The Charming English
-
چند اصطلاح و واژه برای گریه کردن
Crying Heart/Eye Out
اگه دنبال یه معنی دقیق توی فارسی باشیم، همون معنی خون گریه کردن خودمونو میده
از لحاظ کاربرد، همونقدر که ما تو مکالمه هامون از خون گریه کردن استفاده میکنیم، توی زبان انگلیسی هم از تین اصطلاح استفاده میشه
Crying هم که معرف حضورتون هستن و به معنی گریه کردن
Shedding Tears هم به معنی اشک ریختن -
Nail
اسم:
اگه اسم باشه به معنی میخ یا ناخن هستش
فعل
۱- یه چیزی تو مایه های میخ کردن چیزی به چیز دیگه است(مثلا میخ کردن قاب نقاشی به دیوار)
۲- غیر رسمی: به معنی اینکه شخصی رو بگیرین و ثابت کنین که مقصره یک جرم یا یک کار بدیه، یه چیزی تو مایه های «مچ گرفتن» خودمون تو فارسی، هرچند مچ گرفتن بیشتر برا وقتی استفاده میشه که طرف کارش رو قایمکی انجام میده
Nail Somebody for Something
بدین شکل هم میشه از معنی دوم استفاده کرد
مثلا:
۱- It took us 10 years to nail the guy who killed our daughter
2- The state police finally nailed him for fraud
۳-غیر رسمی: بدین معنی که شما یه کاریو بعد از کلی تلاش، موفق میشین که به انجام برسونید
مثلا:
۱- she finally naild her dream job
2- Man i can't believe you nailed it -
Hi guys how you dion' ? I have a few extra minutes before my class gets started... I decided to come here and teach you some English phrases and words
اولش رو با چندتا اصطلاح رایج شروع کنیم...
- butterflies in my stomach
= nervous in a good way
--> I have butterflies in my stomach when I see her
در واقع یعنی همون نگران و مضطرب بودن ولی نه تو حالت کاملا منفی... بهتر بگیم معنی دلشوره و دلهره داشتن رو می ده.
- in the heat of the moment
= in the heat of the momentwhen a decision is made in anger or passion
--> I'm sorry, I said that in the heat of the moment
وقتی یه یه تصمیمی رو تو اوج عصبانیت و هیجان می گیرین یا حرفی می زنین و کاری انجام می دین .
- when pigs fly
= .never. It means that something will never happen
توضیح بیشتر نداره... برا اتفاقاتی استفاده می شه که هرگز قرار نیست رخ بدن:)
- out of the blue
=unexpectedly
وقتی یه اتفاقی "غیرمنتظره" می افته ازش استفاده می شه.
کلمه(
blue (Blue28 چندتا اصطلاح جالب دیگه هم داره که فکر کنم بهتره نگه دارم بعدا... احتمالا وقتی فرصت کنم از اصطلاحات رنگ ها بنویسم که باقی blue ها بمونن اونجا
- butterflies in my stomach
-
Sweep under the rug
چیزی رو مخفی کردن یا نادیده گرفتن -
Sweep someone off their feet
دل کسی رو بردن
ناگهانی عاشقش کردن -
a clean sweep
پیروزی کامل
پاکسازی کامل -
fold one's arms دست به سینه بودن
-
back to the fold برگشت به گروه / خانواده / تیم
-
fold under pressure کم آوردن زیر فشار
-
ما میگیم : حواسم پرت شد
اونا میگن :
I got distractedما میگیم : محض احتیاط
اونا میگن :
just in caseما میگیم : احتمالش زیاده
اونا میگن :
the chances are highما میگیم : ای شیطون
you are nutty one -
Bombshell
به معنی زن خوشگل و خوش هیکل که انگشت به دهان میذارتت
پ.ن: لقب مرلین مونرو بوده