کمک میخوام
-
سلام.نگاه کن.خیال پردازی و تخیلات برای اینده اصلا بد نیست .به نظر من خیلی هم خوبه.اگه ادم بتونه چیزی رو در خیالاتش تصور کنه و واقعا بهش عشق بورزه چند قدم از کسایی که بی هدف تلاش میکنن جلوتره.به نظر من تو اول باید تمام اهداف و ارزوهایی رو که داری رو یه کاغذ بنویسی.بعد ببنی برای رسیدن به هر کدوم باید چی کار بکنی.بعضی از اهداف هم راستا هستند و با تلاش در یک راستا میتونی بهشون برسی.کم کم شروع کن.صبحا زود تر بیدار شو و روی کارهات تمرکز کن.هر وقت که نا امید میشی به هدفت فکر کن.من خودم یکی از ارزوهام اینه که برم ژاپن.شاید خنده دار باشه ولی من این ارزو رو دوست دارم و براش میجنگم.مثلا علاوه بر درسام شروع به مطالعه و یادگیری زبان ژاپنی کردم تا چند قدم به ارزوم نزدیک بشم.خب دیگع سرتو درد نیارم.به خدا توکل کن و به اینده امید داشته باش.انشاالله با تلاش بهش میرسی.
امیر مهدی معصومی اره موافقم
برای چیزایی که میخوای در اینده ، اگر از الان قدم های کوچیک برداری هم کافیه .
( به نظرت رفتن به مریخ کار اسونی بود ؟ولی دیدی که انجامش دادن
اونا هم از یه روزی و یه جایی شروع کردن دیگه)
-
AmirAbbas Farahani خب اون چیزی که تمرکز رو بهم میزنه اصلا ارزش این همه فکر کردن بهش رو داره؟؟؟
این سوال رو جواب بده شاید به یه جوابی رسیدی .Yegane Dehqan از هدف الانم خیلی برام لذت بخش تره اما هدف الانم حداقل برا اطرافیانم میتونه سودمند باشه خودمم تقریبا بهش علاقه دارم
-
Yegane Dehqan از هدف الانم خیلی برام لذت بخش تره اما هدف الانم حداقل برا اطرافیانم میتونه سودمند باشه خودمم تقریبا بهش علاقه دارم
AmirAbbas Farahani خب تلاش کن براش دسگه منتظر چی هستی؟
دوست داری سال دیگه حسرت بخوری و بگی کاش تلاش میکردم یا اینکه از خوشحالی قبولی تو کنکور گریه کنی؟
ببین میتونی اون چیزی که میخوای رو انجام بدی
موفق میشی ، تلاش کن براش .
حتی شده روزی یه ساعتم تلاش کن ، حداقل از اونی که یه ساعتم تلاش نمیکنه خیلی جلو تری . -
AmirAbbas Farahani خب تلاش کن براش دسگه منتظر چی هستی؟
دوست داری سال دیگه حسرت بخوری و بگی کاش تلاش میکردم یا اینکه از خوشحالی قبولی تو کنکور گریه کنی؟
ببین میتونی اون چیزی که میخوای رو انجام بدی
موفق میشی ، تلاش کن براش .
