Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. بحث آزاد
  3. غیر درسی
  4. هرچی تو دلته بریز بیرون
هرچی تودلته بریز بیرون۶
JuDiJ
به نام خداوند بخشنده مهربان سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره... رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید سبز باشید و سربلند
غیر درسی
خط خط یه گردو 😍❤
اکالیپتوسا
Topic thumbnail image
غیر درسی
| گالری روح نواز🫀✨ |
AinoorA
سلااامممم هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون... بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه... بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن بعضیاشون غمگینن بعضیا بی حس و بی حالن بعضیا خیلیی شادن اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین.. دعوت میکنم از : @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @بچه-های-تجربی-کنکور-1402 @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @ریاضیا @تجربیا @انسانیا @بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم) و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه منتظر عکس های زیباتون هستم
غیر درسی
ایران رو به یاد بیار!
Michael VeyM
Topic thumbnail image
غیر درسی
چالش 20 حقیقت
مهربونم
خب با یه چالش خوب اومدم سراغتون نفر اول ٬ %(#ff0000)[بیست حقیقت] از خودشو میگه و بعد ٬ نام کاربری کسی که میخوادو زیر پستش تگ میکنه . من ( یا اگه خواست خودش ) به اون کاربر آدرس اینجا رو پ.خ میدیم و باخبرشون میکنیم که شما ازشون چی خواستین ؛ این به این معنیه که به گفتن بیست حقیقتِ خودش دعوت شده(البته امیدوارم تگا برای همه کار کنن ) پس اونم میاد و بیستای خودشو میگه و نام نفر بعدی رو زیر پستش میاره تا دوباره.... حـــــالا موضوع اصلی اینجـاست ؛ خیلیا شاید بگن.. بیست حقیقت از چی ؟ این بیست حقیقت میتونه راجب %(#0099ff)[خودتون] ٬ %(#e100ff)[اعتقاداتتون] به %(#00ccff)[موضوعات مختلف] ٬ %(#9900ff)[علاقتون به جایی]٬ کسی ٬ انجام کاری ٬ چیزی یا شایدم %(#00ff09)[استعدادا و طـــرز فکرو]...... باشه ! در کل چیزایی که فکر میکنید جالبه بقیه راجبتون بدونن....درسته اولش شاید آسون نباشه ٬ اما خوب میشه یه نگاهی به نکته ها وچیزایی که از خودمون میدونیم بندازیم. **اگه بیشتر از یه بار دعوت شدین میتونین بیستای دیگه بنویسین ( که یکم سخته ) یا فقطـــ بیاین و اسم کاربری رو که میخواین بنویسین یا اصلا کلا کاری نکنین پس همتون بیست حقیقتِ خودتونو آماده کنین که شاید شما هم به رو کردنش دعوت بشین ! خب به عنوان نفر اول دعوت میکنم از آدمین هامون خب هر کدوم خواستید تشوریف بیارید @alireza_ysf75 @فااطمه @بهاره @M.an اخراج نشوم صلوات
غیر درسی
قشنگ‌ترین تعریف
S.daniyal hosseinyS
بیاید بگید ببینم قشنگ‌ترین تعریفی که تاحالا یه شخصی ازتون کرده چی بوده؟ (امیدوارم تاپیکش پر از جملات جذابِ ذوق‌دار بشه) @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء
غیر درسی
موسیقی کده🎵
MmdasnM
از نظر من موسیقیای خوب و آروم میتونن خیلی رو تمرکز تاثیر بزارن موسیقی های خوبتون رو اینجا به اشتراک بزارید تا بقیه هم ازش لذت ببرن
غیر درسی
آواز🎼🎧
FarhaddF
این تاپیک صرفا برای تجمیع قطعات ضبط شده ای هستش که در موسیقی کده و تودلی پراکنده ان و به توصیه یکی از دوستان تصمیم گرفتم با نهایت احترام به همه شما حضرات، تاپیک رو ایجاد کنم.. اگر دوست عزیزی هم صدای خوبشون رو خواستن به اشتراک بزارن، شایق ایم به شنیدن
غیر درسی
♥شعردانه♥
banooB
درود آلایی های خوب راستش من این تاپیک رو مکمل تاپیک قرابت میدونم برای همین امیدوارم اینجا هم حضور پر رنگی داشته باشین و حس خوبی رو از طریق شعر به هم انتقال بدیم .پیشاپیش از همراهی تون سپاسگزارم با احترام بانو پ ن : %(#ff0000)[اینجا فقط شعر بنویسید نه متن ادبی] @دانش-آموزان-آلاء @خیرین-کوچک-دریا-دل
غیر درسی
دانلود آزمون های آزمایشی
C
سلام یه سوال دارم دانلود آزمون های آزمایشی قلمچی و... قانونیه؟ که بشینیم تحلیل کنیم و نکته و تست من توی سایت قلمچی قسمتی پیدا نکردم که آزمون هاشو آرشیو شده بزاره ، ولی توی سایت های دیگه بود بنابراین باید بپرسم قانونیه یا نه؟
غیر درسی
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
mriawM
سلام دوستااااااااان این تاپیک واسه اینه که تا میتونیم شاد باشیم،هرکی از درس خسته شد یا چیز دیگه،واسه زنگ تفریح بیاد اینجا شاد بشه انرژی بگیره،جوک یا سوتی های خنده دار یا هرچیز خنده دار دیگه رو اینجا بنویسیم :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
غیر درسی
کانال درسی فروشی
SiliSS
سلام وقتتون بخیر بچه ها من دنبال یه کانال تلگرامی با اعضای دانش‌آموزی ، فروشی! همچین کانالی سراغ دارید؟ یا کسی رو میشناسید منو باهاشون کانکت کنید؟
غیر درسی
پز نیست سبک زندگیمه🫡
AinoorA
سلاام خب پیرو این ژانر جدید شوخی با آقای گلزار منم تصمیم گرفتم این تاپیک رو بزنم میتونین از کارایی که میکنین چه ساده ، بامزه ، ادایی‌، سالم و... باشه عکس بزارین و ما را با خود آشنا کنید منتظرتون هستیم @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء @دوازدهم @یازدهم @دهم @تجربیا @ریاضیا @انسانیا @دانشجویان-پیراپزشکی @دانشجویان-پزشکی @دانشجویان-مهندسی (آکیتو)
غیر درسی
قان قان قان! 🚙🚦
Michael VeyM
هاااعییی آقا به پیشنهاد @Neo..... تصمیم گرفتم که براتون از طریقه گواهی نامه گرفتن بگم البته اینم بگم که همه اینا با توجه به شهر خودمون و آموزشگاهی که من ثبت نام کردم هست.. ممکنه شهر شما فرق داشته باشه نمیدونم اول از همه که برای ثبت نام رفتیم آموزشگاه. بهم گفتن باید کتاب آیین نامه رو برای کلاسای تئوری داشته باشم. حالا چه بخری چه از قبل داشته باشی. منم چون نداشتم خریدم. بعد گفتن که باید اول بری احضار هویت و معاینه چشمی برای احضار هویت، رفتیم پلیس +۱۰ . فقط یه چیز مهم که باید حواستون باشه اینه کهههه.. اونجا ازتون قراره عکس بگیرن. از این عکس یهوییا مثل کارت ملی مثل من نشین همینجوری برین الان عکس من یجوریه که انگار ام کلثومم نه پرنیا خلاصه به خودتون برسین و دخترا با خودتون مقنعه ببرین که از مقنعه شپشوی اونا استفاده نکنین. برای احضار هویت تاجایی که یادمه حتی ازتون میخوام که اسمتونو به انگلیسی بنویسین پس اگه نمیدونین املای انگلیسی اسمتونو، حتما یاد بگیرین چون دیگه ثبت میشه و تغییر نمیشه داد. بعد اینجا یه مبلغی هم ازتون پول میگیرن برای معاینه چشمی هم که میگن کجا برین. اونجا هم ازتون گروه خونیتونو میپرسن (همینجوری شفاهی میپرسن پس مطمئن باشین از گروه خونیتونو. من خودم پارسال که رفته بودم، اشتباه گفته بودم و چند روز پیش تصحیح کردم). خلاصه درست بگین چون مهمه فرض کنین خدایی نکرده تصادف کنین بر حسب همین گروه خونیتونو میفهمن. بعد حالا معاینه چجوریه؟ یه معاینه چشمی میکنن.. (اگه عینکی باشین با عینک). بعد مثلا میگن با پاشنه راه برو و اینا. دقیق یادم نیست همه رو چون پارسال انجام دادم. اینجا هم یه مبلغی ازتون میگیرن. (اینسری رفتم برای همون تصحیح گروه خونی، رو دیوار زده بود ۲۴۰ هزار تومن فکر کنم. البته تصحیح گروه خونی هزینه ای نداشت.) حالا که اینکارا رو کردین اموزشگاه زمان کلاسای تئوری رو میگه. اگر درست یادم باشه، ۸ جلسه کلا کلاس تئوری دارین که ۲ جلسش فنیه. (البته فنیش هم تئوریه). هر کلاس فکر کنم ۱ ساعته بود. بعضی آموزشگاه ها هم تئوریاشون اختیاره میتونین نرین ولی خب برا ما که اجباری بود. اینم بگم که مثلا آموزشگاه ما برای شهریه (که در حال حاضر ۸۶۰۰ تومنه تقریبا)، یه مقدارشو گرفت و گفت میتونین بقیه‌شو بعدا تا جلسه ۶م کلاس عملیتون بدین بدین. حالا که کلاس تئوری تموم شد، نوبت کلاس عملیه. جلسه آخر تئوری خودشون از ما پرسیدن اگه مربی خاصی مد نظرتون هست بگین. و خانما اگه مربی آقا میخوان، باید حتما یه همراه که درجه اول هم باشه داشته باشن. منم که گفتم خانم باشه بعدش، مربی بهتون زنگ میرنه باهم هماهنگ میکنین برای کلاسای عملی. کلاسای عملی ۱۲ جلسه حدودا ۲ ساعته هست کلا. (البته ۲ ساعت باهاتون تمرین نمیکنن‍️ واسه من که مربیم ۱ ساعت و نیم تمرین میکرد‍️‍️‍️). ۱ جلسش هم تمرین تو شبه (که میگن اختیاریه و میتونین همون تو روز تمرینش کنین) این ۱۲ جلسه هم به سلیقه مربیتونه که چجوری آموزش بده. برا من که تا ۳ جلسه اول، همه چیز یعنی دنده ۱ و ۲ و ۳ و پارک دوبل و دور دو فرمونه رو یاد داد و بقیه جلسات تمرین و تکرار بود. جلسه آخر هم تنرین تو شب بود که چراغای ماشین رو بهم یاد داد. تو جلسه آخر، رفتیم آموزشگاه و باز از ما علاوه بر شهریه ای که دادیم پول خواستن یه ۵۰۰ و خوردی و یه ۲۰۰ و خوردی. جمعا ۸۳۵ میشد اگر یادم باشه.. برای کارکس ماردکس و این چرت و پرتا‍️ بعد به ما گفتن فلان روز برو فلان جا برای آزمون آیین نامه برای آیین نامه که اصلا کتابی نخوندم. یه فایل هست ۲۰ سری آزمون آیین نامه اصلی توش هست. آزمونش ۳۰ سواله هست و تا ۳ غلط مجازی. بیشتر از ۳ تا، رد میشی و دوباره باید بری آموزشگاه یه فیش ۱۰۰۰ تومنی ازشون بگیری تا هفته بعد امتحان بدی. منم همون فایل رو خوندم و تو آزمون، یکی از همون سری هایی که تو فایل بود افتاد دست من و با ۱ غلط قبول شدم. یه نکته هم بگم که به هر نفر رندوم برگه ها رو داد یعنی تو و بغل دستیات برگه مشابهی ندارین‌. یکی از اون ۲۰ سری به هر کدومتون اقتاده. پس خیلی به فکر تقلب از بقیه نباشین اما خود سرهنگه افسره چیه، خلاصه اونی که میخواست ازمون آزمون بگیره قبل شروع امتحان چند تا سوال پر تکرار رو به ما رسونده بود و سر آزمون به بچه ها کمک میکرد هر چند به من کمک نکرد گگگ بعد دوباره رفتیم آموزشگاه برای گرفتن نوبت آزمون شهری. ۲۵۰ تومن باز از ما پول گرفتن بخاطر هزینه ماشین آزمون که ما این پول رو دادیم و روز آزمون رفتیم محل قرار من و افسر بار اول، افتادم با آشغال ترین و ملعون ترین افسر قائمشهر که به حروم خوریش معروفه. نفر آخر نشستم پشت فرمون. دو قدم رفتم جلو گفت بزن دنده دو منم گاز دادم و زدم، بعد یهو گفت گاز کم دادی. ردی :| هر چی هم گفتم آقا شما بزار من یکم برم مگه میشه ۱۰ مترم نرفتم منو رد کنی که اوشون گوشش بدهکار نبود. خلاصه، وقتی بار اول