-
نوشتهشده در ۲۶ اسفند ۱۳۹۸، ۶:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@N_Pendar در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز/ چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود
-
@دختر-بهار یه روز خوب میاد که ماهم به اون کسی که باسش میجنگیم برسیم....باید اون روز بیاد......شب خوش
amir ahmadi در مشاعره... گفته است:
@دختر-بهار یه روز خوب میاد که ماهم به اون کسی که باسش میجنگیم برسیم....باید اون روز بیاد......شب خوش
من واسه کسی نمی جنگم ...چون دیگه از جنگیدنایی که هیچ وقت به پیروزی نمی رسه خسته شدم...... من دیگه از صرف احساساتم برای بقیه وحشت دارم..
ولی امیدوارم شما به هرچی می خوای برسی........
تو خوشیاتون جای ما رو هم خالی کن......... -
amir ahmadi در مشاعره... گفته است:
@دختر-بهار یه روز خوب میاد که ماهم به اون کسی که باسش میجنگیم برسیم....باید اون روز بیاد......شب خوش
من واسه کسی نمی جنگم ...چون دیگه از جنگیدنایی که هیچ وقت به پیروزی نمی رسه خسته شدم...... من دیگه از صرف احساساتم برای بقیه وحشت دارم..
ولی امیدوارم شما به هرچی می خوای برسی........
تو خوشیاتون جای ما رو هم خالی کن.........نوشتهشده در ۲۶ اسفند ۱۳۹۸، ۸:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@دختر-بهار مرسی
-
@N_Pendar در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز/ چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود
نوشتهشده در ۲۶ اسفند ۱۳۹۸، ۹:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
@N_Pendar در مشاعره... گفته است:
دست پشیمانی به پیشانی گرفتم
یک ننگ پوشانید ننگ دیگری را..
#فاضل_نظری
افسرده ايم و خسته دل از هرچه هست و نيستشايد به بوي زلف تو خور را دوا كنيم
محمد عزيزي
-
@N_Pendar در مشاعره... گفته است:
دست پشیمانی به پیشانی گرفتم
یک ننگ پوشانید ننگ دیگری را..
#فاضل_نظری
افسرده ايم و خسته دل از هرچه هست و نيستشايد به بوي زلف تو خور را دوا كنيم
محمد عزيزي
نوشتهشده در ۲۶ اسفند ۱۳۹۸، ۹:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده@دختر-بهار
مبارک آن دَمی کایی،
مرا گویی ز یکتایی:« من آن تو تو آن من،
چرا غمگین و پُر دردی؟ »#مولانا
-
@دختر-بهار
مبارک آن دَمی کایی،
مرا گویی ز یکتایی:« من آن تو تو آن من،
چرا غمگین و پُر دردی؟ »#مولانا
نوشتهشده در ۲۶ اسفند ۱۳۹۸، ۹:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@N_Pendar یا بگدازم چو شمع یا بکشندم به صبح / چاره همین بیش نیست سوختن و ساختن
-
@N_Pendar یا بگدازم چو شمع یا بکشندم به صبح / چاره همین بیش نیست سوختن و ساختن
نوشتهشده در ۲۶ اسفند ۱۳۹۸، ۱۰:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
نوشتهشده در ۲۶ اسفند ۱۳۹۸، ۱۰:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@N_Pendar زهد نخواهد خرید چاره رنجور عشق / شمع و شراب است و شید پیش تو نفروختن
-
@N_Pendar زهد نخواهد خرید چاره رنجور عشق / شمع و شراب است و شید پیش تو نفروختن
نوشتهشده در ۲۶ اسفند ۱۳۹۸، ۱۱:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMohsen Taheri در مشاعره... گفته است:
پیش
نور منم،شور منم،بنده ی مجبور منم
راه منم،چاه منم،در دلِ گِل کاه منم
مولانا
-
Mohsen Taheri در مشاعره... گفته است:
پیش
نور منم،شور منم،بنده ی مجبور منم
راه منم،چاه منم،در دلِ گِل کاه منم
مولانا
نوشتهشده در ۲۸ اسفند ۱۳۹۸، ۱۸:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@N_Pendar مردم از فتنه گریزند و ندانند که ما.......به تمنای تو در حسرت رستاخیزیم
-
@N_Pendar مردم از فتنه گریزند و ندانند که ما.......به تمنای تو در حسرت رستاخیزیم
amir ahmadi ما مست صبوحیم زمیخانه توحید
حاجت به می و خانه خمار نداریم -
amir ahmadi ما مست صبوحیم زمیخانه توحید
حاجت به می و خانه خمار نداریمنوشتهشده در ۲۸ اسفند ۱۳۹۸، ۱۸:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmohammad666666 من از بیگانگان هر گز ننالم.......که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
-
mohammad666666 من از بیگانگان هر گز ننالم.......که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
amir ahmadi دین و دل بردندو قصد جان کنند
الغیاث از جور خوبان الغیاث -
amir ahmadi دین و دل بردندو قصد جان کنند
الغیاث از جور خوبان الغیاثنوشتهشده در ۲۸ اسفند ۱۳۹۸، ۱۸:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmohammad666666 ثالثا باشد تو را عمر دراز....که عجل دارد به عمرت اعتراض
-
mohammad666666 ثالثا باشد تو را عمر دراز....که عجل دارد به عمرت اعتراض
نوشتهشده در ۲۸ اسفند ۱۳۹۸، ۱۸:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهamir ahmadi ضیافتی که دران جا توانگران باشند شکنجه ای است فقیران بی بضاعت را
-
amir ahmadi ضیافتی که دران جا توانگران باشند شکنجه ای است فقیران بی بضاعت را
نوشتهشده در ۲۸ اسفند ۱۳۹۸، ۱۸:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@jahad-20 اي غايب از نظر به خدا مي سپارمت......جانم بسوختي و به دل دوست دارمت
-
@jahad-20 اي غايب از نظر به خدا مي سپارمت......جانم بسوختي و به دل دوست دارمت
نوشتهشده در ۲۸ اسفند ۱۳۹۸، ۱۸:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهamir ahmadi
تا چند بسته ماندن در دام خود فريبي
با غير آشنايي، با آشنا غريبي؟ساعد باقري
-
amir ahmadi
تا چند بسته ماندن در دام خود فريبي
با غير آشنايي، با آشنا غريبي؟ساعد باقري
نوشتهشده در ۲۸ اسفند ۱۳۹۸، ۱۸:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@N_Pendar یک وعده خواهم از تو که باشم در انتظار..........حاکم تویی در آمدن دیر و زود خویش
-
amir ahmadi
تا چند بسته ماندن در دام خود فريبي
با غير آشنايي، با آشنا غريبي؟ساعد باقري
نوشتهشده در ۲۸ اسفند ۱۳۹۸، ۱۸:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@N_Pendar در مشاعره... گفته است:
amir ahmadi
تا چند بسته ماندن در دام خود فريبي
با غير آشنايي، با آشنا غريبي؟ساعد باقري
یک روز می ایی ک من دیگر دچاارت نیستم
از صبر ویرانم ولی چشم اانتظارت نیستم