هرچی تودلته بریز بیرون7

[mohammadhassan]

دوستان خسته نباشید :hand:

[m.ϻ]

Vezra در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

@m-ϻ بابا جان خودم تازه ها رو زدم ...دیگه در این حد حواسم هس

آهان اوکی

[m.ϻ]

mohammadhassan در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

دوستان خسته نباشید :hand:

سلامت باشید :hand:

[M.an]

انقد خستم که دوست دارم بگم شب به خیر و تا صبح بخوابم

[m.ϻ]

@m-an

شب بخیر
برو بخواب عزیزم

[m.ϻ]

---

[m.ϻ]

---

[m.ϻ]

یه آرامش خاصی دارم

[ms96 sad96]

سلام .........

[m.ϻ]

ms96 sad96 در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

سلام .........

سلام

[ms96 sad96]

چه خبر دوستان حال و احوال میزونه ؟؟؟

[ms96 sad96]

[ms96 sad96]

[ms96 sad96]

[m.ϻ]

روزی ملانصرالدین به منبرامد وگفت:مردم میدانید چه میخواهم بگویم.مردم گفتند:نه نمیدانیم.
ملا خشمگین شد و از منبر پایین امد و گفت:من به شما که این قدر نادان هستید چه بگوییم.و رفت
فردای ان روز ملا دوباره امد و گفت ای مردم میدانید میخواهم به شما چه بگوییم.مردم پس از مشورت گفتند:اری
ملا گفت:اکنون که خودتان میدانید پس لزومی ندارد من به شما بگوییم
و رفت.فردا ان روز بار دیگر ملا امد و این سوال را پرسید.مردم که با هم قراری گزاشته بودن.گفتن:برخی از ما میدانیم.و برخی هم نمیدانند. ملا گفت:اشکالی ندارد انهایی که میدانند به انهایی که نمیدانند بگوییند و رفت....

[m.ϻ]

at the end of each day life should ask:
"do you want to save the changes?"

پایان هر روز باید از خود بپرسیم:

"آیا تغییرات امروزم را می خواهم ذخیره کنم؟

[ms96 sad96]

[m.ϻ]

تعدادی حشره کوچولو در یک برکه، زیر آب زندگی می کردند.

آنها تمام مدت میترسیدند از آب بیرون بروند و بمیرند.

یک روز یکی از آنها بر اساس ندای درونی از ساقه یک علف شروع به بالا رفتن کرد، همه فریاد می زدند که مرگ تنها چیزی است که عاید او میشود، چون هر حشره ای که بیرون رفته بود برنگشته بود.

وقتی حشره به سطح آب رسید نور آفتاب تن خسته او را نوازش داد و او که از فرط خستگی دیگر رمقی نداشت روی برگ آن گیاه خوابید.

وقتی از خواب بیدار شد به یک سنجاقک تبدیل شده بود. حس پرواز پاداش بالا آمدنش بود. سنجاقک بر فراز برکه شروع به پرواز کرد و پرواز چنان لذتی به او داد که با زندگی محصور در آب قابل مقایسه نبود.

تصمیم داشت برگردد و به دوستانش هم بگوید که بالای آن ساقه ها کسی نمی میرد ولی نمی توانست وارد آب شود چون به موجود دیگری تبدیل شده بود.

شاید بیرون رفتن از شرایط فعلی ترسناک باشد، اما مطمن باشید خارج از پیله تنهایی، غم و ترس، تلاش برای رفتن به سوی کمال عالی است!

نويسنده :

اريك امانوئل اشمیت

[M.an]

@m-ϻ
صبح به خیر

[m.ϻ]

@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

@m-ϻ
صبح به خیر

صبح بخیر