رد بشی، یه جلسه تمرین اجباری داری. (بحاطر همینه که بار اول معمولا رد میکنن). ماهم رفتیم آموزشگاه یه ۶۰۰ هزار تومن برای تمرین و یه ۲۵۰ هزار تومن برای هزینه ماشین آزمون و یه ۱۰۰۰ تومن برای رد شدنم ازمون گرفتن یه جلسه تمرینم رفتیم و باز هفته بعد رفتیم آزمون این سری هم که متاسفانه استرس فراواااان داشتم. نفر اول کنار افسر نشستم و قشنگ قفل کرده بودم‌. تا نشستم گفت اون جلو ماشینه رو دوبل بگیر. منم رفتم ولی خب دوبلم خراب شد و خوردم به جدول و همونجا پیادم کرد. امااا این سری برای ۱ جلسه تمرین اختیاری زد که منم نرفتم و خودم با ماشینم تمرین کردم. رفتیم باز آموزشگاه و ۲۵۰ هزار تومن برا ماشین و ۱۰۰۰ تومن برا رد شدنم گرفت. بعد اومدیم برای سری سوم سری سوم من زرنگ بازی دراوردم. آزمونم ۱۰ شروع میشد منم ۶ صبح با ماشین خودمون رفتم تمرین. که استرسم کمتر شد. بعدشم ۱ ساعت قبل آزمون پروپرانول با دوز ۱۰ هم خوردم که دیگه محکم کاری بشه و بخاطر استرس رد نشم سری سوم، نفر دوم رفتم. اول از همه بگم چون از سری پیش ترس داشتم که پارک دوبلو خراب کنم، از بچه ها روش پارک دوبلشونو پرسیدم. بعد با یه گروه از بچه ها که همونجا رفیق شده بودیم هماهنگ شدیم که با چه ترتیبی بریم بشینیم. (بعضی افسرا میگن هر کی میخواد بشینه. اما بعضیا از رو لیستشون به ترتیب میخونن). خلاصه نفر اول دوبل رفت ماشینو و قبول شد (البته با اینکه بار اولش بود و اولش خورد به جدول، افسر بهش گفت بهت یه فرصت دیگه میدم و همینو دوباره برو. دوباره رفت و قبولش کرد). افسر بهم گفت همینو از پارک خارج شو و دوباره دوبل برو. منم همینکارو کردم و حتی وسطش خاموش کردم (چون ماشینش کولرش روشن بود و خب، فشار زیادی به ماشین اومده بود و نباید طبق عادتم با نیم کلاچ خالی عقب میرفتم. تو اینجور مواقع حتما باید یه ذره گاز داد). منم اصصصلا خودمو نباختم و با ریلکسی تمام دنده رو خلاص کردم و دوباره استارت زدم و پارکمو کامل کردم. و قبول شدم بعد قبولی، رفتم آموزشگاه کاردکس اینامو تحویل دادم و حدس بزنین چی شد؟ بااااز هم ۲۴۵ هزار تومن ازم پول گرفتن بخاطر هزینه پست گواهی نامه بعد گفتن ۱ ماه تا ۱.۵ ماه دیگه میاد که ماهم الان منتظریم ببینیم ایشالله موقع اومدن گواهی نامه هم ازمون پولی میگیرن یا نه حالا فعلا این مقدار تجربه رو داشته باشین تا فکر کنم ببینم چه جزئیات دیگه ای یادمه شماهم سوالی داشتیم حتتتما بپرسییین و راننده های دیگه حتما تجربیاتتونو در اختیار بزارین @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانشجویان-درس-خون @دانشجویان-مهندسی @دانشجویان-پیراپزشکی @دانشجویان-پزشکی @فارغ-التحصیلان-آلاء
غیر درسی
سلام
N
کسی هست که کتاب های یازدهم و دوازدهم تجربی رو داشته باشه
غیر درسی
The Charming English 🌱
Anzw 18A
خبببب سلاممم چطورین؟ خیلی یهویی ایده ان تاپیک به ذهنم رسید و راستش رو بخواید اصلا چک نکردم ببینم یه همچین چیز فعالی داریم یا نه:))))) ماجرا از چه قراره؟ آقا اگه هررررر نکته گرامری، اصطلاح، ضرب المثل، لغت یا هرررررررررر چیزِ اینجوریِ انگلیسیِ جالبی خوندین یا بلد بودین بیایین اینجا با هم دیگه به اشتراک بذاریم هر از گاهی🫠 اینکه چقدر و مطلب و نکته ساده است یا پیچیده است واقعا واقعا فرقی نداره و مشکلی ایجاد نمی کنه... خلاصه اینکه راحت باشین... راحت و فعاااااااااال دعوت می کنم از: همه تون:) -کنارهم کلی چیز میز یاد میگیرم:) @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @تجربیا @انسانیا @ریاضیا @همیار @فارغ-التحصیلان-آلاء
غیر درسی
گلچینی کوتاه از کتاب های معروف
Mr. PerfectM
سلام دوستان هدفم از زدن این تاپیک اینکه: شبی حداقل یک_دقیقه_کتاب بخوانیم لطفا شما هم در این مسیر یارا باشید. تا حداقل شبی یه قطره از اقیانوس علم را به معلومات خود بیافزاییم.
غیر درسی
کاف‍ــه می‍ـــم♡
sandiiiiS
سلام به یاران ج‍ــان به %(#ff00ff)[ک‍ـــافه می‍ـــم] خوش اومدین.. توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[مت‍ــن های ادب‍ــی] بفرستین ما نمیتونستیم توی تاپیک شع‍ــردانه متن ادبی بفرستیم توی تاپیک خ‌ــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن همگی خوش اومدین.. %(#0000ff)[اسپم ممنوعه] و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن @M-an %(#7f7fff)[_________________________________] خب خب دعوت میکنم از : @خانوم @dlrm @اکالیپتوس @revival @گونش @Saahaar @sheyda-fkh @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
غیر درسی
یه مشکل فنی پیش اومده❌️❌️
بابونــــهب
سلام روزتون بخیر. امروز یه برنامه رو از یه سایت که نمیدونم معتبر بود یا نه گرفتم یه مدت بعد از نصبش ۳ گیگ باقیمونده از نتم رو تموم کرد باز یه بسته ۱.۵ گیگی خریدم که اون هم تموم شد چیکار کنم؟ البته برنامه رو حذف کردم همون لحظه @دانش-آموزان-آلاء
غیر درسی
ساز کده 🎵🎸
Hamed.sH
تو این تایپک هر کی هر سازی رو که بلده اگه دوست داشت اجرا کنه و به اشتراک بزاره تا بتونیم ازش لذت ببریم 🪕🪗 من خودم به شخصا سه تار کار می کنم 🪕 @دانش-آموزان-آلاء
غیر درسی