حتی شده روزی یه ساعتم تلاش کن ، حداقل از اونی که یه ساعتم تلاش نمیکنه خیلی جلو تری .Yegane Dehqan ممنون ازتون
-
سلام راستش گفتنش سخته ولی خب تنها جایی که احساس راحتی میکنم اینجاس
پیش مشاور نمیتونم برم چون میدونم خانواده میفهمن و به خودشون هم نمیتونم بگم
من ۱۸ سالمه و زمانی که کلاس هفتم بودم شروع کردم برای جبران نقص هام و آرزوهام که نرسیدم بهشون به خیالبافی کردن و تا الان ادامه داره خیلی اذیتم میکنه چون هم تمام انرژیم رو میگیره نمیتونم درس بخونم هم اینکه وقتی از رویا میام بیرون میبینم چیزی ندارم که بخوام خودمو بخاطرش دوس داشته باشم و مجبور میشم بازم برم تو دنیا خیالی خودم خودم حس میکنم دیوونه شدم
لطفا اگه راه حلی برای این موضوع دارین بگینAmirAbbas Farahani
سلام.18ساله هستی،80ساله که نیستی
معتقدم آدم تلاش خودشو بکنه.یه روز میرسه که یهو به خودت میای میبینی که خدا تو رو داخل یه مسیر درست و رو به جلو قرار داده
خیال پردازی هم اصلا چیز بدی نیست.ولی باید تایمش کنترل و محدود بشه.و اینکه رو کاغذ بیاد تا هربار که نیاز به یادآوری داشتی بتونی اون کاغذ رو ببینی و زیاد ذهنت درگیرش نشه -
AmirAbbas Farahani سلام من يه راهكار دارم:
مرحله اول يه كاغذ و قلم برداريد و نقاط مثبت و منفي تون رو بنويسيد (بايد حداقل ده تا بنويسيد)
و بررسي كنيد كه كدوم نقاط ضعف قابل جبران و حل شدنيه: علامتشون بزنيد و براي حلشون برنامه بريزيد.مرحله دوم روي كاغذ ديگه اي آرزوها و خيالاتتون رو بنويسيد و تعيين كنيد كدوم در دنياي واقعي امكان پذيره
#مهم نيست الان شرايطشو داريد يا نه، مهم اينه كه امكانش هست (مثلا داشتن نيروي ماورايي امكان پذير نيست اما ثروتمندترين انسان دنيا شدن امكان پذيره)مرحله سوم خب حالا از اين به بعد به جاي اين كه خودتون رو در اون جايگاه تصور كنيد، خودتون رو در حال رسيدن به اون جايگاه تصور كنيد. و باور كنيد كه ميشه بهش رسيد.
كم كم ميتونيد واقعيت رو با خيالتون گره بزنيد و انگيزه پيدا ميكنيد كه درس بخونيد و هر فعاليت ديگه اي رو در راستاي رسيدن به اون آرزو انجام بديد.راستي اين راهيه كه خودم هم رفتم.
اگه سوالي داشتيد يا بيشتر برام توضيح بديد شايد بتونم كمك بهتري كنمزینب سوزنچی
منم همین راه را رفتم ولی با حرف نمیشه توضیح داد این موقعیت یکم پیچیدس و خود شخص باید تجربه کنه و دلیل و منطق بیاره و کمکم این را میپذیره -
سلام راستش گفتنش سخته ولی خب تنها جایی که احساس راحتی میکنم اینجاس
پیش مشاور نمیتونم برم چون میدونم خانواده میفهمن و به خودشون هم نمیتونم بگم
من ۱۸ سالمه و زمانی که کلاس هفتم بودم شروع کردم برای جبران نقص هام و آرزوهام که نرسیدم بهشون به خیالبافی کردن و تا الان ادامه داره خیلی اذیتم میکنه چون هم تمام انرژیم رو میگیره نمیتونم درس بخونم هم اینکه وقتی از رویا میام بیرون میبینم چیزی ندارم که بخوام خودمو بخاطرش دوس داشته باشم و مجبور میشم بازم برم تو دنیا خیالی خودم خودم حس میکنم دیوونه شدم
لطفا اگه راه حلی برای این موضوع دارین بگینAmirAbbas Farahani
سلام دوست من.
ببین؛ تا وقتی که دلت اینور قلاب نندازه، اونور رو بیشتر میپسندی. تا وقتی که از خیالبافی بیشتر از واقعیت لذت میبری، مسلما نمیشه به زور برداشت آوردت اینجا.
باید بگردی. جستجو کنی و یه چیزی پیدا کنی. یه چیزی که دلت خوشش بیاد و باعث بشه که به اینور بند بشی...
