-
Miss.Joker
امدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا -
ma.a در " مشاعره " گفته است:
Miss.Joker
امدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چراامشبی را که در آنیم غنیمت شمریم
شاید از جان نرسیدیم به فردایِ دگر -
Miss.Joker در " مشاعره " گفته است:
ma.a در " مشاعره " گفته است:
Miss.Joker
امدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چراامشبی را که در آنیم غنیمت شمریم
شاید از جان نرسیدیم به فردایِ دگرریاضت های ایامم نمیسوزاند این جانم
که من آب حریق عشق تو دیدم به ایامم -
@ArmitaAbbasi
من در این جای همین صورت بیجانم و بسدلم آنجاست که آن دلبر عیار آنجاست
جناب سعدی
-
@Farhadd
تا تـــو مـــراد من دهی کشته مـــرا فراق تــوتا تو به داد من رسی، من به خدا رسیده ام
-
@Ozan-hs در " مشاعره " گفته است:
@ArmitaAbbasi
من در این جای همین صورت بیجانم و بسدلم آنجاست که آن دلبر عیار آنجاست
جناب سعدی
مرا چشمان جادویی دمان بند بیان آمد
تماشایی ترین چشمی که در دوران عیان آمدتو جادوی دو مشکینش نمیبینی به نااهلی
ولکن تیر چشمانش به قلبم بی کمان آمد -
@ArmitaAbbasi
دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمیارزد
به می بفروش دلق ما کز این بهتر نمیارزد -
@ArmitaAbbasi
دلی کـــز معرفت نــور و صفا دیدبه هر چیزی که دید اول خدا دید
-
باز شب های من و نور تجلی به غمم
من ندانم که چطور از تو به ظلمت برهمروزهــا درد دلم جاذبه رنگ تو شد
شام دوری نگذاری که به خوابت بروم؟ -
@Ozan-hs تا توانی دلی به دست آور
دل شکستن هنر نمی باشد -
nazanin.mirzai
در خم زلف تو آن خال سیه دانی چیست؟
نقطهی دوده که در حلقه ی جیم افتادست