هرچی تو دلته بریز بیرون

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده غیر درسی
107.1k دیدگاه‌ها 457 کاربران 2.5m بازدیدها 362 Watching
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • Vampire_HunterV Vampire_Hunter

    M.an در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

    Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

    Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

    Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

    بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

    Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

    بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

    پویا در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

    کاش قبل از حرف زدن
    کلمات را ذره ذره میجویدیم
    قورت میدادیم
    و هضم میکردیم
    نه اینکه همه رو بلعیده …و آخر به روی طرف بالا بیاریم . . .

    احسنت احسنت

    تو امشب خیلی موقعیت برات پیش اومد برا پند گرفتن چرا پند نمیگیری ؟ 😂

    حسش نیست😂

    و همانا پند نمیگرند مگر خردمندان 😂

    وخداوند خرمندان را دوج😕

    تولدت کِیه بگو با برو بچ پول بزاریم برات بالا بالا بخریم 😂
    نظرت ؟

    یاد یکی از فیلم های استاد شامی زاده افتادم...............

    کدومشون ؟؟؟
    استاد شامیزاده یه تیکه کلام باحال دارن میگن :
    فهمیدی چیطور شد ؟؟ 😂

    M.anM آفلاین
    M.anM آفلاین
    M.an
    مدیر
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط M.an انجام شده
    #67615

    Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

    M.an در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

    Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

    Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

    Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

    بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

    Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

    بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

    پویا در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

    کاش قبل از حرف زدن
    کلمات را ذره ذره میجویدیم
    قورت میدادیم
    و هضم میکردیم
    نه اینکه همه رو بلعیده …و آخر به روی طرف بالا بیاریم . . .

