هرچی تودلته بریز بیرون7

[Michael Vey]

زهرا بنده خدا 2 دیگه خدایی اهنگو یا باید با هندزفری گوش داد یا تو حموم و اشپزخونه...
دیگه فوق فوقش ی اهنگی ک کل اتاق حال کنن باهاش
اینجوری ک خیلی مسخرست‍️

[زهرا بنده خدا 2]

Michael Vey
بهترین دفاعش حمله است
چیزی نگفته طلبکاره...
ولی منتظرم بچه ها بیان حرف بزنم تکلیفمون معلوم شه

[Michael Vey]

زهرا بنده خدا 2 عالییی
ایشالله ک درست شه
خودت ترم چندی؟ سونبه بازی نمیتونی دربیاری؟

[زهرا بنده خدا 2]

Michael Vey
من خیلی اهل آهنگ نیستم ولی بذارن گوش میدم
ولی نه ۲۴ساعته‍️

[Michael Vey]

زهرا بنده خدا 2 دقیقا زیادش دیگ سردرد اوره...

[زهرا بنده خدا 2]

Michael Vey
۵ ام‍️
چی بازی؟

[Michael Vey]

زهرا بنده خدا 2 سونبه به کره ای یعنی ارشد، ترم بالایی سونبه کلمه ایه ک تو دهن اکثر دوستام و هم کلاسیام انداختم

خب پس هوبه ای🥲 حیف شد🥲 (هوبه یعنی ترم پایینی)

[زهرا بنده خدا 2]

دلم برا اون دختره میسوزه که با این تنهاش بذاریم(حالا خیلیم اتاق هست که بریم)
ولی حرف میزنیم اگه قراره حرف خودشو بزنه و هرچی به نفع خودشه رو قبول کنه و همش ما کوتاه بیایم
دیگه به ما ربطی نداره

[Michael Vey]

هعی حالا اتاق ما ک ۲۴ ساعته خاموشیه و همش باید توک پنجه ای راه بری تا کسی بیدار نشه‍️

[زهرا بنده خدا 2]

Michael Vey
چه باحال
اره ترم پایینی ام
ولی هم ترمی خودشم زورش بهش نمیرسه

[زهرا بنده خدا 2]

Michael Vey
اتاق مورد علاقه من
ولی خداوند نصیبم نکرده
فقط یه ترم

[Michael Vey]

زهرا بنده خدا 2 🥲
خب ب مسئول خوابگاه بگین چی؟
ما ی اتاق داشتیم.. اتاق ۲۵
توش ی چن تا ادم مزخرف بودن ک هر ترم اولیی وارد اتاق میشد با فحشای رکیک مینداختنش بیرون
در حدی ک ترم اولیایی ک اجبارا تورشون ب اون اتاق خورد اونجا نمیرفتن، از ترس میرفتن تو نمازخونه میخوابیدن

بعدش مسئول خوابگاه اومد ی دعوای جنجالی راه انداخت ۳ نفر از کسایی ک ب پا کننده این اشوب تو اتاق ۲۵ بودن رو گرفت میخواست اخراج کنه.. کار اونا هم ب کمیته انضباطی کشید و تهش ی ذره بهشون رحم کردن و تو ۳ تا خوابگاه جدا انداختنشون و بالاخره ترم اولیایی ک تو اون اتاق بودن نفس راحت کشیدن

[melancholy]

Reza-H .

[melancholy]

Maaah آرههه، ممنونممم.
۳ ساله میشم.

[Michael Vey]

زهرا بنده خدا 2 نههه
اخه خدایی فک کن اینجوریه ک صبح ۶ بیدار میشی خاموشه اتاق، تو تاریکی باید لباس بپوشی صبحانه بخوری اروم و بری
یا اگ کلاست ۱۰ قراره شروع بشه بازم ۸ صبح ک پامیشی خاموشیه
غروب ساعت ۵ برمیگردی میبینی همچنان خاموشیه و بچه ها تو خواب بعداز ظهر گاهین
بعد شب ی ذره روشن میزارن در حد شام خوردن، (یبار تو این تایم با دوستم حرف میزدم اروم ک یکیشون بهمون گفت هیس میخوام بخوابم)
شبم ک درواقع ۱۲ خاموشیه اما ۱۱ و خوردی خاموش میکنن‍️

بعد اصلا فک کن من فقط دوستم ک هم کلاسیمه رو دارم ک باهاش حرف بزنم.. اتاقمون ب دو سه تا اکیپ تقسیم میشه ک هر اکیپ ی گوشه اتاق درحال حرف زدنن

نصف اتاقم ک دارن تورکی حرف میزنن باهم🥲

خلاصه ک خیلی غریبانست وضعیت از این اتاق ۱۲ نفره اسم یکی دوتاشونو میدونم فقط

[Ramos9248]

فقط میمونه یه مسئله
اینکه حفظ، کنی قلبتو از خطر بادهای پلید افکار
سازهای رنگی، سرود های جمعی
سعی کن که خودت باشی قبل هر چی

[melancholy]

[mahdi.ek]

واقعا خیلی برام عجیبه
خبر ندارم بقیه بچه ها مدرسمون کجان
پ.ن : اون روزای آخر به زور میرفتم مدرسه
چون علاقه ای به بحث با مدیر معاون و اینا که ترازت چی شد و رتبه ات چی شد و اینا نداشتم سریع میرفتم و میومدم و از کسی خاصی هم خبر ندارم چون دیگه به کسی برخورد نکردم

[mahdi.ek]

@mahdi-ek
ورودی ما جوری بود
یا بچه ها تهران آوردن
یا تیپ دو و اینا

متوسط خیلی کم بود ، یا قوی بودن یا متوسط رو به بالا
انحراف معیار سطحی خیلی زیادی داشتیم
نمی‌دونم ولی این بی خبری خیلی عجیبه ،
از ترازاشونم خبر دارم با اون ترازا خیلیاشون قطعا تهرانن الان

[Akito]

Michael Vey واقعا نمیدونم...
ولی شاید پتو کمک کنه