جاندارِ نفر قبلی رو تشریح کن 😬
-
@Amir-Bernousi با اجازه ی نقد وارد میکنم
نسبت اندازه لوب های بویایی به مغز بزرگتر از این نسبت در انسانه
نباید بگیم بزرگتر از انسانه باید این نسبتو درنظر بگیریم -
البته که من بیجا بکنم ایشون رو تشریح کنم.
ولی خب
1 ) ارتباط بین نخستی ها از طریق جیغ کشیدن برقرار می شود.
2 ) گوریل ها و شنپانزه ها می توانند چندین نماد صوتی یاد بگیرند.
3 ) نماد های صوتی در گوریل ها و شانپانزه ها برای ایجاد جمله و با معنی های متفاوت کاربرد ندارد.
4 ) این جانوران از خانواده ی نخستی ها هستند و می توانند حل مسئله داشته باشند.
5 ) جزو پستانداران هستند بنا بر این :- دارای دیافراگم هستند
- دارای مننژ هستند
- دارای جفت
- بچه زا
6 ) شامپانزه ها در هر سلول پیکری خود دارای 48 کروموزوم هستند (همانند سیب زمینی و آلو )
7 ) دارای لقاح خارجی
8 ) اندازه نسبی مغز پستانداران و پرندگان (نسبت به وزن بدن) بیشتر از سایرین است.
9 ) نیمکره های مخ در پستانداران و پرندگان نسبت به سایرین رشد بیشتری داره و واسه همین امکان رفتار های پیچیده تر رو بهشون میده.
10 ) پس از انسان چین خوردگی های قشر مخ در سایر پریمات ها(نخستی ها) و وال بیشتر از سایرین است.
11 ) ماده ی دفعی اوره می باشد .
همینا یادم اومد
نفر بعدی از برگ متحرک بگه
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء -
- فک کرده نمیبینیمش :|
:black_circle_for_record: نوعی حشره هستش .
:black_circle_for_record: بااین قیافه ای ک داره شانس بقا و تولید مثل خودش رو برده بالا .
:black_circle_for_record: اون توان بقا و تولید مثلش به زاده هاش به ارث میرسه .
:black_circle_for_record: گوارش برون سلولی داره
:black_circle_for_record: تنفسش نایی هستش
:black_circle_for_record: دارای اسکلت خارجی از جنس کیتین
:black_circle_for_record: دارای سه جفت پای بند بند
:black_circle_for_record: مغزش چن تا گره ب هم جوش خوردس
:black_circle_for_record: طناب عصبی شکمی
:black_circle_for_record: دفاع اختصاص نداره
:black_circle_for_record: چش و چال مرکب داره.
:black_circle_for_record: تعیین جنسیت با نر الگو تولید مثلیش XX ,XO
:black_circle_for_record: ماده دفعی اوریک اسید
:black_circle_for_record: دارای همولنف یعنی گردش خون باز
:black_circle_for_record: هربند از بدنش یه گره عصبی داره
:black_circle_for_record: جمعیت سوء استفاده گر و فرصت طلبم هست- سبحان الله بااین قیافش واقعا .
نفر بعدی بیاد لطف کنه از خفاش صوبت کنه برامون.
Mohsen Taheri ترجیحا که خوشحال میشیم نفر بعدی شما باشین ممنون
@دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء
@بچه-های-همخوانی -
dlrm خفاش
کافیه این مسیر رو بلد باشیم:پستاندار مهره داران جانوران یوکاریوت
شروع کنیم یکی یکی هرچی از اینا بلدیم با احتیاط تعمیم بدیم بهش
اولا پستاندارییه که میتونه پرواز کنه!!!پس دیگه پر پروازی و بالک و فلان و بهمان که واسه ی پرندگان بود نداره.
میدونیم که پستانداران به بچه شون شیر میدن پس آنزیم رنین رو توی شیره ی معده ی نوزادش داره(البته کتاب 2 دبیرستان گفته: آنزیم رنین رو نوزاد آدمی و بسیاری از پستانداران میسازن.فقط خواستم قیدشو ی بار دیگه ببینید) راستی رنین میاد پروتئین شیر(کازئین) رو رسوب میده و کاری ب قند شیر(لاکتوز) نداره!