    احسنت احسنت

    تو امشب خیلی موقعیت برات پیش اومد برا پند گرفتن چرا پند نمیگیری ؟ 😂

    حسش نیست😂

    و همانا پند نمیگرند مگر خردمندان 😂

    وخداوند خرمندان را دوج😕

    تولدت کِیه بگو با برو بچ پول بزاریم برات بالا بالا بخریم 😂
    نظرت ؟

    یاد یکی از فیلم های استاد شامی زاده افتادم...............

    کدومشون ؟؟؟
    استاد شامیزاده یه تیکه کلام باحال دارن میگن :
    فهمیدی چیطور شد ؟؟ 😂
    سر یه سوال بچه ها داشتن شماره ها رو بلند بلند میشمردن استاد هم یه چیزی در مورد بالا بالا گفتن 🙂

    چیزی که عاشقش هستی رو پیدا کن و بذار بکشتت.

    sonsyS 1 پاسخ آخرین پاسخ
    2
    • بهارهب آفلاین
      بهارهب آفلاین
      بهاره
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
      #67616

      رفقای الایی شب بخیر
      تاریکی به کام
      یاعلی 😄 :hand:

      Nothing really matters :)

      Vampire_HunterV 1 پاسخ آخرین پاسخ
      2
      • بهارهب بهاره

        رفقای الایی شب بخیر
        تاریکی به کام
        یاعلی 😄 :hand:

        Vampire_HunterV آفلاین
        Vampire_HunterV آفلاین
        Vampire_Hunter
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #67617

        بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

        رفقای الایی شب بخیر
        تاریکی به کام
        یاعلی 😄 :hand:

        http://emoticoner.com/files/emoticons/crazy-rabbit/sleeping-crazy-rabbit-emoticon.gif
        😂

        1 پاسخ آخرین پاسخ
        2
        • M.anM M.an

          Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

          M.an در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

          Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

          Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

          Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

          بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

          Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

          بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

          پویا در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

          کاش قبل از حرف زدن
          کلمات را ذره ذره میجویدیم
          قورت میدادیم
          و هضم میکردیم
          نه اینکه همه رو بلعیده …و آخر به روی طرف بالا بیاریم . . .

          احسنت احسنت

          تو امشب خیلی موقعیت برات پیش اومد برا پند گرفتن چرا پند نمیگیری ؟ 😂

          حسش نیست😂

          و همانا پند نمیگرند مگر خردمندان 😂

          وخداوند خرمندان را دوج😕

          تولدت کِیه بگو با برو بچ پول بزاریم برات بالا بالا بخریم 😂
          نظرت ؟

          یاد یکی از فیلم های استاد شامی زاده افتادم...............

          کدومشون ؟؟؟
          استاد شامیزاده یه تیکه کلام باحال دارن میگن :
          فهمیدی چیطور شد ؟؟ 😂
          سر یه سوال بچه ها داشتن شماره ها رو بلند بلند میشمردن استاد هم یه چیزی در مورد بالا بالا گفتن 🙂

          sonsyS آفلاین
          sonsyS آفلاین
          sonsy
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
          #67618

          M.an
          فک کنم بچه ها یه مشکل داشتن تو تلفظ ی نفر از اون ور تیکه انداخت گف برو بالا بالا بگیر بعد گفتن استاد بالا بالا یعنی بچه بچه؟
          استادم گفت ن یعنی یواش یواش

          لبخند میزنیم که :(( رنجیده است));
          گاهی ترور،
          شلیک حرف های نسنجیده است.

          1 پاسخ آخرین پاسخ
          2
          • narjes96N آفلاین
            narjes96N آفلاین
            narjes96
            دانش آموزان آلاء
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
            #67619

            بچه ها یکم انگیزه بدین تا بتونم
            تا صبح بیدار بمونم

            تنهایی هم عالمی دارد...

            Dr.SaraaaD 1 پاسخ آخرین پاسخ
            2
            • kiaK آفلاین
              kiaK آفلاین
              kia
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #67620

              http://opload.ir/im/12m95/60c94f5d0b8b1.jpg

              Yesterday when I was young
              The taste of life was sweet as rain upon my tongue
              I teased at life as if it were a foolish game
              The way the evening breeze may tease a candle flame
              The thousand dreams I dreamed, the splendid things I planned
              I always built, alas, on weak and shifting sand
              I lived by night and shunned the naked light of day
              And only now I see how the years ran away
              Yesterday when I was young
              So many drinking songs were waiting to be sung
              So many wayward pleasures lay in store for me
              And so much pain my dazzled eyes refused to see
              I ran so fast that time and youth at last ran out
              I never stopped to think what life was all about
              And every conversation I can now recall
              Concerned itself with me, and nothing else at all
              Yesterday the moon was blue
              And every crazy day brought something new to do
              I used my magic age as if it were a wand
              And never saw the waste and emptiness beyond
              The game of love I played with arrogance and pride
              And every flame I lit too quickly, quickly died
              The friends I made all seemed somehow to drift away
              And only I am left on stage to end the play
              There are so many songs in me that won't be sung
              I feel the bitter taste of tears upon my tongue
              The time has come for me to pay for yesterday when I was young

              Vampire_HunterV 1 پاسخ آخرین پاسخ
              2
              • narjes96N narjes96

