هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
ولی چرا باید خوشم بیاد؟
منظورم این بود که
تقریبا بدم میاد -
من وقتی یه سوال ازم میپرسن و حواسم نیست :
نه
نمیدونم
آره -
پس احساس از دست دادن یه عزیز اینجوریه
من هیچوقت تجربه اش نکردم تا امسال
احساس خلا داره -
هروقت که یادش میکنی میگی که
واقعا اون ادم دیگه بین ما نیست؟ واقعا دیگه اینجا نفس نمیکشه؟
چه حیف -
گاهی ام میگم
وقتی من مردم
کسی هست اینجوری دلش برام تنگ بشه؟ -
مرده ها هم فراموش میشن
انگار که هیچوقت نبودن -
فقط دیر و زود داره
-
بله من امروز فهمیدم شوهرخالم پسر عمه مادرمه
خزان شدم اصلا -
اینهمه ازدواج فامیلی اخه؟
چرا یه ذره تنوع ندادن؟
هرچی نگاه میکنم تا چشم کار میکنه فامیل تو فامیل
اگرم فامیلی در کار نبود
اون یکی برادره رفت با اون یکی خواهره ازدواج کرد
یعنی من همش به مادرم میگم مامان از این شهر تا این شهر من با هیچکس ازدواج نمیکنم
چون سر و تهشو میزنی فامیل در میایم -
اصلا خیلی چیز مسخره ایه
کافیه بین دونفر این وسط مشکل پیش بیاد
چندتا خونواده درگیر میشن
حالا فرض کن یکی این وسط طلاق بگیره
هنوز بدتر -
الان من باید خوشحال باشم که انجمنم وصله؟
-
کلا همیشه تک بودم
یوتیوبمم بدون فیلتر شکن ویدیوهاش همه چیزش میاد
ولی خب من استفاده ای ندارم
اون موقع که نت همهه قطع بود حتی گوگلم کار نمیکرد واسه من وصل بود
بعد بچه های مدرسه ریخته بودن سر گوشی من میگفتن راستشو بگو ریحانهمنم میگفتم بابا نمیدونم
-
الان اینجا تنهایی هم خوبه هم بده
تا چشم کار میکنه آدمی نیست -
الان فرزام به صورت غیر مستقیم گفت
شاد نباش گمنام
من هستم
هار هار هار