هرچی تودلته بریز بیرون۶

[Ramos9248]

من به یاد تو دل سپرده‌ام
من به عشق تو ای یار سر سپرده‌ام
دور از تو دلم غصه‌ها داره
با بودن تو این دل پروا نداره

[Ramos9248]

در جان عاشق من شوق جدا شدن نیست
خو کرده‌ی قفس را میل رها شدن نیست
من با تمام جانم پر بسته و اسیرم
باید که با تو باشم، در پای تو بمیرم

[Ramos9248]

میدونی چیه بهت حس من
حتی اگه باشه آخر این قصه بد
بالا پایین کنیم همه شهرو نصفه شب
قشنگه، چون تو هم دیوونه‌ای مثل من

[Ramos9248]

بیت خودم میدم پا به تله‌ت
میشم با هر کی سر راهته طرف
با تو خوبه دیوونگی
حتی با تو خوبه کار غلط

[Ramos9248]

تو همه خرابکاریا میدونم پایه‌می
دیدن همه چجوری معتادتم، معتادمی
نباید اینجا باشه یه فرشته مث تو
گاهی شک میکنم آدمی

[Ramos9248]

دو چشمون سیاهت کافرم کرد
لب پر خنده‌ات از دل درم کرد
شنیدم بی مَنَت خوابت نبرده
فدای چشم بیخوابت بگردم

[Ramos9248]

سبزه کشمیر ما، زلفای تو زنجیر ما
عاشق به دلبرش میگفت ای جان شیرین ما
یا مرا ببر به خونتون، یا بیا به خونه‌ی ما
یا مرا ببر به خونتون، یا بیا به خونه‌ی ما

[jahad_121]

️🪂

[Hhh Hh]

Anzw 18
وایی

[Anzw 18]

هویججج اِ وا نفسم چی فکر کردی راجع به من؟!
برا خودم نمی خواستم که🥲

[Anzw 18]

برنامه امروز نوشتم حد و پیوستگی و موج...
چی با خوودم فکر کردم موقع برنامه نوشتن؟! خلی دختر؟ ریاضی فیزیک پشت سرهم هیچی... معقول نیست یه قدمی کنکور آنقدر برا حد وقت بذارم:)))))
بقیه روز چی؟ هیچی... یه کلاسه و اگه بخوام ریاضی رو کمتر بخونم باید یه چی جاش بذارم که هنوز معلوم نیست

[Anzw 18]

امروز تبلت آیلارو هم برداشتم آوردم که تستای کنکور با اون بزنم ولی شارژ نداره:((((((

[Anzw 18]

پس بیا یه کاری کنیم
تا وقتی برگردی اینا رو تموم کن
بعدِ کلاس یا یه آزمون فیزیک می زنی یا زیست (بررسی حالا واجب نیست نشدم نشد)

[Anzw 18]

البته که موج خودش یه روز کامل زمان می خواد

[Anzw 18]

یه چیز کتابخونه که بده اینه که نمی تونم حرف بزنم:]
من تو خونه درس خوندنی خیلی نمی تونم ساکت بشینم... گاها اون چیزی که دارم می خونم رو راجع بهش با خودم صحبت هم می کنم... حالا سوال باشه یا خود کتاب مثلا یه تیکه رو یا بلند برا خودم توضیح می دم یا سوال حل کردنی نکته ش رو اینا رو تذکر می دم، ایول دمت گرم و این چه کاری بود کردی و سرزنش و تشویق و به فلان نکته توجه کن و این داستانا رو هم مخصوصا سوال حل کردنی دارم
واییییییییییی اینجا دیگه از این خبرا نیست

حالا بلند منظورم این نیست که داد می زنما... نه! منظورم اینه تو ذهنم این گفت و گو ها شکل نمی گیره به زبون میارمش

[Anzw 18]

شاید اصلا به خاطر این اینجا اومدنی بیشتر هم میام انجمن.... پارسالم اینجوری بود یادمه نزدیکای کنکور کتابخونه درسمو مس خوندم اون وسط تایم استراحت اینا چند دیقه می اومدم اینجا با بچه‌ها صحبت می کردیم بعد دوباره بر می گشتم...

[Anzw 18]

اوهوم... جدی جدی شاید به خاطر اینه که چیزی به اسم ساکت یه گوشه چند ساعت یا دقیاقی طولانی بشین باکسی حرف نزن برام تعریف نشده:)))))))))))))))
شااااید مثل همون دوره مدرسه از ابتدایی تا دبیرستانه که هرجا می نشستم با بغل دستی حرف می زدیم :)))))))

[Anzw 18]

عجبببببف دقت نکرده بودم بهش

[زهرا بنده خدا 2]

Anzw 18

[زهرا بنده خدا 2]

خب
یعنی واسه یه ناهار برم دانشگاه؟