هرچی تودلته بریز بیرون۶

[Mr Unknown]

یک نفس بی یار نتوانم نشست
من که از اطوار بیرون جسته ام

[نرگس نوحه گر]

Mr Unknown آن قصر که با چرخ همی زد پهلو
بر درگه آن شهان نهادندی رو
دیدیم که بر کنگره اش فاخته ای
بنشسته همی گفت که کو کو کو کو
خیام

[ftm.dh]

نرگس نوحه گر
وصال او زعمر جاودان به

خداوندا مرا آن ده که آن به

[Mr Unknown]

همه خفتند و من دلشده را خواب نبرد
همه شب دیده من بر فلک استاره شمرد

[نرگس نوحه گر]

Mr Unknown دست از طلب ندارم تا کام دل بر آید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن در آید

[Mr Unknown]

دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو
گوش طرب به دست تو بی تو بسر نمی‌شود

[نرگس نوحه گر]

Mr Unknown مقدار یار همنفس
چون من نداند هیچکس
ماهی که بر خشک اوفتد
قیمت بداند آب را
سعدی چو جورش میبری
نزدیک او دیگر مرو
ای بی بصر،من میروم؟!
او میکشد قلاب را

[ftm.dh]

نرگس نوحه گر از عشق من به هر سو در شهر، گفتگويي ست

من عاشق تو هستم، اين گفتگو ندارد

[آمـاج]

@ftm-dh
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گربت نمی پرستی

[پیروز]

@gomname81 یارب این نو گل خندان که سپردی به منش
به تو میسپارم از چشم حسود چمنش

[آمـاج]

N
شهریست پرکرشمه و حوران ز شش جهت
چیزیم نیست ارنه خریدار هر ششم

[نرگس نوحه گر]

@gomname81 من نیز چشم از خواب خوش
بر می نکردم پیش از این
روز فراق دوستان
شب خوش بگفتم خواب را

[نرگس نوحه گر]

N یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش
از بس که ننر بود سپردم به ننش

[پیروز]

نرگس نوحه گر الا ای صبح آزادی به یاد آور در آن شادی
کزین شب های ناباور منت آواز می دادم

[ftm.dh]

N مي يابم از خود حسرتي باز از فراق کيست اين
آماده ي صد گريه ام از اشتياق کيست اين

[آمـاج]

@ftm-dh
نقش زیبای "جوانی"را شبی دیدم بهخواب
از غم او دیگرم در چشم گریان خواب نیست

[khatere _h]

N ماییم و دلی پر خون
از جور پری رویی
دیوانه ی زنجیری
آشفته ی گیسویی
آورده جهان از ما
شیرینی و فرهادی
دل برده و دین از من
بی مهری و مه رویی

[پیروز]

@gomname81
تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را
تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را
نفسی یار شرابم نفسی یار کبابم
چو در این دور خرابم چه کنم دور زمان را

[آمـاج]

N
از ياد تو بر نداشتم دست هنوز
دل هست به ياد نرگست مست هنوز..

[jahad.20]

@gomname81 ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد