هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
Zahra.HD
ده تیره
واسه همین گفتم ۱۲ تیر
تو میخوای پنج روز بعد کنکور افسردگی بگیرم؟؟Gharibe Gomnam اها
آره میخوام -
Gharibe Gomnam اها
آره میخوامZahra.HD
چشماتو در میارم حالا ببین -
Zahra.HD
ببین یه مانکنی هست که روش سی پی آر رو یاد میدن
البته من یه ویدیو دیده بودم یکی از پسرای دانشگاه که تو اتاق بود استاد ازش خواست دراز بکشه دکمه هاشو باز کنه روی اون یاد بده
بعد من راهنمایی بودم بچه های راهنمایی از امداد میان واسه اموزش کمک های امدادی
خیلی بنظرم خوب بود
یکیش اموزش سی پی آر بود یه اقا و یه خانم جوانی بودن
من داوطلب شدم
بعد نبض اولین کار چک کردن راه تنفسی بود
من گردن مانکن رو که دادم بالا سرش دراومد
بعد مرده گفت خب بیمار قطع نخاع شد
همه خندشون گرفت
شاید بنظر خنده دار نیاد
ولی تو اون مکان باید تصورش کنیخیلی ضایعه
Gharibe Gomnam
وای
دختر
یکم ظرافت
یکم متانت
ینی چی سرشو کندی
.
حالا یکی باید ظرافت یاد خودم بده -
Zahra.HD
چشماتو در میارم حالا ببینGharibe Gomnam نمیبینی اون روزو
-
واقعا امتحان بلوکی
ظلم در حق دانشجوعه. -
Gharibe Gomnam
وای
دختر
یکم ظرافت
یکم متانت
ینی چی سرشو کندی
.
حالا یکی باید ظرافت یاد خودم بدهاین پست پاک شده! -
Gharibe Gomnam نمیبینی اون روزو
Zahra.HD
خواهیم دید -
Zahra.HD
ببین یه مانکنی هست که روش سی پی آر رو یاد میدن
البته من یه ویدیو دیده بودم یکی از پسرای دانشگاه که تو اتاق بود استاد ازش خواست دراز بکشه دکمه هاشو باز کنه روی اون یاد بده
بعد من راهنمایی بودم بچه های راهنمایی از امداد میان واسه اموزش کمک های امدادی
خیلی بنظرم خوب بود
یکیش اموزش سی پی آر بود یه اقا و یه خانم جوانی بودن
من داوطلب شدم
بعد نبض اولین کار چک کردن راه تنفسی بود
من گردن مانکن رو که دادم بالا سرش دراومد
بعد مرده گفت خب بیمار قطع نخاع شد
همه خندشون گرفت
شاید بنظر خنده دار نیاد
ولی تو اون مکان باید تصورش کنیخیلی ضایعه
Gharibe Gomnam ببین
برای اولین بار تو عمرم
دامن پوشیدم عید امسال
و چینش خیلی زیاد نبود
ینی لنگاتو بیش از یه اندازه ای نمیتونی باز کنی
ولی عین بز تو بازار از روی جوب پریدم
خدا به خیر کرد پام به اون یکی لبه ی جوب رسید
چند ثانیه سکندری خوردم تا تعادلم حفظ کردم
چند نفرم نگام میکردن
یه مرده برگشت گف دختر مرده بودیا -
Gharibe Gomnam ببین
برای اولین بار تو عمرم
دامن پوشیدم عید امسال
و چینش خیلی زیاد نبود
ینی لنگاتو بیش از یه اندازه ای نمیتونی باز کنی
ولی عین بز تو بازار از روی جوب پریدم
خدا به خیر کرد پام به اون یکی لبه ی جوب رسید
چند ثانیه سکندری خوردم تا تعادلم حفظ کردم
چند نفرم نگام میکردن
یه مرده برگشت گف دختر مرده بودیاZahra.HD
من دامن خیلی دوست دارم ولی خیلی سخته خیلی
کلا لباس رسمی سخته
شاید مسخره باشه
