-
%(#3eb9f7)[با سرگذشتِ خویش:]
%(#5bbef0)[میمُردم از عطش،]
%(#70c3ed)[آبی نبود تا لبِ خشکیده تر کنم]
%(#86c9eb)[میخواستم به نیمهشب آتش،]
%(#9ed1eb)[خورشیدِ شعلهزن بهدرآمد چنان که من]
%(#add1e3)[گفتم دو دست را به دو چشمان سپر کنم]
%(#bdd0d9)[با سرگذشتِ خویش]
%(#cce4f0)[من سرگذشتِ یأس و امیدم…]
%(#e3f6ff)[(شاملو)]
-
%(#ff7ffd)[عشق] %(#c37fff)[یعنی در تو من معنا شوم]
%(#ff7ffd)[عشق] %(#c37fff)[یعنی با تو من دریا شوم]
%(#ff7ffd)[عشق] %(#c37fff)[یعنی قطره ای بر گل نشست]
%(#ff7ffd)[عشق] %(#c37fff)[یعنی مهر تو بر دل نشست]
%(#ff7ffd)[عشق] %(#c37fff)[یعنی سیب سرخ انتظار]
%(#ff7ffd)[عشق] %(#c37fff)[یعنی بی تو ، من امری محال]
%(#ff7ffd)[عشق] %(#c37fff)[یعنی یک سبد بوی بهار]
%(#ff7ffd)[عشق] %(#c37fff)[یعنی بیقرار بیقرار] -
%(#8100b8)[ای آنکه دوست دارمت اما ندارمت]
%(#9903d9)[بر سینه می فشارمت اما ندارمت]%(#a703ed)[ای آسمان من که سراسر ستاره ای]
%(#b300ff)[تا صبح می شمارمت اما ندارمت]%(#c33ffc)[در عالم خیال خودم چون چراغ اشک]
%(#ce62fc)[بر دیده می گذارمت اما ندارمت]%(#d682fa)[می خواهم ای درخت بهشتی، درخت جان]
%(#da97f7)[در باغ دل بکارمت اما ندارمت]%(#dca7f2)[می خواهم ای شکوفه ترین مثل چتر گل]
%(#e6b6fa)[بر سر نگاه دارمت اما ندارمت]%(#f2d4ff)[سعید بیابانکی]
-
%(#b4e6f7)[ناگهان در کوچه دیدم بی وفای خویش را]
%(#84d5f0)[باز گم کردم ز شادی دست و پای خویش را]
%(#63cdf0)[گفته بودم بعد ازین باید فراموشش کنم]
%(#48cbf7)[دیدمش وز یاد بردم گفته های خویش را]
%(#00bfff)[(مهدی اخوان ثالث)] -
افسوس
سری است به جادوی غم انگیز ، دوچشمت
انگار ، بهاری است به پاییز ، دوچشمتامشب که مرا جام تــُهی شد ز می وصل
جانم به تمنا پی، لبریز ، دوچشمتاینگونه زمین خورد شڪیبایی عاشق
شدبا غم ِ عشق تو گلاویز دوچشمتبویی ز سر زلفت کمندت به من آمد،
شدسینه ودل باز سحرخیز ، دوچشمتدارم همه شب یاد تو آن سال ڪه پاییز
چون باغ و بهار است دل انگیز ، دوچشمتگفتی ڪه تو را می ڪشم ، ای لیلی عاشق
بشتاب که مردم ز دلاویز ، دوچشمت#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
-
زخم دشمن رو میشه درمون کرد
ولی زخم های دوست رو اصلا
سخته هضمش ولی از اون سخت تر
راه تشخیص دوست از دشمن -
این جنگل افرا یه عمره نذر کرده
وقت تبر خوردن میون خون بخنده
-
با هر که نشستم ندیدم نفسی را
جز خود که ندارم چو در این شهر کسی را
از شدت این غم به تنهایی نشستم
آواز به سر دادم و دیدم قفسی را
شاعر
رامسس کبیر
امیدوارم به دل نشسته باشه -
گفتم از دل برود چو ز مقابل برود
غافل ای اینکه چو رفت از پی او دل برود...
dlrm -
گرچه مجنونم و صحرای جنون جای من است
لیک دیوانه تر از من دل شیــــدای من است
@Saahaar -
جز نقش تو در نظر نیامد ما را
جز کوی تو رهگذر نیامد ما را
خواب ارچه خوش آمد همه را در عهدت
حقا که به چشم در نیامد ما را
sandiiii -
دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بی رنگ رخت زمانه زندان من است
miss.besharati -
اگر آن ترک شیرازی
به دست آرد دل ما را
به دستش میدهم کاری
که بار آخرش باشد
-
تویی که ناب ترین فصل هر کتاب منی
شروع وسوسه انگیز شعر ناب منی
uu