یه بحث دیگه ای هم که هست، اگه ذهنت خیلی درگیر تخیل میشه،باید کنترلش کنی. باید خیلی وقتا بهش اجازهٔ فکر کردن رو ندی. یهو نشه به خودت بیای ببینی ساعتهاس که داری فکر میکنی. باید تو کنترل ذهنتو بگیری دستت. نه اینکه ذهنت کنترل تو رو به دست بیاره.
اکثر وقتایی که با این مشکل مواجه میشی، میتونی برای خلاص شدن ازش، یه برگه و خودکار بذاری کنار دستت و هروقت میخواست فکری توی سرت شکل بگیره، سریع روی کاغذ منتقلش کنی تا ذهنت رو تخلیه کرده باشی. به شخصه خودم این شکلیم که اگه یه چیزی رو از ذهنم خارج نکنم، مدام باهاش درگیرم.
مسلما هرکدوم این کارا رو که بخوای انجام بدی، ازت زمان زیادی رو میگیره. چون نزدیک به پنج شش سال این عادت رو داشتی. ولی حل میشه. نگرانش نباش -
AmirAbbas Farahani
سلام دوست من.
ببین؛ تا وقتی که دلت اینور قلاب نندازه، اونور رو بیشتر میپسندی. تا وقتی که از خیالبافی بیشتر از واقعیت لذت میبری، مسلما نمیشه به زور برداشت آوردت اینجا.
باید بگردی. جستجو کنی و یه چیزی پیدا کنی. یه چیزی که دلت خوشش بیاد و باعث بشه که به اینور بند بشی...
یه بحث دیگه ای هم که هست، اگه ذهنت خیلی درگیر تخیل میشه،باید کنترلش کنی. باید خیلی وقتا بهش اجازهٔ فکر کردن رو ندی. یهو نشه به خودت بیای ببینی ساعتهاس که داری فکر میکنی. باید تو کنترل ذهنتو بگیری دستت. نه اینکه ذهنت کنترل تو رو به دست بیاره.
اکثر وقتایی که با این مشکل مواجه میشی، میتونی برای خلاص شدن ازش، یه برگه و خودکار بذاری کنار دستت و هروقت میخواست فکری توی سرت شکل بگیره، سریع روی کاغذ منتقلش کنی تا ذهنت رو تخلیه کرده باشی. به شخصه خودم این شکلیم که اگه یه چیزی رو از ذهنم خارج نکنم، مدام باهاش درگیرم.
مسلما هرکدوم این کارا رو که بخوای انجام بدی، ازت زمان زیادی رو میگیره. چون نزدیک به پنج شش سال این عادت رو داشتی. ولی حل میشه. نگرانش نباش@danial-hosseiny ممنون از وقتی که گذاشتی
-
@danial-hosseiny ممنون از وقتی که گذاشتی
AmirAbbas Farahani
موفق باشی -
AmirAbbas Farahani
موفق باشی@danial-hosseiny ممنون همچنین شما
-
سلام راستش گفتنش سخته ولی خب تنها جایی که احساس راحتی میکنم اینجاس
پیش مشاور نمیتونم برم چون میدونم خانواده میفهمن و به خودشون هم نمیتونم بگم
من ۱۸ سالمه و زمانی که کلاس هفتم بودم شروع کردم برای جبران نقص هام و آرزوهام که نرسیدم بهشون به خیالبافی کردن و تا الان ادامه داره خیلی اذیتم میکنه چون هم تمام انرژیم رو میگیره نمیتونم درس بخونم هم اینکه وقتی از رویا میام بیرون میبینم چیزی ندارم که بخوام خودمو بخاطرش دوس داشته باشم و مجبور میشم بازم برم تو دنیا خیالی خودم خودم حس میکنم دیوونه شدم
لطفا اگه راه حلی برای این موضوع دارین بگینAmirAbbas Farahani
پس تنها نیستم