بنظرم راحت ترین پوشش سر هم مقنعه است
نه شال نه روسری
شال میزاری همش کج و معوج میشه
روسری میزاری همش باید مراقب باشی
کلا همه چیز سخته
کفش پاشنه بلند سخته
واسه همینه میگم خدایا ای کاش من پسر میشدم
نه حوصله ارایش دارم نه کفش پاشنه بلند نه دامن نه هیچ چیز دیگه
مسخره است ولی موهامم فره کلا شونه نمیکنم
فقط هر دوروز یه بار میشورمشون همین
شونه نقش دکوره -
Zahra.HD
من دامن خیلی دوست دارم ولی خیلی سخته خیلی
کلا لباس رسمی سخته
شاید مسخره باشه
بنظرم راحت ترین پوشش سر هم مقنعه است
نه شال نه روسری
شال میزاری همش کج و معوج میشه
روسری میزاری همش باید مراقب باشی
کلا همه چیز سخته
کفش پاشنه بلند سخته
واسه همینه میگم خدایا ای کاش من پسر میشدم
نه حوصله ارایش دارم نه کفش پاشنه بلند نه دامن نه هیچ چیز دیگه
مسخره است ولی موهامم فره کلا شونه نمیکنم
فقط هر دوروز یه بار میشورمشون همین
شونه نقش دکورهGharibe Gomnam موافقم باهات
-
هعییی
کاش ادم درست درمون چند تای بودن
دیونه کننده است این خوابگاه
یکم حفظ حقوق یکم رعایت سکوت
د اخه فقط شما که نیستین اینجا محل زندگی ه
عه -
دلم خیلی برا خونه تنگ شده...
حال درس و امتحان ندارم...
دلم میخواد تو بغل یکی گریه کنم...
#تودلی -
خدایا چرا اینجوری میکنی؟...
من الان توانِ امتحان دادن ندارم...
میخوام بغلم کنی و بگی همه چی تموم شد... -
دلم خیلی برا خونه تنگ شده...
حال درس و امتحان ندارم...
دلم میخواد تو بغل یکی گریه کنم...
#تودلیزهرا بنده خدا 2 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
دلم خیلی برا خونه تنگ شده...
حال درس و امتحان ندارم...
دلم میخواد تو بغل یکی گریه کنم...
#تودلیمنممممم، منم
-
وقتی یادم میوفته شبی که مصاحبه رو دعوت نشدم چه کولی بازی درآوردم خندهام میگیره
-
خدا دستتو میگیره میزارتت جایی که باید
-
-
خودم خیلی ناراحتم
ناراحت از اینکه چرا اینجوری قضاوتم کردن...
حتما باید حرف دل رو به زبون آورد تا آدما رفتارتو بپذیرن؟...
حتما باید دلیل تک تک کاراتو بگی تا رفتارت براشون قابل درک باشه؟...
ناراحتم اما بهش حق میدم اینجوری فک کرده باشه...
اما این فکرش رو مخمه...
دوستم ندارم کسی ازم ناراحت باشه
توضیح میدم و عذرخواهی میکنم
و آخرشم میگم که از دل و نیت آدما فقط خدا خبرداره نه هیچ کس دیگه...
که اولا بفهمه ازش ناراحتم
دوما یاد بگیره حرفشو بزنه و سوالشو بپرسه نه اینکه برداشت الکی کنه...
اما خودم ناراحتم و با وجود این ناراحتیه بخوام عذرخواهی هم کنم باعث میشه حس کنم داره غرورم خدشه دار میشه
اما خودمو میشناسم
این عذاب وجدانه داغونم میکنه...
پن: اما الان نمیتونم...
نوشتم اما نمیتونم...
پن: ناراحتیم از خیلیای دیگه است...از اون ناراحت نیستم و بهش حق میدم اما دیوار کوتاه تر از اون نیست...
و البته که دوست ندارم این برداشته تو ذهنش بمونه...
#تودلی