هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
Maaah به اون روزایی فکر کن که موقعی که پای کتاب تست بودی یا تو صفحه کارنامه قلمچی بودی دوست داشتی اونجا نبودی و اینجا بودی حالا میخوای از اینجا بری؟میخوای بری کجا؟ مگه انقدر ساده بود رسیدن به هدف که با یه ناترازی در افکارت همچین فکرایی به ذهنت برسه
-
Maaah به اون روزایی فکر کن که موقعی که پای کتاب تست بودی یا تو صفحه کارنامه قلمچی بودی دوست داشتی اونجا نبودی و اینجا بودی حالا میخوای از اینجا بری؟میخوای بری کجا؟ مگه انقدر ساده بود رسیدن به هدف که با یه ناترازی در افکارت همچین فکرایی به ذهنت برسه
-
f.nalist چند وقت پیش یه چیزی گفتم، یادته؟ از اخر یه چیزی میشی
خب همین به توان هزار تا مدتی مدید -
بسی بهجا و مفید. از لطف اینجانب متشکرم
-
اگر حیات چنین مردهمرده زیستن است
برای آمدن مرگ میتوان مردن -
روز مسخره ای بود...
اتفاق مسخره ای افتاد...
بهش گفتم و غیرتی شد...(حق داشت...به خدا که حق داشت...روان منم به هم ریخته بود با این اتفاق...)
و ناراحت شدم...
عذرخواهی کرد...
اما فایده نداشت...
گفت خوبی؟
گفتم نه
دارم گریه میکنم
خوبه؟
هرکاری کرد اشکم بند نمیومد...
گفت والله قصد رنجوندنت رو نداشتم...
ولی هیچی جواب نمیداد...میدونستم حق داره ولی هیشکی نبود که بشنوه منو...
ولی ناز نمیکردم...واقعاحالم بد بود...واقعا نمیتونستم گریه نکنم...
وسط حرفامون خدافظی کردم و رفتم...
پیام داده بود دیدم و اشکم بیشتر شد...
سین نزدم که بدتر نشه اوضاع...
بعدم آنتن رفت و نتونستم جواب بدم...
یهو حضوری اومد...
هیچ کسم نفهمید قهرم باهاش...
الان آشتی کردم...
میدونم حق با اون بود...
ولی ته دلم شکست...
بهشم گفتم...
عذرخواهی کرد بازم...
مقصر همون آشغالایی بودن که باعث اتفاق امروز شدن...
همین...
#تودلی -
....
-
روز مسخره ای بود...
اتفاق مسخره ای افتاد...
بهش گفتم و غیرتی شد...(حق داشت...به خدا که حق داشت...روان منم به هم ریخته بود با این اتفاق...)
و ناراحت شدم...
عذرخواهی کرد...
اما فایده نداشت...
گفت خوبی؟
گفتم نه
دارم گریه میکنم
خوبه؟
هرکاری کرد اشکم بند نمیومد...
گفت والله قصد رنجوندنت رو نداشتم...
ولی هیچی جواب نمیداد...میدونستم حق داره ولی هیشکی نبود که بشنوه منو...
ولی ناز نمیکردم...واقعاحالم بد بود...واقعا نمیتونستم گریه نکنم...
وسط حرفامون خدافظی کردم و رفتم...
پیام داده بود دیدم و اشکم بیشتر شد...
سین نزدم که بدتر نشه اوضاع...
بعدم آنتن رفت و نتونستم جواب بدم...
یهو حضوری اومد...
هیچ کسم نفهمید قهرم باهاش...
الان آشتی کردم...
میدونم حق با اون بود...
ولی ته دلم شکست...
بهشم گفتم...
عذرخواهی کرد بازم...
مقصر همون آشغالایی بودن که باعث اتفاق امروز شدن...
همین...
#تودلیزهرا بنده خدا 2 همرشتهای هستین با هم؟
اگه دوست نداری که نگو
چون گفتی با هم درس میخونیم -
یا ابلفضل هنوز باورم نمیشه از فعل مفرد استفاده کردم
-
انقدر این دختره خوبه که اصن وای
-
روزی هزار و نهصد بار میگم این چرا منو تحمل میکنه؟
-
اینجوریه که چند روزه دیر پیاماشو سین میزنم، ریلزایی که میفرسته نمیبینم بعد میگه تعریف کن ببینم چی شده
️
️
️
️
️
️
-
قربونت برم، هی حالتو دارم بد میکنم فقط که
کاش نری هیچوقت️
️
️
️
️
-
ولی اگه روزی تصمیم گرفتید قطار پنج ستاره بگیرید و هزینه کنید
بجای فدک ، قطار رویال غدیر رو بگیرید ( ریل ترابر سبا )
با قیمت کمتر از فدک یه کیفیت خیلی بهتری داره
با اختلاف از بهترین قطار های ایرانه
اینم معروفه طبیعتا تعریف قطارای غدیرو شنیدید
ولی مثلا من اینقدری که شنیدم فدک خوبه اینو نشنیدم
در حالی که واقعا این بهتر فدکه و البته قیمتشم کمتره -
یعنیییی با اون همه اتفاقی که افتاد اگه نبود من واقعن نمیدونم الان کجا بودم
-
حالا این بچه دلش میخواست پزشکی بخونه، نشد
هوشبری قبول شد