هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
@xanom-mah در
از دانشجو شدنت بگو آلایی عزیز
گفته است:
دقیقن کاش میتونستیم شال بپوشیم خیلی راحتتره
فک کن از صب تا عصر با این مقنعه لعنتی
از الان زیر چونه م درد میکنهشال همش درگیر اینی که درستش کنی
به نظرم مقنعه منطقی تره ،من با این یکی راحت ترم دیگه لازم نیست دو دقیقه یه بار درستش کنی 🥲
ولی خب اینکه زیر چونه ت درد می گیره واقعاااا سخته ،من از مدرسه بر میگشتم ۲ ظهر تا عصر درد می کردنوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهپرستو بابایی تو دانشگاه روسری میپوشم
کاش میشد روسری پوشیدن تو اتاق عمل هم نرمالیزه کرد -
نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
از زندگی بیمارستانی خوشم نمیاد
-
پرستو بابایی تو دانشگاه روسری میپوشم
کاش میشد روسری پوشیدن تو اتاق عمل هم نرمالیزه کرد@jahad-20 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
پرستو بابایی تو دانشگاه روسری میپوشم
کاش میشد روسری پوشیدن تو اتاق عمل هم نرمالیزه کردجدی میگی؟!
اولین باره میشنوم🥲 -
@jahad-20
ولی من عاشقشم:)
نمی دونم شاید عجیب به نظر برسه -
@jahad-20 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
پرستو بابایی تو دانشگاه روسری میپوشم
کاش میشد روسری پوشیدن تو اتاق عمل هم نرمالیزه کردجدی میگی؟!
اولین باره میشنوم🥲نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۵۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهپرستو بابایی مقنعه که مشکیه منم روسری مشکی میپوشم البته خب من زیر چادره
من حتی روسری رنگی هم پوشیدم -
@jahad-20
ولی من عاشقشم:)
نمی دونم شاید عجیب به نظر برسهنوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهپرستو بابایی منم یه روز عاشقش بودم..
دانشجویی شما؟ -
نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
از عکاسی کردن از نوشتن از دنبال کارهای فرهنگی و اجتماعی بودن لذت های بیشتری میبرم تا بیمارستان بودن استرس کشیدن
-
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۰:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Blue28 🫂
-
پرستو بابایی منم یه روز عاشقش بودم..
دانشجویی شما؟فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۰:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده@jahad-20 اره راست میگی مسئولیتش زیاده..
-
-
قانون بد بهتر از بی قانونیه
نظرتون راجب این چیه؟ -
بهت میرسم فائقه
-
پرستو بابایی منم یه روز عاشقش بودم..
دانشجویی شما؟@jahad-20
نه هنوز ،اگه بشه امسال -
نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۰:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
از لحاظ روحی احتیاج دارم یکی باشه سلیقه موسیقی و آهنگش مثل خودم باشه
-
نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۰:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من، چشمامو به ابرا میدم
آسمون بارون میباره -
نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۰:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
میخونم آخ که دیگه فرنگیس عشق تو داغونم کرد
به کی بگم که چشمات تو غصه زندونم کرد
دلم شدن دیوونه خدا خودش میدونه
کوچه دلش میگیره سکوتشو میشکونه
پنجره ها با فریاد میگن کی باز میخونه -
نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۰:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
باید بشینم موتو ببافم وقتی کلافم از این شهر
-
نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۰:۳۱ آخرین ویرایش توسط Ramos9248 انجام شده
نزدیک دو دههس مریض شدم و
حرفایی هست که نمیشه تعریف کنم -
نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۰:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
کسایی که بغل کردم همه لبه دارن