در مورد نحوه ی تولید مثل: اولا لقاح داخلی دارن پستانداران پس هرچی نکته بلدیم از داخلی ها(اون مشترکاتشون) رو میتونیم تعمیم بدیم مثلا بگیم: تخمک از بدن والد ماده خارج نمی شود/برای لقاحش نیازمند اندام های تخصص یافته ای ست/تغذیه ی جنین تا چند روز پس از تشکیل تخم برعهده ی اندوخته ی غذایی تخمکه ولی این اندوخته قطعا کمتره نسبت به پرندگان و... طبق فصل11 سوم برداشت میشه که:کامل ترین نوع تولید مثل جنسی رو داره چون جفت داره( از کجا دونستم جفت داره؟؟؟؟ چون جزو اون موارد دیگه نیست! منظورم پلاتی پوس تخم گذار و کانگورو و اوپاسوم زنده زاست البته خود کتاب هم گفته انسان و اغلب پستانداران بچه زا هستن!!!!از اینجام میشد گفت) و رحم شون کاملترین نوعه(ابتدایی ماله کانگورو و اپاسوم بود) و به همین خاطر جنین رشد کامل درون بدن مادر داره!/بچه شون از شیر که از غدد شیری میاد تغذیه می کنن
در پستانداران بیشتر هزینه های پرورش نوزادان برعهده ی والد ماده است/پرورش جنین و تغذیه ی او را پس از تولد والد ماده انجام میده و والد نر نقش کمتری داره .
پستانداران قلب4حفره ای دارن پس اینم داره! البته فقط آئورت انسان 3 شاخه ب سمت بالا میده و تو بقیه فقط یکی به بالا و یکی هم به پایین باید بگیریم!/گردش خون بسته ی مضاعف یعنی خون از قلب به شش بعد دوباره به قلب و حالا به کل بد میره!
ماده ی زائد نیتروژن دارش اوره ست. که به تناوب از بدن دفع میشه
پرده ی دیافراگم میاد قفسه ی سینه رو از حفره ی شکم جدا میکنه
اندازه ی نسبی مغز شون به وزن بدنشون بیشتر از سایر مهره دارانه/نیمکره های مخشون رشد بیشتری داشته درنتیجه میتونن رفتارهای پیچیده تری انجام بدن ولی یادمون باشه اینا حل مسئله ندارن چون رفتار حل مسئله کتاب گفته واسه انسان و بعضی نخستی هاست(نخستی یا پریمات: گروهی از پستانداران شامل انسان و میمون و لمور)/ دستگاه عصبی شامل مغز ونخاع داره//مغز در دوران جلویی شامل 3 قسمت جلویی و میانی و عقبی/مننژ که ی پرده ی 3 لایه ست+استخوانها+سد خونی-مغزی از دستگاه عصبی محافظت می کند
گوارش برون سلولی دارن و مونومر جذب میشه دیگه درون سلولی ندارن چون لوله ی گوارشی همه ی کارا رو میکنه(البته ی سری چیزا رو توی سلول تجزیه می کنن ولی من اینجا منظورم خاص گوارش بود!)
پستانداران خون گرم اند یعنی باید دمای بدنشونو در یک حد مشخصی ثابت کنن(جز هموئوستازی بود این یادته!) که برای این کار انرژی صرف میشه.
شش دارن توی دستگاه تنفسشون که داخل آن مرطوبه و کیسه ی هوایی جلویی و عقبی ندارن چون این برای پرندگان بود!
همه ی پستانداران 4 اندام حرکتی دارن پس اینام دارن/ اسکلت درونی از جنس استخوان دارن
همه ی مهره داران رویانشون 4 جوانه ی حرکتی( که منشا اندام های حرکتی هستن) و یک دم و یک حفره ی گلویی داشتن و در مراحل اولیه ی نمو دارای صفات مشترکی هستن( اون پرّه های بین انگشتان رو یادتونه که تو خودمون تجزیه می شد! ولی اینا تجزیه ش نمی کنن!)/5 تا انگشت تو هر دست دارن!( شکل صفحه ی 82 پیش)
در مورد رژیم تغذیه ای شون کتاب چیزی نگفته ولی من تو نت زدم گفته بود که اغلبشون میوه خوارن بعضی هام حشره خوارن البته نوشته بود ی تعدادی هم جانور مثل ماهی میخورن یعنی ب غیر از حشره(خون آشام )
هم دفاع اختصاصی دارن هم غیراختصاصی
تولیـــــــــــــدمثــــــــــــل شون:چرخه ی زندگی 2n یا دیپلوئیدی دارن یعنی چی؟؟؟؟ یعنی همه ی سلولاشون2n است فقط گامتاشونn ست
بعد از انقراض 5 (حدود65 میلیون سال پیش)پستانداران به همراه پرندگان به صورت جانوران غالب زمین درآمدند./از تکامل خزندگان به وجود آمدند.
