هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
وایییی یه بار تعیین گروه خونی داشتیم
بعد استادمون گفت اول یکی از پسرا داوطلب شه که ترس بقیه بریزه، استادمون لانستو زد تو انگشتش چنان اشکی میریخت :////// من تا فرداش تو شوک بودم -
وایییی یه بار تعیین گروه خونی داشتیم
بعد استادمون گفت اول یکی از پسرا داوطلب شه که ترس بقیه بریزه، استادمون لانستو زد تو انگشتش چنان اشکی میریخت :////// من تا فرداش تو شوک بودمMaaah لانست چیه همون سوزن کوچیکهس که به انگشت میزنن؟
-
ﻓﻜﺮ ﻛﺮدم ﻣﺜﻞ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﻴﺸﻪ بالاخره دﻟﻢ
ﮔﻔﺘﻢ ﺗﻤﻮم ﻣﻴﺸن بالاخره ﻏﻤﺎم -
f.nalist وای
خب خدارو شکر از ما تک تک نمیپرسیدن. کلی میپرسیدن جواب میدادیمخیلی بده مایک شاید فکر کنی دارم جلو سونبه اغراق میکنم ولی برای بچه ها تعریف کردم
-
وایییی یه بار تعیین گروه خونی داشتیم
بعد استادمون گفت اول یکی از پسرا داوطلب شه که ترس بقیه بریزه، استادمون لانستو زد تو انگشتش چنان اشکی میریخت :////// من تا فرداش تو شوک بودم -
ﻧﮕﻮ اوﻣﺪی ﺳﺮی ﺑﺰﻧﻰ ﺑﺮی و ﺗﻤﺎم
باورت کردم و تهش تو همونی شدی که انداختی قلبمو خش -
Maaah لانست چیه همون سوزن کوچیکهس که به انگشت میزنن؟
Michael Vey آره
-
نمیخوام ببینم خواب تورو
وقتی بیدارت پیش اونه که داره تورو -
بعد بچه های کلاسمون زیر میکروسکوپ تو ادرار طرف فقط دنبال چیز بودن
بعد که پیدا میکردن عکس میگرفتن با ذوق
خب پسره دیگه ذوقتون چیهه -
فکرشو میکردی خسته بشم
ولی هیچ وقت فکرشو نمیکردی دست بکشم -
هرچی که بود
به نظر میاد دیگه تمومه -
نشد ازمون چیزی جز جر و بحث و جنگ بمونه