هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
سلام
-
@ABR_DJ خوبم مرسی تو چطوری
-
@ABR_DJ خداروشکر
تو هم همینطور -
خب رگ گرفتنِ سم خودمم بگم
️
یکی دیگه از بچه ها نشست
رگش از من بدتر
اونم استاد خواست گاروشو باز کنه
گفتم دارم لمسش میکنم
میگیرم(نمیدونم چرا یهو شجاع شده بودم امروز
️البته چارهای هم نداشتم
)
دستش تپلی بود
رگش اصلاا پیدا نبود
ولی خوب لمس میشد
خلاصه ضدعفونی کردم و باز از استرس جاشو گم کردم🥴( فقط حس کردم که گمش کردم ،میترسیدم سرنگو اشتباهی وارد کنم)
باز پیداش کردم
ضدعفونیِ مجدد
گذاشتم خشک شد
و مرحلهی سخت ماجرا
ورود سوزن به رگ
جامو عوض کردم
دستمو به کمک استاد تنظیم کردم
و با زاویه حدودا ۳۰درجه
با موفقیت وارد زیر پوست شدم
بعد استادم اینجوری بود که با ۳۰ درجه برو تو رگ با ۳۰ درجه!
من تو ذهنم:خب ۳۰درجه اسسسسسسسس
درش آوردم
که قشنگ توضیح بده چیکار کنم بعد وارد کنم
دستمو گرفت گذاشت لب پوستش و گفت ۳۰درجه
من:و مجدد کار قبلمو کردم(استرس گرفته بودم و فقط ۳۰درجهشو میشنیدم
️)
خلاصه دفعه سوم خودم تجربه کردم که باید چه کار کنم
من با ۳۰ درجه پوستو که ۳میلی متر سوراخ میکردم زاویه رو کمتر میکردم
درحالی که رگش دور تر از این حرفا بود
با ۳۰درجه فرستادم جایی که نمیدونستم دقیقِ یا نه! و تا کجا باید بره
بعد سفت بود حس میکردی کلا تو عضله ای و خواهی بود تا همیشه(خیلی بد بود اینجاش
)
بعد یهو اون سفتیِ تموم شد و حسکردم رفته تو رگ
و خونم که وارد بالای سوزن شد مطمئن شدم
پنبه رو گذاشتم و سرنگو کشیدم
️
#حس انجامِ عمل قلب باز دارم -
یکی از بچه ها
کلا فرار میکرد
نه رگ میداد
نه می گرفت
خلاصه یکی از دخترا که رگش خوب بود داوطلب شد بهش رگ بده(رگش هم پیدا بود هم ضربان داشت)
بعد اصن سمممم
️
حقم داشت
همون لحظه استاد رسید و مجبور شد جلویِ استاد خودمون رگ بگیره
ضدعفونی کرد با نیم کیلو الکل
️
اشتباه سرنگو گرفت
دوسه بار اون خانم مسئول آزمایشگاه که به ما کمک میکرد
دستشو تنظیم میکرد
باز استرس می گرفت
از اول
استادمون:بچه هاا 🥺مگه من همین الان نگفتم ۳۰درجه
️
ما:
️
خلاصه رگو پیدا کرد و نیم کیلو هم خون گرفت
بعد گفتن اکی
گارو رو باز کن و تموم
اونم باز کرد و سرنگو کشید و سرنگِ رو به هوا،ول کرد رفت
ما همه:عه عه عه عهههه
استاد گفت پنبه بذارررر خونش رفت
️
اومد کل پنبهای که یه تیکه اونجا بود رو برداشت و الکل زد
️که قشنگ بسوزه
خلاصه خانمه خودش تو دستش پنبه بود گذاشت رو دستش
#رگ گیر ،همون سمِّ کلاس و خوابگاه بود -
دوستان عزیز سلام
کسی اینجا دانشجوی فرهنگیان هست؟!
لطفا یکی برای طرح درس نوشتن منو یاری کنه
ممنون میشم .. -
یه پسر تو گروهمون بود
بعد هم گروهیش اومد ازش رگ بگیره
پیداش کرد
تا آماده شد
گفت گمش کردم
خانمه:اشکال نداره،معمولا بیمار بترسه رگش گم میشه
هم گروهیش:عه ترسیدیییی!هاهاها
پسره:به خدا نترسیدم تو بگیررر
#حق داشت با اون هم گروهی ای که آماده بود۲۰بار پوستشو سوراخ کنه
️
-
همیشه دوست داشتم بخش روان کار کنم اگ پرستاری ادامه دادم ولی الان میبینم سخت تر از اونچیزیه ک فکرش میکنم
🤌
@ariii پرستاری سختهههه
رشتتو عوضضضض کنننن
-
خدا منو بابت خندیدن به اینا میبره جهنم
️