اندازه ی جمعیتشون معمولا نزدیک به K(گنجایش محیط) است یعنی میگیم محیط تقریبا اشباعN≈K( البته بگم با توجه به متن پیش که گفته: جمعیت طبیعی برخی گونه ها مانند اغلب مهره داران در طول زمان کوتاه تغییر چندانی نمی کند اینو برداشت کردم....ولی چن خط پایین تر تو همونجا میگه:جمعیت فرصت طلب و تعادلی دوحد آستانه ای هستن و بسیاری از گونه ها وضعیتی بینابین این دو دارن...)/رقابت شدیده بینشون و مرگ و میر تصادفی ندارن معمولا و مرگ و میرشون هدف دار و وابسته به تراکمه/سعی می کنن تعداد کمتری زاده ولی با جثه ی نسبتا بزرگ ب وجود بیارن که از لحاظ رقابتی بتونن با بقیه رقابت کنن/رشد و نمو آهسته/معمولا هر فرد چندبار میتونه تولید مثل داشته باشه(سایر مطالب جدول ص140 پیش)
ویزگی های خــــــاص خــــــفاش:
به وسیله ی پژواک سازی تصویر سازی می کنن از محیط پیرامونی
بعضی از گونه های خفاش( اوه اوه پس این همه میگن خفاش نگو اسم سرده بوده!!! پس خودش تعدادی گونه داره و طبیعتا همه ی خفاشها نمتونن لقاح کنن با هم!!) امواجی تولید می کنن که از محدوده ی شنوایی انسان خارجه(بالای20کیلوهرتزه! اینو از فیزیک فصل صوت برداشتم!) حالا ادامه داده این رو من کاملش رو براتون می نویسم: این امواج صوتی در مقایسه با پژواک حاصل از آن،صدایی بسیار بلند است.خفاش ها برای آنکه کر نشوند،در گوش میانی خود،ماهیچه هایی دارندکه حساسیت گوش را نسبت به شنیدن اصوات بلندی که تولید می کنند، کاهش می دهد( یعنی اون استخوانا یادته تو گوش خودمونم بود چکشی و سندانی و رکابی؟؟؟؟ منظورش اینه که اینا ی سری ماهیچه اونجا دارن که وقتی میخوان صوت رو بفرستن خودشون اون ماهیچه ها رو منقبض می کنن و اون استخونا رو محکم سر جاشون fix می کنن تا صوتشو نشنون و به سلول های گوش میانی آسیب نرسه) ولی پژواکش رو که باید بشنون دیگه پس برای همینه کتاب میگه:برای شنیدن پژواک،این ماهیچه ها را به سرعت به حال استراحت درمیارن.
جزو جانوران گرده افشان هستن(پس هر گرده افشانی بی مهره نیست)
خفاش ها گل های سفیدی را که در شب باز می شوند گرده افشانی می کنن ( من ی مستند دیدم که می گفت اینا همون گلای کاکتوس های بیابانی هستن که تو شکل ص 191 سال3 هم ی کوچولوش معلومه! پس می تونیم بگیم اینا گیاهای بیابانی و اکوسیستم های خشک هستن یعنی CAM هستن و نکات ترکیبی جالبی هم میشه درآورد ازش)
موفق باشید -
Mohsen Taheri نگفتین نفر بعدی چیو تشریح کنهلطفا بگیدبا تشکر
-
Mohsen Taheri اسم یه جاندارو نمیتونید بگید؟؟
-
Mohsen Taheri با تشکر از توضیحات جامع و کامل و خیلی خفنتون
نفر بعدی مثلا بیاد از....
شته برامون بگه
@دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء
@بچه-های-همخوانی -
شتهها از بالاخانواده Aphidoidea و راسته جوربالان (Homoptera) ، حشرات بسیار موفقی هستند که در غالب مناطق کره زمین و با بیشترین تعداد گونهای در مناطق معتدله یافت میشوند. منشا شتهها خانواده Archescytinidae میباشد که در دوره کربونیفر یا اوایل دوره پرمین وجود داشتهاند. تکامل این حشرات با پیدایش گیاهان گلدار همراه بوده است. شتهها در حالت منفرد به سبب اندازه کوچک ، چندان قابل رویت نبوده لکن در سطوح جمعیتی بالا ، در سطح برگها و شاخههای گیاهان به خوبی نمایان میگردند. شتهها به طرق کاملا موثری فرایندهای رشدی گیاهان میزبان خود را تحت تاثیر میگزارند.
