ـــروع یه جامعه برای استارتاپ های تازه نفس
|
شعردانه
گلچینی کوتاه از کتاب های معروف
-
تو دلش رو نداری اونی که می خوای بشی.به آدم هایی مثل من احتیاج داری. به ادم هایی احتیاج داری که بتونی اون انگشت صاحب مرده ات رو سمت شون بگیری و بگی: "تقصیر اون بود"
چون عاشق نفرت از منی
-
اگر زمان منتظر ما می‌ایستاد تا ما به بلوغ برسیم، قطعا زندگی با نقص‌های کمتری را تجربه می‌کردیم. نمی‌دانم زندگی بدون واژه‌ی «افسوس» چه شکلی خواهد بود! شیرین‌تر است یا مزه‌ی یکنواختی دارد!!
تنهایی پر هیاهو اثر بهومیل هرابال
-
از آدم ها بُت نسازید این خیانت است!
هم به خودتان هم به خودشان!
خدایی میشوند که خدایی کردن نمی‌دانند...
و شما در آخر، می‌شوید سر تا پا کافر خدای خود ساخته!غروب بت‌ها نیچه
یک بار شخصی جهنم را اینگونه برایم تعریف کرد:
در آخرین روز زندگی ات آن شخصی که از خود ساختی،
شخصی را که میتوانستی باشی،ملاقات خواهد کرد.
انکه دلسرد نشد -
ولی ما این‌طور خلق شده‌ایم که می‌خواهیم دیگران را مجبور به فکرکردن و احساس‌کردن مثل خود کنیم و به همسایه‌مان اجازه نمی‌دهیم که خندان باشد زمانیکه خود دچار غم و اندوه هستیم.
-
نمی خواهم بدانم
زادروزت را
زادگاهت را
کودکی
و نورسیدگی هایت را
که تو زنی از سلسله گل هایی و من اجازه ندارم در تاریخ یک گل دخالت کنم
بلقیس و عاشقانه هایی دیگر
نزار قبانی -
اگر می دانستم که عشق خطر دارد دل نمی دادم
اگر می دانستم که دریا عمیق است دل نمی زدم
و اگر پایان را می دانستم آغاز نمی کردم
بلقیس و عاشقانه هایی دیگر
نزار قبانی -
وقتی بچه بودم یه آدمی بهم یه نصیحتی کرد و گفت آویزه گوشم بکنم...
گفت هیچوقت وقتی با یکی خوب شدی و دیدی ارزشش رو ندونست ازش دور شو چون هرچی بیشتر خوبی کنی و باهاش خوب باشی فکر میکنه وظیفه توست و بیشتر ضربه خواهی خورد،از حماقتت!و از عشقی که پشت آن همه خوبی و پاکی بوده!اون آدم پدرم بود!!
کاش همون موقع آویزه گوشم میکردم.
🥲 -
وقتی کسی نمیخواهد اتفاقاتی که در دنیا افتاده را قبول کند و از آنها درس بگیرد،قطعا و یقینا منتظر روزی باشد که دنیا با تمام توان و قوا در تلاش خواهد بود تا آن موضوع را بر او بقبولاند و تا وقتی این مهم اتفاق نیفتد دست از آزار و اذیت انسان نخواهد کشید
آلبر کامو ۰۰۰۰۰ -
فقط در لحظه خداحافظی هست که آدم کارکرد کسی را می فهمد
جز از کل -
عشق چیست؟من عشق را در خیابان ها و در یک مرد جوان فقیر که عاشق بود دیدم.کلاهش کهنه بود،کتش مندرس،آب از کفش هایش عبور می کرد و ستاره ها از روحش!
ویکتور هوگو۰۰۰۰۰
-
" اگر زندگی فقط نمردن است، چرا باید زندگی کرد؟! "
همه می‌میرند.../ سیمون دوبوار
-
همین جورى که پلشتى جریان مى یابد، شخص به همان نسبت ناچار مى شود خودش را از آن دور کند، عقب نشینى میکند تا به تدریج پناه ببرد به درون خودش، به دخمه اى که اصطلاحا درون نامیده مى شود.....
فک کنم نون نوشتن محمود دولت ابادی......
-
کتاب سه رفیق نوشته ماکسیم گورکی داستان سه جوان به نام های ایلیا، پاول و یاکوب است که از طبقه پایین جامعه هستند و در تلاش اند در حالی که وارد جامعه می شوند افراد موفقی باشند.
سه رفیق
ماکسیم_گورکی
کتاب بعدی که میخوام بخونم و فک میکنم قراره خیلی جذاب باشه
-
کتاب سه رفیق نوشته ماکسیم گورکی داستان سه جوان به نام های ایلیا، پاول و یاکوب است که از طبقه پایین جامعه هستند و در تلاش اند در حالی که وارد جامعه می شوند افراد موفقی باشند.
سه رفیق
ماکسیم_گورکی
کتاب بعدی که میخوام بخونم و فک میکنم قراره خیلی جذاب باشه
...»
خاطراتِ سوگواری
دختری که رهایش کردی 