                بچه ها یکم انگیزه بدین تا بتونم
                تا صبح بیدار بمونم

                Dr.SaraaaD آفلاین
                Dr.SaraaaD آفلاین
                Dr.Saraaa
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #67621

                narjes96 در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                بچه ها یکم انگیزه بدین تا بتونم
                تا صبح بیدار بمونم

                اگ خوابت میاد یا خسته ای بخواب 😕

                narjes96N 1 پاسخ آخرین پاسخ
                0
                • Dr.SaraaaD Dr.Saraaa

                  narjes96 در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                  بچه ها یکم انگیزه بدین تا بتونم
                  تا صبح بیدار بمونم

                  اگ خوابت میاد یا خسته ای بخواب 😕

                  narjes96N آفلاین
                  narjes96N آفلاین
                  narjes96
                  دانش آموزان آلاء
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                  #67622

                  Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                  narjes96 در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                  بچه ها یکم انگیزه بدین تا بتونم
                  تا صبح بیدار بمونم

                  اگ خوابت میاد یا خسته ای بخواب 😕

                  یکم سرم درد میکنه
                  ولی دوس دارم بیدار بمونم

                  تنهایی هم عالمی دارد...

                  Dr.SaraaaD narjes96N 2 پاسخ آخرین پاسخ
                  1
                  • narjes96N narjes96

                    Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                    narjes96 در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                    بچه ها یکم انگیزه بدین تا بتونم
                    تا صبح بیدار بمونم

                    اگ خوابت میاد یا خسته ای بخواب 😕

                    یکم سرم درد میکنه
                    ولی دوس دارم بیدار بمونم

                    Dr.SaraaaD آفلاین
                    Dr.SaraaaD آفلاین
                    Dr.Saraaa
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                    #67623

                    narjes96 در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                    Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                    narjes96 در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                    بچه ها یکم انگیزه بدین تا بتونم
                    تا صبح بیدار بمونم

                    اگ خوابت میاد یا خسته ای بخواب 😕

                    یکم سرم درد میکنه
                    ولی دوس دارم بیدار بمونم

                    پس بمون😊

                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                    0
                    • narjes96N narjes96

                      Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                      narjes96 در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                      بچه ها یکم انگیزه بدین تا بتونم
                      تا صبح بیدار بمونم

                      اگ خوابت میاد یا خسته ای بخواب 😕

                      یکم سرم درد میکنه
                      ولی دوس دارم بیدار بمونم

                      narjes96N آفلاین
                      narjes96N آفلاین
                      narjes96
                      دانش آموزان آلاء
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                      #67624

                      narjes96 در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                      Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                      narjes96 در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                      بچه ها یکم انگیزه بدین تا بتونم
                      تا صبح بیدار بمونم

                      اگ خوابت میاد یا خسته ای بخواب 😕

                      یکم سرم درد میکنه
                      ولی دوس دارم بیدار بمونم

                      پای ابروم و کورس درمیونه باید بخونم تا رتبم خوب شه

                      تنهایی هم عالمی دارد...

                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                      1
                      • kiaK kia

                        http://opload.ir/im/12m95/60c94f5d0b8b1.jpg

                        Yesterday when I was young
                        The taste of life was sweet as rain upon my tongue
                        I teased at life as if it were a foolish game
                        The way the evening breeze may tease a candle flame
                        The thousand dreams I dreamed, the splendid things I planned
                        I always built, alas, on weak and shifting sand
                        I lived by night and shunned the naked light of day
                        And only now I see how the years ran away
                        Yesterday when I was young
                        So many drinking songs were waiting to be sung
                        So many wayward pleasures lay in store for me
                        And so much pain my dazzled eyes refused to see
                        I ran so fast that time and youth at last ran out
                        I never stopped to think what life was all about
                        And every conversation I can now recall
                        Concerned itself with me, and nothing else at all
                        Yesterday the moon was blue
                        And every crazy day brought something new to do
                        I used my magic age as if it were a wand
                        And never saw the waste and emptiness beyond
                        The game of love I played with arrogance and pride
                        And every flame I lit too quickly, quickly died
                        The friends I made all seemed somehow to drift away
                        And only I am left on stage to end the play
                        There are so many songs in me that won't be sung
                        I feel the bitter taste of tears upon my tongue
                        The time has come for me to pay for yesterday when I was young

                        Vampire_HunterV آفلاین
                        Vampire_HunterV آفلاین
                        Vampire_Hunter
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                        #67625

                        kia در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                        http://opload.ir/im/12m95/60c94f5d0b8b1.jpg

                        Yesterday when I was young
                        The taste of life was sweet as rain upon my tongue
                        I teased at life as if it were a foolish game
                        The way the evening breeze may tease a candle flame
                        The thousand dreams I dreamed, the splendid things I planned
                        I always built, alas, on weak and shifting sand
                        I lived by night and shunned the naked light of day
                        And only now I see how the years ran away
                        Yesterday when I was young
                        So many drinking songs were waiting to be sung
                        So many wayward pleasures lay in store for me
                        And so much pain my dazzled eyes refused to see
                        I ran so fast that time and youth at last ran out
                        I never stopped to think what life was all about
                        And every conversation I can now recall
                        Concerned itself with me, and nothing else at all
                        Yesterday the moon was blue
                        And every crazy day brought something new to do
                        I used my magic age as if it were a wand
                        And never saw the waste and emptiness beyond
                        The game of love I played with arrogance and pride
                        And every flame I lit too quickly, quickly died
                        The friends I made all seemed somehow to drift away
                        And only I am left on stage to end the play
                        There are so many songs in me that won't be sung
                        I feel the bitter taste of tears upon my tongue
                        The time has come for me to pay for yesterday when I was young