تنوع شته ها
حدود 4000 گونه شته شناسایی شده وجود دارند. شتهها در مقایسه با ده هزار گونه ملخ شناسایی شده و بیش از 15 هزار گونه پروانه شناسایی شده، گروه نسبتا محدودی را تشکیل میدهند. با وجود این تنوع شتهها به خاطر حالت چند شکلی و بوجود آمدن گونههای بیولوژیک جدیدی میباشد. بیشترین تعداد گونههای شته در مناطق معتدله فعالت داشته و در مناطق مذکور یک گونه از چهار گونه گیاهی موجود مورد حمله شتههای واقع میشود.
ساختمان شتهها
شتهها حشرات کوچکی به طول 1 تا 10 میلیمتر با بدنی نرم و از حشرات مکنده هستند. تعدادی از نسلها و یا تمامی آنها مشتمل بر مادههای بکرزایی هستند که نیازی به تلقیح نداشته و زندهزا میباشند. گونههایی نیز یک تناوب تولید مثل جنسی و غیر جنسی ، بکرزایی دورهای را نشان میدهند. شتههای بالدار موسوم به alatea و شتههای بیبال موسوم به apterae میباشند.
قاعده خرطوم شته رو به عقب و ما بین رانهایی جلویی حشره قرار دارد. شاخکها متشکل از دو بند قاعدهای کوتاه و ضخیم و بخش تاژکی باریکتر حداکثر چهار بندی که آخرین بند آن مرکب از یک بخش ابتدایی و یک بخش انتهایی باریکتر میباشد. در پشت هر یک از چشمهای مرکب یک برآمدگی چشمی متشکل از 3 عدسی موسوم به تریاوماتیدی دیده میشود. پنجه پاها دو بندی هستند .منشا شته ها
شتههای تیرههای phylloxeidae , Adelgidae , Aphididae به بالا خانواده Aphidoidea و راسته جوربالان یعنی حشرات تغذیه کننده از شیرههای گیاهی تعلق دارند. گرچه قدیمیترین سنگوارههای شناخته شده شتهها به نام Triassoaphis cubitus مربوط به دوره تریاسه میباشد. لکن تکامل شتههای بالا خانواده Aphidoidea حدود 280 میلیون سال قبل در دوره کربونیفر بوده است. شتههای اولیه از نظر رژیم غذایی احتمالا چند خوار بودند و از بافتهای پارانشیمی و یا آوندهای آبکشی تغذیه میکردند.
رده بندی شتهها
بورنر ، شاپوشنیکف ، ایستاپ رده بندیهایی را برای شتههای خانواده Aphididea ارائه نمودهاند. اختلاف نظر بسیارجزئی در رابطه با تعداد و محدوده هر یک از زیر خانوادههای شتهها وجود دارد. این خانواده دارای 10 زیر خانواده است.
پراکنش جغرافیایی
ششتهها از بالاخانواده Aphidoidea و راسته جوربالان (Homoptera) ، حشرات بسیار موفقی هستند که در غالب مناطق کره زمین و با بیشترین تعداد گونهای در مناطق معتدله یافت میشوند. منشا شتهها خانواده Archescytinidae میباشد که در دوره کربونیفر یا اوایل دوره پرمین وجود داشتهاند. تکامل این حشرات با پیدایش گیاهان گلدار همراه بوده است. شتهها در حالت منفرد به سبب اندازه کوچک ، چندان قابل رویت نبوده لکن در سطوح جمعیتی بالا ، در سطح برگها و شاخههای گیاهان به خوبی نمایان میگردند. شتهها به طرق کاملا موثری فرایندهای رشدی گیاهان میزبان خود را تحت تاثیر میدهند.
تنوع شتهها
حدود 4000 گونه شته شناسایی شده وجود دارند. شتهها در مقایسه با ده هزار گونه ملخ شناسایی شده و بیش از 15 هزار گونه پروانه شناسایی شده، گروه نسبتا محدودی را تشکیل میدهند. با وجود این تنوع شتهها به خاطر حالت چند شکلی و بوجود آمدن گونههای بیولوژیک جدیدی میباشد. بیشترین تعداد گونههای شته در مناطق معتدله فعالت داشته و در مناطق مذکور یک گونه از چهار گونه گیاهی موجود مورد حمله شتههای واقع میشود.
منشا شتهها
شتههای تیرههای phylloxeidae , Adelgidae , Aphididae به بالا خانواده Aphidoidea و راسته جوربالان یعنی حشرات تغذیه کننده از شیرههای گیاهی تعلق دارند. گرچه قدیمیترین سنگوارههای شناخته شده شتهها به نام Triassoaphis cubitus مربوط به دوره تریاسه میباشد. لکن تکامل شتههای بالا خانواده Aphidoidea حدود 280 میلیون سال قبل در دوره کربونیفر بوده است. شتههای اولیه از نظر رژیم غذایی احتمالا چند خوار بودند و از بافتهای پارانشیمی و یا آوندهای آبکشی تغذیه میکردند.
