-
-
عزیزترین بابا لنگ دراز ،
دیروز عصر وقتی كه هوا داشت تاریك می شد من تو تختخوابم نشسته بودم و بیرون رو نگاه می كردم ، بارون می بارید و از زندگی توی یه مجتمع فوق العاده به شدت احساس كسلی می كردم ، تو این حال بودم كه پرستار با یه جعبه بلند سفیدی كه به اسم من بود پیداش شد . پر از دوست داشتنی ترین غنچه های رز صورتی بود . و بهتر از اون ، یه كارت هم بود كه توش یه پیام مودبانه ای با خط مایل و كشیده جالبی نوشته شده بود (و نشون دهنده یه شخصیت خیلی محترم ) هزاران بار متشكرم. گلهای تو اولین كادوی واقعی و حقیقی بود كه تو عمرم گرفته بودم . اگه میخوای بدونی كه چقدر بچه ام باید بدونی كه دراز كشیدم و گریه كردم آخه خیلی خوشحال شدم.
حالا دیگه مطمئنم كه نامه هامو می خونی، از این به بعد نامه هامو بیشتر جذاب می نویسم، اونوقت ارزششو داره كه توی یه نوار قرمز بپیچی و سالم نگهشون داری؛ فقط اون یه دونه افتضاحه رو بذار كنار و بسوزونش. خیلی بدم میاد از اینكه فكر كنم دوباره اونو میخونی.
ممنونم كه یه سال اولی بیچاره ، كج خلق و مریض رو خوشحال كردی. احتمالا تو فامیل و دوستای دوست داشتنی زیادی داری ، برای همین نمی تونی درك كنی كه چه حسی داره كه بخوای تنها باشی اما من اینطوریم.
خدانگهدار ؛ قول میدم دیگه شكایت نكنم، آخه الان فهمیدم كه تو یه شخص واقعی هستی ؛ و همین طور قول میدم كه دیگه تو رو با سوالهای بیشتر اذیت نكنم.
-
آنه!
تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت وقتی روشنی چشمهایت در پشت پرده های مه آلود اندوه، پنهان بود.
با من بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکیت از تنهایی معصومانه دستهایت.
آیا میدانی که در هجوم درد ها و غم هایت و در گیر و دار ملال آور دوران زندگیت حقیقت زلالی دریاچه نقره ای نهفته بود.
آنه!
اکنون آمده ام تا دستهایت را به پنجه طلایی خورشید دوستی بسپاری در آبی بیکران مهربانی ها به پرواز درآیی و اینک آن شکفتن و سبز شدن در انتظار توست در انتظار توست.خیلی دوسش دارم ،برام تداعی لحظات ناب بچگیه
-
ریتم زندگی خود را آرام کنید
شما نیاز به زمان دارید تا بتوانید فکر کنید و افکار خود را در زندگی فردی بازتاب دهید. اگر تمام مدت سرتان شلوغ باشد، وقت کافی برای فکر کردن به اهداف خود ندارید چه برسد به اینکه بخواهید دست به عمل بزنید و زندگیتان را تغییر دهید.
پس ریتم زندگی خود را آرام و ملایم نمایید و برای تغییر در زندگی خود فضا ایجاد کنید.
سعی کنید آهسته به جلو پیش بروید تا در عین حال بتوانید بیش از پیش از زندگی لذت ببرید. مشغولیت های بی مورد نه تنها لذت تماشای مناظر بی نظیر زندگی را از شما می گیرند بلکه باعث می شوند که شما هیچ حسی نسبت به اینکه کجا هستید، به کجا می روید، و چه کاری انجام می دهید نیز نداشته باشید.