها (ʘᴗʘ✿)البته که ارغند باید به شرزه برگرده
مثلا این مثالو ببین ،شهر بزرگ پهناور
با وجود اینکه جفتشون صفتن ولی بازم وابسته وابسته نیست چون پهناور به بزرگ بر نمی گرده و یه راست بر می گرده به شهرالان که دارم فکر می کنم شیر شرزه ارغند
هر کدوم از اینا یه صفت جداست ،یعنی الان اینجا ارغند به شرزه بر نمی گرده فکر کنم
@danial-hosseinyپرستو بابایی
نه منظورم اینه که شیر هسته است و اینا صفت
با وابسته وابسته اش کاری ندارم
فقط میخواستم بدونم دوتا صفت داریم؟ -
شرزه شیر ارغند
آقای حسینی
من گیج شدم
شرزه و ارغند یعنی خشمگین
یعنی هردو صفتن؟
میشه لطفاً دستور زبان این جمله رو بررسی کنید
@danial-hosseiny -
هویججج
سلام وقتتون بخیر
با اجازه از آقای حسینی
واژه نو اینجا ایهام داره
یکی به معنی جوان و یا کسی که جان دوباره یافته
دومیاشاره به سیاوش ولیعهد هستتو اینجا شاه نو : سياوش / غو و نو : جناس ناهمسان
معني اون بیت هم : وقتي مردم سياوش را ديدند كه از آتش (زنده و به سلامت)بيرون آمده است ، فرياد برآوردند.