پراکنش جغرافیایی
شتهها علیرغم داشتن جمعیتهای غالب در مناطق معتدله ، سطح پراکنش وسیع جهانی دارند. شتههای زیر خانواده Aphidinae و Drepanosiphinae از خانواده Aphididae که 70% درصد شتههای امروزی را تشکیل میدهند به یک منطقه خاص محدود نمیشوند ولی گسترش شتههای زیر خانوادههای Hormaphidinae , Greenideinae کل جمعیت آنها 7 درصد میباشد، بیشتر به جنوب شرق آسیا و استرالیا محدود میشود.
مباحث مرتبط با عنوانتهها علیرغم داشتن جمعیتهای غالب در مناطق معتدله ، سطح پراکنش وسیع جهانی دارند. شتههای زیر خانواده Aphidinae و Drepanosiphinae از خانواده Aphididae که 70% درصد شتههای امروزی را تشکیل میدهند به یک منطقه خاص محدود نمیشوند ولی گسترش شتههای زیر خانوادههای Hormaphidinae , Greenideinae کل جمعیت آنها 7 درصد میباشد، بیشتر به جنوب شرق آسیا و استرالیا محدود میشود.چون طبق تحقیقات یه بنده خدایی فهمیدم انسانم جانداره
نفر بعدی انسانو تشریح کنه -
خب؛و اما انسان...
سلسله : جانوران
شاخه : مهره داران
رده : پستانداران
توی همه سلولهای پیکری خودش دارای 46 کروموزومه...غلطه!(یه سریا زنده نیستن) __ توی همه سلولهای پیکری زنده خودش 46 تا کروموزوم داره...بازم غلطه! (گلبول قرمز بالغ هسته نداره!) __ پس باید بگیم توی همه سلولهای پیکری تک هسته ای زنده خودش 46 تا کروموزوم داره...حالا درست شد(درضمن درخت زیتونم 46 تا کروموزوم داره!!)
گوارش :
دستگاه گوارش انسان شامل لوله گوارش و اندامهای مرتبط به اونه؛یعنی :لوزالمعده ، کیسه صفرا ، کبد
گوارش در انسان برون سلولیه.
دارای لوله گوارش هست که از دهان تا مخرج ادامه داره و جریان مواد توش اغلب یکطرفه است؛به جز استفراغ که جریانش برعکس میشه
لوله گوارشش 4 لایه است؛از بیرون به درون به ترتیب : 1.لایه بیرونی که بخشی از صفاقه 2.لایه ماهیچه که به ترتیب از بیرون به درون طولی و حلقویه(توی معده مورب هم داریم)
3.لایه زیرمخاطی 4.لایه مخاطی که در معده و روده استوانه ای تک لایه و در سایر قسمتها سنگفرشی چند لایه است.
گوارش مکانیکی و شیمیایی (آمیلاز بزاق) از دهان شروع میشه
با ورود غذا به حلق انعکاس بلع به راه میوفته...بعدش غذا وارد مری میشه و بعد از اون به کمک حرکات کرمی به انتهای مری میرسه و با عبور از دریچه کاردیا وارد معده میشه.
مخاط معده از بافت پوششی استوانه ای تک لایه هست و چند گروه سلول داره:- سلولهای پوششی سطحی که برای ما ماده مخاطی و بیکربنات میسازن
- سلولهای کناری که برای ما اسید معده و فاکتور داخلی رو میسازن
- سلولهای اصلی که برای ما پروتئاز ها و بعضی از اونها هم ماده مخاطی میسازن
پیش ساز پروتئاز های معده رو بهش میگن پپسینوژن(که غیرفعاله) و با اثر اسید معده تبدیل به پپسین میشه(که فعاله)
پپسین پروتئین هارو به دی پپتید تبدیل میکنه و گوارشش ناقصه
با شدت گرفتن حرکات کرمی در معده یه حلقه انقباضی محکم به سمت دریچه پیلور حرکت میکنه و مواد کم کم وارد ابتدای روده باریک به اسم دوازدهه میشن!!
