ـــروع یه جامعه برای استارتاپ های تازه نفس
شعردانه
|
هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
میگم یکم یواشتر بزنین
نمیرسم همه رو جواب بدم @اسمان-ابی در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
میگم یکم یواشتر بزنین
نمیرسم همه رو جواب بدم حس میکنید دائم دارید تگ میشید؟
-
@dr-yassi در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@اسمان-ابی
اره اردوی دفاع مقدسخشم شب و بمب باران و....
کلی سرباز دوروبرمون بودبین آسایشگاهمون وآسایشگاه پسرا سیم خاردار کشیده بودن....
برا درس آمادگی دفاعی نبردنتون؟
ازمشهد ا مده بودن
من نرفتم اما موقع راهیان نور تو یه محیط پادگانی رفتیم برای خواب البته فاقد هر گونه سرباز
@zahra-m1999
اییییییی راهیان نورن اردو بود برا دفاع مقدس....
چقدبرنامه اجرا کردن .... -
-
alisoltany
ن بخدا اردوی دفاع مقدس همه رو بردن....شمارونبردن پادگان؟
سروان ما چشم سبز بداخلاق بود
ی آخوندی هم بود..چقد بچه ها اذیتشون کردن
@dr-yassi در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
alisoltany
ن بخدا اردوی دفاع مقدس همه رو بردن....شمارونبردن پادگان؟
سروان ما چشم سبز بداخلاق بود
ی آخوندی هم بود..چقد بچه ها اذیتشون کردناین دخترا خیلی اخوندها رو اذیت میکنن انصافا،دلم واسشون میسوزه وقتی گیر میفتن بین دخترا،مخصوص طلبه ها
-
@dr-yassi وااااااااااااااای ارههههه منم اومدم راهیان با مدرسه:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: اخه تو گفدی سربازی:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
ساعت 12 شب بردنمون رزم شب یادمه اینقدر صداها شدید بود و هوام سرد بود که از هیجان به خودم میلرزیدم هیچ وقت یادم نمیره خیلی خوش گذشت -
@dr-yassi در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
alisoltany
ن بخدا اردوی دفاع مقدس همه رو بردن....شمارونبردن پادگان؟
سروان ما چشم سبز بداخلاق بود
ی آخوندی هم بود..چقد بچه ها اذیتشون کردناین دخترا خیلی اخوندها رو اذیت میکنن انصافا،دلم واسشون میسوزه وقتی گیر میفتن بین دخترا،مخصوص طلبه ها
alisoltany
تیکه میپروندن بهش...یه سربازی هم همراش بود فقط میخندید....
ایام محرم بود...
تواتوبوس بزن بکوب بود...
حاج اقا اون جلو هر۵دقیقه میگه صلووووااااااات
همه میزنن زیرگریه (مسخره میکنن -
@dr-yassi در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
alisoltany
ن بخدا اردوی دفاع مقدس همه رو بردن....شمارونبردن پادگان؟
سروان ما چشم سبز بداخلاق بود
ی آخوندی هم بود..چقد بچه ها اذیتشون کردناین دخترا خیلی اخوندها رو اذیت میکنن انصافا،دلم واسشون میسوزه وقتی گیر میفتن بین دخترا،مخصوص طلبه ها
alisoltany در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@dr-yassi در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
alisoltany
ن بخدا اردوی دفاع مقدس همه رو بردن....شمارونبردن پادگان؟
سروان ما چشم سبز بداخلاق بود
ی آخوندی هم بود..چقد بچه ها اذیتشون کردناین دخترا خیلی اخوندها رو اذیت میکنن انصافا،دلم واسشون میسوزه و گیر میفتن بین دخترا،مخصوص طلبه ها
والا ما یه بار گیر دادیم درمورد همون مسئله که عکس گذاشتن ترسیدیم اسمش نیارم
حرف بزنن البته. همین جوری اومده بودن مدرسه گفت وجدانا نه من مدرسه پسرونه گفتم ترسیدن 
طرف از ترس خوابش نبرده دیگه شما جای خود دارید -
خب دیگ برید بخوابید دارید اشتباه میزنید همگی
-
خب دیگ برید بخوابید دارید اشتباه میزنید همگی
-
@dr-yassi وااااااااااااااای ارههههه منم اومدم راهیان با مدرسه:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: اخه تو گفدی سربازی:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
ساعت 12 شب بردنمون رزم شب یادمه اینقدر صداها شدید بود و هوام سرد بود که از هیجان به خودم میلرزیدم هیچ وقت یادم نمیره خیلی خوش گذشت@اسمان-ابی در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@dr-yassi وااااااااااااااای ارههههه منم اومدم راهیان با مدرسه:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: اخه تو گفدی سربازی:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
ساعت 12 شب بردنمون رزم شب یادمه اینقدر صداها شدید بود و هوام سرد بود که از هیجان به خودم میلرزیدم هیچ وقت یادم نمیره خیلی خوش گذشتمنم رفتم راهیان نور اتفاقا همین رزمی که میگی مارو هم بردن و خیلی لرزیدم و آخرشم با امبولانس برگشتم خونه
-
خب دیگ برید بخوابید دارید اشتباه میزنید همگی
alisoltany در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
خب دیگ برید بخوابید دارید اشتباه میزنید همگی
ما همچنان از خاطرات زهرا فیض میبریم کجا بریم؟
-
یسری محسن افشانی اومد کتابخونه مرکزی ...
مثلا برا همایشچه غوغایی شد مدیر ازانطباط همه نیم نمره کم کرد
-
یسری محسن افشانی اومد کتابخونه مرکزی ...
مثلا برا همایشچه غوغایی شد مدیر ازانطباط همه نیم نمره کم کرد
@dr-yassi در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
یسری محسن افشانی اومد کتابخونه مرکزی ...
مثلا برا همایشچه غوغایی شد مدیر ازانطباط همه نیم نمره کم کرد
محسن افشانی؟!
-
ختم کلام خاطرات
یه دختره رفته بود سمت سیم خاردارا هی می گفتم برم برم
فکرد منطقه حفاظتی مین ایناست
با مسول گروه شوخی می کرد یهو مسول از دور می زد تو کله ش نرن اون سمت
مرزه@zahra-m1999
چقدخوب بود اون دوران
-
ختم کلام خاطرات
یه دختره رفته بود سمت سیم خاردارا هی می گفتم برم برم
فکرد منطقه حفاظتی مین ایناست
با مسول گروه شوخی می کرد یهو مسول از دور می زد تو کله ش نرن اون سمت
مرزه@zahra-m1999 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
ختم کلام خاطرات
یه دختره رفته بود سمت سیم خاردارا هی می گفتم برم برم
فکرد منطقه حفاظتی مین ایناست
با مسول گروه شوخی می کرد یهو مسول از دور می زد تو کله ش نرن اون سمت
مرزهصلواااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااات
