هرچی تودلته بریز بیرون۶

[Hamed.s]

این پست پاک شده!

[z.e]

@حامد-صباحی
دارم دلکی غمین و خسته
کز دست غمت به خون نشسته

[Hamed.s]

@Zeinab-Evazi
هوا خواه توام جانا و می‌دانم که می‌دانی

که هم نادیده می‌بینی و هم ننوشته می‌خوانی

[z.e]

@حامد-صباحی
یک شعر عاقلی و دگر شعر عاشقی است
سعدی یک سخنور و حافظ قلندر است

[Hamid.s]

@Zeinab-Evazi
تو می‌رسی به عزیزان سلام من برسان

که من هنوز بدان رهگذر گذارم نیست

چه عالمی که دلی هست و دلنوازی نه

چه زندگی که غمم هست و غمگسارم نیست

[z.e]

@حمید-صباحی
تو مو می بینی مجنون پیچش مو
تو ابرو، او اشارت های ابرو

[Hamid.s]

@Zeinab-Evazi
وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی

تا با تو بگویم غم شب های جدایی

[z.e]

@حمید-صباحی
یارب این نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از چشم حسود چمنش

[Hamid.s]

@Zeinab-Evazi
شب به هم درشکند زلف چلیپایی را

صبحدم سردهد انفاس مسیحایی را

گر از آن طور تجلی به چراغی برسی

موسی دل طلب و سینه سینایی را

گر به آیینه سیماب سحر رشک بری

اشک سیمین طلبی آینه‌سیمایی را

رنگ رؤیا زده‌ام بر افق دیده و دل

تا تماشا کنم آن شاهد رؤیایی را

[z.e]

@حمید-صباحی
آدمی پیر چو شد حرص جوان می گردد.
خواب در وقت سحرگاه گران می گردد.

[Hamid.s]

@Zeinab-Evazi
دل به هجران تو عمریست شکیباست ولی

بار پیری شکند پشت شکیبایی را

شب به مهتاب رخت بلبل و پروانه و گل

شمع بزم چمنند انجمن‌آرایی را

[Miss.Joker]

@حمید-صباحی در " مشاعره " گفته است:

@Zeinab-Evazi
دل به هجران تو عمریست شکیباست ولی

بار پیری شکند پشت شکیبایی را

شب به مهتاب رخت بلبل و پروانه و گل

شمع بزم چمنند انجمن‌آرایی را

ای که از کوچه معشوقه ما می‌گذری
بر حذر باش که سر میشکند دیوارش

[Hamed.s]

@Miss-Joker
شب که آرام تر از پلک تو را میبندم
بادلم طاقت دیدار تو تا فردا نیست

من و تو ساحل و دریای همیم اما نه!
ساحل اینقدر که درفاصله با دریا نیست…

[Mahan Xodayi 2]

@Miss-Joker
شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
سجده ای زد بر لب درگاه او
پر ز لیلا شد دل پر آه او

[Hamid.s]

Mahan Xodayi 2
و در این هنگام

دخترکی خردسال را ماند

که عروسک محبوبش را

تنگ در آغوش گرفته باشد

[Miss.Joker]

@حمید-صباحی در " مشاعره " گفته است:

Mahan Xodayi 2
و در این هنگام

دخترکی خردسال را ماند

که عروسک محبوبش را

تنگ در آغوش گرفته باشد

در اینجا کَس نمی‌فهمد زبان صحبت مارا
مگر آیینه دریابد حدیث حیرت مارا

[Mahan Xodayi 2]

@Miss-Joker
اخرین نامه ات از دستم انجایی که
گفته بودی تورا دوست ندارم افتاد

[Miss.Joker]

Mahan Xodayi 2 در " مشاعره " گفته است:

@Miss-Joker
اخرین نامه ات از دستم انجایی که
گفته بودی تورا دوست ندارم افتاد

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی

[Mahan Xodayi 2]

@Miss-Joker
یک نفر پالان خر را در میان خانه پنهان کرده بود
ان یکی با بار خر میرفت و خر پالان نداشت

[Mahan Xodayi 2]

این پست پاک شده!