روده بافت مخاطش از نوع استوانه ای تک لایه است که گروهی از سلولهاش آنزیم های گوارشی ترشح میکنن...غلطه! (ترشح نمیکنن ؛ بلکه آنزیم دارن و وقتی مردن انزیم هارو رها میکنن)
بعد از اینکه کیموس وارد دوازده شد کمی بعد صفرا به دوازدهه میریزه که فاقد آنزیمه و شامل : نمکهای صفراوی ، کلسترول ، فسفولیپید لسیتین ، بیکربنات هست؛ و درگوارش و جذب چربی ها نقش داره
لوز العمده هم غده ای هست که هم بخش درون ریز و هم برون ریز داره و در گوارش بخش برون ریزش برای ما فعالیت میکنه و بیکربنات و آنزیمهایی رو به دوازدهه میریزه
کربوهیدرات ها که گوارششون از دهان اغاز شده بود در روده به کمک آنزیمهای سلولهای روده باریک گوارششون به پایان میرسه و درنهایت به مونوساکارید تبدیل میشن
پروتئین ها که از معده و توسط پپسین گوارششون اغاز شده بود توی روده باریک توسط پروتئاز های لوزالمعده به مونومر های خودشون یعنی آمینواسید ها تبدیل میشن
چربی ها هم چون لیپاز در اب محلوله ابتدا به قطره های ریز تبدیل میشن(توسط فسفولیپید لسیتین و نمکهای صفرا) و در نهایت لیپاز اونها رو به مونوگلیسیرید و اسید چرب تبدیل میکنه
از اونجایی که روده باریک محل اصلی جذب هست؛ پس در دیواره داخلی اون چین های حلقوی داریم »»» روی اونها پرز های فراوانی هست »»» غشای چین خورده هر پرز که ریز پرز رو میسازه
گلوکز و اغلب آمینواسید ها به روش هم انتقالی وارد سلول پرز میشن و از اونجا با انتشار تسهیل شده وارد محیط داخلی میشن(جذب میشن)
لیپید ها هم به روش انتشار وارد سلول پرز میشن »»» در اونجا کیلومیکرون (پروتئین،فسفولیپید،کلسترول،تری گلیسیرید) رو میسازن و درنهایت کیلو میکرون با اگزوسیتوز از سلول پرز خارج میشه و وارد مویرگ لنفی میشه.»»»از اونجا به کبد و بافت چربی میره و در کبد ازش لیپوپروتئین ساخته میشه
آب به روش اسمز و مواد معدنی یه روش انتشار یا انتقال فعال جذب میشن
ویتامین های محلول در چربی(KEDA) به روش چربی ها و ویتامین های محلول در آب هم به انتشار یا انتقال فعال یا اندوسیتوز(B12) جذب میشن
بعد از روده باریک ، مواد جذب نشده و گوارش نیافته و باقی مانده شیره های گوارشی با عبور از دریچه ایلئوسکال وارد روده بزرگ میشن
روده بزرگ پرز نداره و اب و یونها در اونجا جذب میشن و در نهایت مدفوع حالت جامد پیدا میکنه و با ورود اون به راست روده انعکاس دفع به راه میوفته
تنظیم فرایند های گوارشی هم به وسیله هورمونها و دستگاه عصبی خودمختار صورت میگیره
دستگاه گردش مواد:
گردش خون انسان مضاعفه و شامل گردش خون ششی(برای تبادل گازها که از بطن راست شروع و به دهلیز چپ ختم میشه) و گردش خون عمومی (برای خونرسانی به اندامهای بدن که از بطن چپ شروع و به دهلیز راست ختم مشه)
وظایف دستگاه گردش خون : 1.تبادلات گازی 2.دریافت مواد غذایی و تحویل اون به سلولها 3.دور کردن مواد دفعی از سلولها 4.انتقال هورمون ها
قلب ساختار ماهیچه ای داره و دارای 4 بخشه که با دریچه هایی از هم جدا میشن
بین بطن و دهلیز راست دریچه سه لختی و بین بطن و دهلیز چپ دریچه میترال رو داریم...همینطور در ابتدای سرخرگ آئورت و سرخرگ ششی هم دریچه های سینی رو داریم
ساختار بافتی قلب به سه بخش تقسیم میشه :- بیرونی که شامل پریکارد و اپی کارده که هرکدوم از بافت پوششی سنگفرشی تک لایه + بافت پیوندی متراکم تشکیل شدن و بینشون مایع ابشامه ای قرار داره(چربی ممکنه در این قسمت وجود داشته باشه)
- میانی که اسمش میوکارده و عمدتا شامل سلولهای ماهیچه قلبیه + بافت پیوندی متراکم به نام اسکلت فیبری + شبکه نورونها عصبی
- درونی که بهش میگن آندوکارد و از بافت پوششی سنگفرشی تک لایه ساخته شده و در ساختار دریچه ها شرکت میکنه
سلولهای ماهیچه قلبی از طریق صفحات بینابینی با هم در ارتباط هستن
حدفاصل بین دهلیز ها و بطنها لایه پیوندی عایق قرار داره که باعث میشه انتقال پیام از طریع شبکه هادی قلب انجام بشه نه صفحات بینابینی!!!
قلب به صورت طبیعی و توسط سلولهای خودش تحریک میشه
حدود یک درصد سلولهای ماهیچه ای قلب برای اینکار اختصاصی شدن که بهشون میگن شبکه هادی قلب
شبکه هادی شامل گره ها و دسته تار های بین گرهی هست
گره اول یا سینوسی-دهلیزی(بهش گره پیشاهنگ هم میگن) که بزرگتره و شروع کننده ضربانه،در دیواره پشتی دهلیز راست و زیر منفذ بزرگ سیاهرگ زبرین قرار داره
گرده دوم یا دهلیزی بطنی که کوچکتر از گره اوله و در دیواره پشتی دهلیز راست و عقب دریچه سه لختی قرار داره
چرخه ضربان قلب حدود 0.8 ثانیه طول میکشه و به این صورته :- دیاستول قلب »»» خون برزگ سیاهرگ ها به دهلیز راست و سیاهرگهای ششی به دهلیز چپ وارد میشه »»» 0.4 ثانیه
- سیستول دهلیزی »»» خون دهلیز ها وارد بطن ها میشه »»» 0.1 ثانیه
سیستول بطنی »»» خون بطن راست وارد سرخرگ ششی و بطن چپ وارد سرخرگ آئورت میشه »»» 0.3 ثانیه
صدای اول قلب در ابتدای سیستول بطنی شنیده میشه و در اثر بسته شدن دریچه های سه و دو لختیه
صدای دوم قلب در ابتدای دیاستول شنیده میشه و در اثر بسته شدن دریچه های سینی هست
توی دستگاه گردش خون 3 نوع رگ داریم :- سرخرگ و سیاهرگ : هرکدوم 3 لایه دارن که شامل:لایه بیرونی(بافت پیوندی)،لایه میانی(بافت ماهیچه ای صاف به همراه رشته های کشسان)،لایه درونی(سنگفرشی تک لایه)
- مویرگ که یه لایه سنگفرشی تک لایه داره و یه غشای پایه دورش و به سه نوع : پیوسته ،منفذ دار و نا پیوسته تقسیم میشن
قطر دیواره سرخرگ ها از سیاهرگ های هم اندازه بیشتره و فضای درونی سیاهرگ ها هم از سرخرگهای هم اندازه بیشتره
مویرگ ها لایه ماهیچی ای ندارن ولی ابتدای بعضی از اونها اسفنکتر مویرگی از جنس ماهیچه صاف حلقوی قرار داره
بیشتر سرخرگ ها در عمق بدن و بیشتر سیاهرگ ها در سطح بدن هستن
تبادل مواد از طریق مویرگ ها انجام میشه
درشت مولکول ها از طریق اندوسیتوز و اگزوسیتوز
ریز مولکول های محلول در اب از طریق منافذ پر آب (گلوکز،امینواسید،Na،K)
ریز مولکول های محلول در چربی از طریق انتشار از دیواره(O2،CO2،اوره)
راه دیگه تبادل از طریق جریان توده ای هست که در سمت سرخرگی به دلیل بالاتر بودن فشار تراوشی نسبت به اسمزی مواد به مایع بین سلولی ریخته میشن و تبادلات رو انجام میدن و در سمت سیاهرگی به دلیل پایین تر بودن تراوشی نسبت به اسمزی مواد به داخل کشیده میشن
اگه مواد تراوش شده به بیرون به هر دلیلی به رگ برنگردن باعث خیز یا ادم میشه
دستگاه لنفی(رگهای لنفی،مجاری لنفی،گره های لنفی و اندام های لنفی)وضیفه تصفیه و برگردوندن این مواد نشت شده به بیرون از رگ رو دارن
لنف در نهایت از طریق دو مجرای لنفی به سیاهرگ های سینه ای میریزه و به دستگاه گردش خون برمیگرده
تنظیم دستگاه گردش خونم توسط دستگاه عصبی خودمختار،هورمونها،تنظیم موضعی به کمک مواد گشاد کننده و تنگ کننده رگها و سازوکارهای انعکاسی به وسیله گیرنده های فشاری و شیمیایی انجام میشهخب خب خب؛بقیه اش دیگه از توان من خارجه حقیقتا
نفر بعدی بیا بقیشو تشریح کنه؛یعنی دفع مواد و تنفس
نفر بعدیشم بیاد حرکت و عصبی رو بگه
بعد ترشم بیاد غدد و تولید مثل و ایمنی رو بگه
چقد زیاد شد!!!!!!!! -
رفقا هدفمون اینه بتونیم مطالب رو مرور کنیم و لازم نیست این همه طولانی توضیح بدیم که
samane.A
Amin.th
خیلی خیلی ممنونم ازتون....