                        داداش فارسی بنویس...
                        یه موقع فک نکنی بلد نیستما 😂
                        ولی درکل فارسی بنویس بقیه هم متوجه بشن 😂

                        Dr.SaraaaD kiaK 2 پاسخ آخرین پاسخ
                        2
                        • Vampire_HunterV Vampire_Hunter

                          kia در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                          http://opload.ir/im/12m95/60c94f5d0b8b1.jpg

                          Yesterday when I was young
                          The taste of life was sweet as rain upon my tongue
                          I teased at life as if it were a foolish game
                          The way the evening breeze may tease a candle flame
                          The thousand dreams I dreamed, the splendid things I planned
                          I always built, alas, on weak and shifting sand
                          I lived by night and shunned the naked light of day
                          And only now I see how the years ran away
                          Yesterday when I was young
                          So many drinking songs were waiting to be sung
                          So many wayward pleasures lay in store for me
                          And so much pain my dazzled eyes refused to see
                          I ran so fast that time and youth at last ran out
                          I never stopped to think what life was all about
                          And every conversation I can now recall
                          Concerned itself with me, and nothing else at all
                          Yesterday the moon was blue
                          And every crazy day brought something new to do
                          I used my magic age as if it were a wand
                          And never saw the waste and emptiness beyond
                          The game of love I played with arrogance and pride
                          And every flame I lit too quickly, quickly died
                          The friends I made all seemed somehow to drift away
                          And only I am left on stage to end the play
                          There are so many songs in me that won't be sung
                          I feel the bitter taste of tears upon my tongue
                          The time has come for me to pay for yesterday when I was young

                          داداش فارسی بنویس...
                          یه موقع فک نکنی بلد نیستما 😂
                          ولی درکل فارسی بنویس بقیه هم متوجه بشن 😂

                          Dr.SaraaaD آفلاین
                          Dr.SaraaaD آفلاین
                          Dr.Saraaa
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                          #67626

                          Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                          یه موقع فک نکنی بلد نیستما

                          😂

                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                          1
                          • Vampire_HunterV Vampire_Hunter

                            kia در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                            http://opload.ir/im/12m95/60c94f5d0b8b1.jpg

                            Yesterday when I was young
                            The taste of life was sweet as rain upon my tongue
                            I teased at life as if it were a foolish game
                            The way the evening breeze may tease a candle flame
                            The thousand dreams I dreamed, the splendid things I planned
                            I always built, alas, on weak and shifting sand
                            I lived by night and shunned the naked light of day
                            And only now I see how the years ran away
                            Yesterday when I was young
                            So many drinking songs were waiting to be sung
                            So many wayward pleasures lay in store for me
                            And so much pain my dazzled eyes refused to see
                            I ran so fast that time and youth at last ran out
                            I never stopped to think what life was all about
                            And every conversation I can now recall
                            Concerned itself with me, and nothing else at all
                            Yesterday the moon was blue
                            And every crazy day brought something new to do
                            I used my magic age as if it were a wand
                            And never saw the waste and emptiness beyond
                            The game of love I played with arrogance and pride
                            And every flame I lit too quickly, quickly died
                            The friends I made all seemed somehow to drift away
                            And only I am left on stage to end the play
                            There are so many songs in me that won't be sung
                            I feel the bitter taste of tears upon my tongue
                            The time has come for me to pay for yesterday when I was young

                            داداش فارسی بنویس...
                            یه موقع فک نکنی بلد نیستما 😂
                            ولی درکل فارسی بنویس بقیه هم متوجه بشن 😂

                            kiaK آفلاین
                            kiaK آفلاین
                            kia
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                            #67627

                            Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                            kia در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                            http://opload.ir/im/12m95/60c94f5d0b8b1.jpg

                            Yesterday when I was young
                            The taste of life was sweet as rain upon my tongue
                            I teased at life as if it were a foolish game
                            The way the evening breeze may tease a candle flame
                            The thousand dreams I dreamed, the splendid things I planned
                            I always built, alas, on weak and shifting sand
                            I lived by night and shunned the naked light of day
                            And only now I see how the years ran away
                            Yesterday when I was young
                            So many drinking songs were waiting to be sung
                            So many wayward pleasures lay in store for me
                            And so much pain my dazzled eyes refused to see
                            I ran so fast that time and youth at last ran out
                            I never stopped to think what life was all about
                            And every conversation I can now recall
                            Concerned itself with me, and nothing else at all
                            Yesterday the moon was blue
                            And every crazy day brought something new to do
                            I used my magic age as if it were a wand
                            And never saw the waste and emptiness beyond
                            The game of love I played with arrogance and pride
                            And every flame I lit too quickly, quickly died
                            The friends I made all seemed somehow to drift away
                            And only I am left on stage to end the play
                            There are so many songs in me that won't be sung
                            I feel the bitter taste of tears upon my tongue
                            The time has come for me to pay for yesterday when I was young

                            داداش فارسی بنویس...
                            یه موقع فک نکنی بلد نیستما 😂
                            ولی درکل فارسی بنویس بقیه هم متوجه بشن 😂
                            نمیشه به فارسی نوشت بعضی چیزا رو
                            هر ادبیاتی بیان خاص خودش رو داره
                            اگه کسی بخواد متوجه بشه که بعیده
                            متوجه میشه(:

                            Vampire_HunterV 1 پاسخ آخرین پاسخ
                            2
                            • narjes96N آفلاین
                              narjes96N آفلاین
                              narjes96
                              دانش آموزان آلاء
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                              #67628

                              بچه ها درسا خوب پیش میره؟

                              تنهایی هم عالمی دارد...

