هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
توروخدا اتفاقی نیوفته فعلن، خدایا پلیزززز
-
یه بوی نارگیل و شامپوییام میاد که اصن واییی
-
-
نشد برم حرم، وقت داشتما ولی تنبلی کردم
-
دلم میخواد الان از کتابای جدیدی که خریدم حرف بزنم
از سرمایه گذاریم و وام گرفتنم برای ماشین نقلی و مدل پایینم
از دانشگاهم و سختیاش
از مکمل ها و انواع و اقسام ورزشهای باشگاه
از فلانی و فلانی که فلان و فلان کردن
از پیاده روی امروزم که چه اتفاقی تو خیابون افتاد
از چیدن وسایلم
از کارم توی کتابخونه و انبوه کتابا که باید بخونمشونو تا هر کسی میاد بتونم درست راهنماییش کنم چی بخونه
از اون و رفت و آمدمون
از خریدمون
از گشت و گزارمون
از چیدن وسایلمون
از......
از همهی چیزایی که واقعیت تخیلمن=)) -
مبینارم نشد ببینم، بچهم انقد اصرار کرد ولی نشد
-
من اینطورم که خیلی دوس دارم یکی بهم پیام میده ولی نمیدونم چرا حوصله ندارم سین کنم و جواب بدم
-
شبی خنداندمت غم های عالم رفت از جانم
شدم مست صدای دلبر و رؤیا و مأوایم
همان یک گوشه چشمت برد از یادم تنفس را
منم شاکر خدا را بابت تک تک تبسم ها