ولی فقط این طور باشه که کوتاه جواب باشه
مثلا انسان ؛
دارای دفاع اختصاصی و غیر اختصاصی هست
یا مثلا ملخ تنفس نایی داره...
خیلی کوتاه فقط جهت یادآوری نه یادگیری
یجوری باشه ک بتونیم مرور کنیم
برای انسان فعلا خیلی زوده به نظرم...
خب آقای Morteza Khodaie
بیاید از خرچنگ دراز بگید برامون بی زحمت:)
کوتاه و مختصر
مرسی
@دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@بچه-های-همخوانی -
dlrm در جاندارِ نفر قبلی رو تشریح کن گفته است:
رفقا هدفمون اینه بتونیم مطالب رو مرور کنیم و لازم نیست این همه طولانی توضیح بدیم که
samane.A
Amin.th
خیلی خیلی ممنونم ازتون....
ولی فقط این طور باشه که کوتاه جواب باشه
مثلا انسان ؛
دارای دفاع اختصاصی و غیر اختصاصی هست
یا مثلا ملخ تنفس نایی داره...
خیلی کوتاه فقط جهت یادآوری نه یادگیری
یجوری باشه ک بتونیم مرور کنیم
برای انسان فعلا خیلی زوده به نظرم...
خب آقای Morteza Khodaie
بیاید از خرچنگ دراز بگید برامون بی زحمت:)
کوتاه و مختصر
مرسی
@دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@بچه-های-همخوانیدرسته
چشم -
dlrm ولی خب اندک اطلاعاتی که دارم و به اشتراک میزارم
خرچنگ دراز
دارای چشم مرکب ، ازبندپایان شاخه ی سخت پوستان ،بدنش بند بند، دارای تقارن دو طرفی و شامل 3 قسمت سر،سینه وشکم می باشد
دارای ماهیچه مخطط وارادی . سطح خارجی بدن جاندار از جنس کیتین که توسط سلول های اپیدرمی ساخته می شود ، پوشیده شده .
دستگاه گوارش کامل دارد .
گردش خون باز و فاقد شبکه مویرگی کامل وخون بوده و دارای همولنف
دستگاه عصبی مرکزی به صورت یک جفت گزه عصبی در بالای دهان به نام گره مغزی و یک گره عصبی زیر مری وزنجیره ی عصبی زیر لوله گوارش می باشد که این گره ها به طناب عصبی پشتی متصل می شود
در هنگام استراحت دریچه های این جاندار باز و خون وارد قلب می شود -
خرچنگ دراز غذای وال کوژپشت محسوب میشه
تنفس در خرچنگ دراز با کمک ابششِ
دارای اسکلت بیرونی سخت که برای فسیل شدن مناسبه
غذای راکون محسوب میشه
منشا ابشش حفره گلویی نیست توش برعکس ماهی
شکل قلب غیر لوله ای
قلب شامل سه جفت دریچه است
از قلب چهار سرخرگ خارج میشه که سه سرخرگ در سطح پشتی و یک سرخرگ به سطح شکمی میرود
از سه سرخرگی که در سطح پشتی قرار دارند ،دو سرخرگ به سمت سر میرود و یک سرخرگ به سمت دم
در سطح شکمی علاوه بر سرخرگ شکمی سیاهرگ شکمی وجود دارد که خون تیره را وارد ابشش میکند
از سیاهرگ شکمی خرچنگ دراز شش رگ با خون تیره منشا میگیرد که به ابشش جانور وارد میشدچندتا من اضافه کردم به نوشتشون و اینکه نگفتن نفر بعدی کی رو بگه
نفر بعدی گنجشک رو بگه
-
-
-
Foruhar خرس قهوهای ..
ی چیزی هم قد سعیده
و هم وزن سعیده
مثل سعید غذا میخوره
مثل سعید ۶ تا عینک داره
مثل سعید درس میخونه
مثل سعید میخوابه
مثل سعید عاشق فرندزع
مثل سعیددددد از مهاجرت بدش میاد
به جای سلامم میگه درود
وسلام نامه تمام