-
amir ahmadi در مشاعره... گفته است:
@jahad-20 می سوزم از فراقت روی از جفا بگردان........هجران بلای ما شد یارب بلا بگردان
ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق
برو ای خواجه ی عاقل هنری بهتر از این؟
نوشتهشده در ۲۵ اسفند ۱۳۹۸، ۱۹:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@دختر-بهار نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود......زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت
-
@دختر-بهار نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود......زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت
amir ahmadi در مشاعره... گفته است:
@دختر-بهار نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود......زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت
تــو مـپنـدار کـه از یـاد تـو را خـواهـم برد
من بدون تو به یک پلک زدن خواهم مرد
-
amir ahmadi در مشاعره... گفته است:
@دختر-بهار نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود......زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت
تــو مـپنـدار کـه از یـاد تـو را خـواهـم برد
من بدون تو به یک پلک زدن خواهم مرد
نوشتهشده در ۲۵ اسفند ۱۳۹۸، ۱۹:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@دختر-بهار دی در گذار بود نظر سوی ما نکرد بیچاره دل که هیچ ندید از گذار عمر
-
@دختر-بهار دی در گذار بود نظر سوی ما نکرد بیچاره دل که هیچ ندید از گذار عمر
amir ahmadi در مشاعره... گفته است:
@دختر-بهار دی در گذار بود نظر سوی ما نکرد بیچاره دل که هیچ ندید از گذار عمر
رازی، که دلم ز جان همی داشت نهفت
اشکم به زبان حال با خلق بگفت
-
amir ahmadi در مشاعره... گفته است:
@دختر-بهار دی در گذار بود نظر سوی ما نکرد بیچاره دل که هیچ ندید از گذار عمر
رازی، که دلم ز جان همی داشت نهفت
اشکم به زبان حال با خلق بگفت
نوشتهشده در ۲۵ اسفند ۱۳۹۸، ۱۹:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@دختر-بهار تو مو میبینی مجنون پیچش مو...تو ابرو او اشارت های ابرو
-
@دختر-بهار تو مو میبینی مجنون پیچش مو...تو ابرو او اشارت های ابرو
amir ahmadi در مشاعره... گفته است:
@دختر-بهار تو مو میبینی مجنون پیچش مو...تو ابرو او اشارت های ابرو
وقتی به یاد نام شما آب میخوریم
انگار جای آب می ناب میخوریم
مردم به نرخ روز میخورند نان
ما نان به نرخ حضرت ارباب میخوریم
-
نوشتهشده در ۲۵ اسفند ۱۳۹۸، ۱۹:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@دختر-بهار یه روز خوب میاد که ماهم به اون کسی که باسش میجنگیم برسیم....باید اون روز بیاد......شب خوش
-
نوشتهشده در ۲۵ اسفند ۱۳۹۸، ۱۹:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مکن کاری که فردا ننگت اید/جهان با این فراخی تنگت اید
چو فردا نامه خوانان نامه خوانند/تورا از نامه خواندن ننگت اید -
مکن کاری که فردا ننگت اید/جهان با این فراخی تنگت اید
چو فردا نامه خوانان نامه خوانند/تورا از نامه خواندن ننگت ایدنوشتهشده در ۲۵ اسفند ۱۳۹۸، ۲۲:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@mary-kh
در پس پرده تزویر و ریا زاهد خشکعنکبوتی است که دام مگسی می سازد
#صائب_تبریزی
-
نوشتهشده در ۲۶ اسفند ۱۳۹۸، ۶:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@N_Pendar در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز/ چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود
-
@دختر-بهار یه روز خوب میاد که ماهم به اون کسی که باسش میجنگیم برسیم....باید اون روز بیاد......شب خوش
amir ahmadi در مشاعره... گفته است:
@دختر-بهار یه روز خوب میاد که ماهم به اون کسی که باسش میجنگیم برسیم....باید اون روز بیاد......شب خوش
من واسه کسی نمی جنگم ...چون دیگه از جنگیدنایی که هیچ وقت به پیروزی نمی رسه خسته شدم...... من دیگه از صرف احساساتم برای بقیه وحشت دارم..
ولی امیدوارم شما به هرچی می خوای برسی........
تو خوشیاتون جای ما رو هم خالی کن......... -
amir ahmadi در مشاعره... گفته است:
@دختر-بهار یه روز خوب میاد که ماهم به اون کسی که باسش میجنگیم برسیم....باید اون روز بیاد......شب خوش
من واسه کسی نمی جنگم ...چون دیگه از جنگیدنایی که هیچ وقت به پیروزی نمی رسه خسته شدم...... من دیگه از صرف احساساتم برای بقیه وحشت دارم..
ولی امیدوارم شما به هرچی می خوای برسی........
تو خوشیاتون جای ما رو هم خالی کن.........نوشتهشده در ۲۶ اسفند ۱۳۹۸، ۸:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@دختر-بهار مرسی
-
@N_Pendar در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز/ چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود
نوشتهشده در ۲۶ اسفند ۱۳۹۸، ۹:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
@N_Pendar در مشاعره... گفته است:
دست پشیمانی به پیشانی گرفتم
یک ننگ پوشانید ننگ دیگری را..
#فاضل_نظری
افسرده ايم و خسته دل از هرچه هست و نيستشايد به بوي زلف تو خور را دوا كنيم
محمد عزيزي
-
@N_Pendar در مشاعره... گفته است:
دست پشیمانی به پیشانی گرفتم
یک ننگ پوشانید ننگ دیگری را..
#فاضل_نظری
افسرده ايم و خسته دل از هرچه هست و نيستشايد به بوي زلف تو خور را دوا كنيم
محمد عزيزي
نوشتهشده در ۲۶ اسفند ۱۳۹۸، ۹:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده@دختر-بهار
مبارک آن دَمی کایی،
مرا گویی ز یکتایی:« من آن تو تو آن من،
چرا غمگین و پُر دردی؟ »#مولانا
-
@دختر-بهار
مبارک آن دَمی کایی،
مرا گویی ز یکتایی:« من آن تو تو آن من،
چرا غمگین و پُر دردی؟ »#مولانا
نوشتهشده در ۲۶ اسفند ۱۳۹۸، ۹:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@N_Pendar یا بگدازم چو شمع یا بکشندم به صبح / چاره همین بیش نیست سوختن و ساختن
-
@N_Pendar یا بگدازم چو شمع یا بکشندم به صبح / چاره همین بیش نیست سوختن و ساختن
نوشتهشده در ۲۶ اسفند ۱۳۹۸، ۱۰:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
نوشتهشده در ۲۶ اسفند ۱۳۹۸، ۱۰:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@N_Pendar زهد نخواهد خرید چاره رنجور عشق / شمع و شراب است و شید پیش تو نفروختن
-
@N_Pendar زهد نخواهد خرید چاره رنجور عشق / شمع و شراب است و شید پیش تو نفروختن
نوشتهشده در ۲۶ اسفند ۱۳۹۸، ۱۱:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMohsen Taheri در مشاعره... گفته است:
پیش
نور منم،شور منم،بنده ی مجبور منم
راه منم،چاه منم،در دلِ گِل کاه منم
مولانا