هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
ورود ممنوع *
-
زهرا بنده خدا 2replied to Akito on ۲۹ خرداد ۱۴۰۳، ۹:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Akito
بله بله
البته چون استادم شیرازیه و واقعا استاد خوب و فوق العاده ایه و رو سرم جا دارن تایید میکنم...
وگرنه یکی دوتا از دانشجوهای اونجایی
با احترام
واقعا رو مخمن!!
اصلا نمیخوام ربط بدم به شهر ها!!
ولی چیزی که من احساس کردم
حداقل راجع به این دونفر
این بود که خیلی رو شهرشون حساسن
این خوبه
ولی نه طوری که مثلا یکی از بچه های شهرستانای این استان بگه من شیرازیم
تا ثابت نکنن نیست ول کنش نیستن
خب بنده خدا اومده یه استان دیگه دانشجو شده
اسم مرکز استان خودشو میگه که راحت تر بفهمن کجاییه
اصن باشه این اشتباه(تا حدی هم متوجه دلیل حساسیتشون هستم و میتونم حق بدم!!)
ولی اینکه طرف ۱۰۰ساله شیراز زندگی میکنه
بعد میگن نهه! پدرپدرپدربزرگت کجایی بوده؟!
+مثلاااااا صفاشهری/مرودشتی/دشتکی/استهبان/نیریزی و....(رو یه سری مناطق خاص هم انگار حساسن که من زیاد پیگیر نشدم چرا ولی میشه حدس زد)
اونا: عاااا پس دیدی شیرازی نیستی؟!
پن:مردم شهری که من دانشجوام اصلا رابطهی خوبی با مردم شهر خودم ندارن(میخوام بگم متقابلا علاقهی خاصی به این شهر ندارم)
ولی این خیلی زشته که چپ میرن راست میان:
اینجا که هیچی ندارهتکراری شدهشهر ما فلان تا کافه داره فلان جا رو داره و....
اینجا برای ما به زور شهرستان حساب میشه
کرمانم همینطوریه؟!
این حرکات خیلی زشته....و من متاسفانه نسبت به بچه های این شهر حس خوبی دریافت نمیکنم...(البته چندتا از پسرای کلاسمون هم هستن که اونا بچه های خوبی به نظر میان!!!)
ولی این ۲تا دختری که هستن...
اصلا درست نیست که صرفا ۲نفر رو ربط بدیم به همه! ولی خب....
یا مثلا من از این متنفرم که تو همه چی فقط سود خودت رو در نظر بگیری...و من برخوردی که با این بچه ها داشتم یه عده شون این مدلین...
مثلا!!!
طرف مسئولیت هیئت دانشجویی رو برعهده میگیره واسه اینکه فک میکنه سود داره
بعد که میفهمه خبرخاص و امتیاز دنیایی نداره
میگه که من اشتباه کردم نمیخوام باشم
باز دوباره میبینه که به واسطهی همین با بخش فرهنگی آشنا میشه و تحویلش میگیرن
میگه که هستم!!
ولی باز با اینکه مسئوله!! میگه من امتحان دارم فلان جلسه رو نمیرم!
من کار دارم فلان روز نمیخواد هیئت باشه(درحالی که جلسه بوده و تصمیم گرفته شده هرهفته باشه!! نگفتنن شما تنهایی برگذار کنی!تک نفره هیئتا رو لغو کردن...درحالی که خب خودشونم نبودن اصلاااا مشکلی نبود! بقیهی بچه ها میرفتن کمک...)
یا اینکه جلسات رو درحالی که مسئولای دانشگاه میگفتن به بقیه هم بگید بیان
ایشون اصلا خبر نمیدادن!!(استدلالشونم این بود که: میان خیلی حرف میزنن نمیشه تصمیم گرفت!!
پن: من که یه جلسه رفتم اونم چون اول شروع کارامون بود و یکی دیگه خبرداده بود که حتما بیاید و یه جلسهی دیگه که اونم سر همین حرفای دوست محترم با اینکه کاری نداشتم اون تایم ولی نمیخواستم برم! بازم یکی دیگه گفت اگه میتونید باید بیاید..ولی اصلا کار قشنگی نمیکنه!!!)
خیلی مسائل بوده از این آدم...
هرچند که!!!
آدمای خوبی هم دیدم ازشون!!!!!!!
مثلا
یه ادم صفاشهری که خودشون به شدت زرنگ و پای کار بودن
ولی دلسوز بقیه!
+: بچه های استان کرمان...من یه چیزی میگم امیدوارم ناراحت نشید...
ما: نه بگید راحت باشید!
+: شما اصلا از وقتتون استفاده نمیکنید
بچه های شهر ما فلان کارا رو میرن از الان یاد میگیرن
و بعدم خودشون کلی برنامه پیشنهاد دادن که بریم یاد بگیریم
حتی گفتن خودمون با هم دیگع از مسئولین درخواست میکنیم که کارگاهاشو برامون برگذار کنن!!نیازی هم نیست که حتما اسمی از گروه ما برده بشه...مهم اصل این کاره که انجام بشه
حالا به اسم هر کی( این برای من خیلی باارزشه..)
خب این مدل آدما هم هستن و خیلی حس خوبی منتقل میکنن!
و بازم میگم نمیخوام این ۲نفر رو ربط بدم به کل اون استان!
به جز اون صفاشهریه
با بچه های نیریزم برخورد داشتم
خیلی خوب بودن...
ولی این دوتا دختر محترم اصلنم پرچمشون بالا نیست
رو مخم بودن گفتم بگم ماجرا ها...(فک کنم کاملا مشخصه که رو اعصابمن ️)
ولی بقیهی بچه هایی که از این استان میشناسم
رو سرم جا دارن
چه اون دوتا نیریزیه
چه اون صفاشهریه
چه اون دوتا استان فارسیه کلاسمون -
اساتید استان فارسی هم به جز استاد بیوشیمیون که اینجا زیاد ازشون گفتم
بازم داریم
و من ازشون جز خوبی ندیدم... -
بازم میگم
نمیخوام این دونفر رو ربط بدم به شهرشون(آدمای خوب و بد همه جا هست قطعا)
ولی من اینا رو به این نام دیدم و متاسفانه باعث شده گارد بگیرم نسبت به یه عده... -
دقیقا برخوردی که سال اول دانشگاه با خودم میشد...
ولی خب زمان درستش کرد و فهمیدن من اون مدلی که به آدمای شهرم نسبت میدادن نیستم....
این گاردی هم که من نسبت به این بچه ها پیدا کردم
طبیعتا یه عده اونقدری خوبن که نخوام برچسب روشون بزنم...
امیدوارم دلخوری پیش نیاد از حرفایی که زدم! -
رفتارم توی مجازی اینطوریه که :آیا من اگه حضوری با فلان شخص برخورد داشتم چه طوری رفتار میکردم و همونو پیاده میکنم.
البته بازم هر جور حساب میکنم توی مجازی رفتارم گرم تره اونم به دلیل اینکه بدون ایموجی صحبت کردن باعث نشه اینطور برداشت بشه که من رفتار تندی دارم یا باعث بشه به مخاطبم حس بد بدم یعنی استفاده از ایموجی صرفا به خاطر مخاطبمه.رفتارمم سعی کردم تا حدودی به رفتارم توی دنیای واقعی نزدیک کنم هر چند در واقعیت کمتر از اینم... -
یه امیر معذرت
تودلی
969377/1000113