                              1 پاسخ آخرین پاسخ
                              1
                              • kiaK kia

                                Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                kia در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                http://opload.ir/im/12m95/60c94f5d0b8b1.jpg

                                Yesterday when I was young
                                The taste of life was sweet as rain upon my tongue
                                I teased at life as if it were a foolish game
                                The way the evening breeze may tease a candle flame
                                The thousand dreams I dreamed, the splendid things I planned
                                I always built, alas, on weak and shifting sand
                                I lived by night and shunned the naked light of day
                                And only now I see how the years ran away
                                Yesterday when I was young
                                So many drinking songs were waiting to be sung
                                So many wayward pleasures lay in store for me
                                And so much pain my dazzled eyes refused to see
                                I ran so fast that time and youth at last ran out
                                I never stopped to think what life was all about
                                And every conversation I can now recall
                                Concerned itself with me, and nothing else at all
                                Yesterday the moon was blue
                                And every crazy day brought something new to do
                                I used my magic age as if it were a wand
                                And never saw the waste and emptiness beyond
                                The game of love I played with arrogance and pride
                                And every flame I lit too quickly, quickly died
                                The friends I made all seemed somehow to drift away
                                And only I am left on stage to end the play
                                There are so many songs in me that won't be sung
                                I feel the bitter taste of tears upon my tongue
                                The time has come for me to pay for yesterday when I was young

                                داداش فارسی بنویس...
                                یه موقع فک نکنی بلد نیستما 😂
                                ولی درکل فارسی بنویس بقیه هم متوجه بشن 😂
                                نمیشه به فارسی نوشت بعضی چیزا رو
                                هر ادبیاتی بیان خاص خودش رو داره
                                اگه کسی بخواد متوجه بشه که بعیده
                                متوجه میشه(:

                                Vampire_HunterV آفلاین
                                Vampire_HunterV آفلاین
                                Vampire_Hunter
                                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                #67629

                                kia در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                kia در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                http://opload.ir/im/12m95/60c94f5d0b8b1.jpg

                                Yesterday when I was young
                                The taste of life was sweet as rain upon my tongue
                                I teased at life as if it were a foolish game
                                The way the evening breeze may tease a candle flame
                                The thousand dreams I dreamed, the splendid things I planned
                                I always built, alas, on weak and shifting sand
                                I lived by night and shunned the naked light of day
                                And only now I see how the years ran away
                                Yesterday when I was young
                                So many drinking songs were waiting to be sung
                                So many wayward pleasures lay in store for me
                                And so much pain my dazzled eyes refused to see
                                I ran so fast that time and youth at last ran out
                                I never stopped to think what life was all about
                                And every conversation I can now recall
                                Concerned itself with me, and nothing else at all
                                Yesterday the moon was blue
                                And every crazy day brought something new to do
                                I used my magic age as if it were a wand
                                And never saw the waste and emptiness beyond
                                The game of love I played with arrogance and pride
                                And every flame I lit too quickly, quickly died
                                The friends I made all seemed somehow to drift away
                                And only I am left on stage to end the play
                                There are so many songs in me that won't be sung
                                I feel the bitter taste of tears upon my tongue
                                The time has come for me to pay for yesterday when I was young

                                داداش فارسی بنویس...
                                یه موقع فک نکنی بلد نیستما 😂
                                ولی درکل فارسی بنویس بقیه هم متوجه بشن 😂
                                نمیشه به فارسی نوشت بعضی چیزا رو
                                هر ادبیاتی بیان خاص خودش رو داره
                                اگه کسی بخواد متوجه بشه که بعیده
                                متوجه میشه(:

                                اره به هرحال من که متوجه شدم 😂
                                یکی اینجا هسن زبانش ضعیفه حتی قرار براش بالا بخریم اول فارسیو یادبگیره بخاطره اون میگم 😂

                                Dr.SaraaaD 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                2
                                • Vampire_HunterV Vampire_Hunter

                                  kia در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                  Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                  kia در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                  http://opload.ir/im/12m95/60c94f5d0b8b1.jpg

                                  Yesterday when I was young
                                  The taste of life was sweet as rain upon my tongue
                                  I teased at life as if it were a foolish game
                                  The way the evening breeze may tease a candle flame
                                  The thousand dreams I dreamed, the splendid things I planned
                                  I always built, alas, on weak and shifting sand
                                  I lived by night and shunned the naked light of day
                                  And only now I see how the years ran away
                                  Yesterday when I was young
                                  So many drinking songs were waiting to be sung
                                  So many wayward pleasures lay in store for me
                                  And so much pain my dazzled eyes refused to see
                                  I ran so fast that time and youth at last ran out
                                  I never stopped to think what life was all about
                                  And every conversation I can now recall
                                  Concerned itself with me, and nothing else at all
                                  Yesterday the moon was blue
                                  And every crazy day brought something new to do
                                  I used my magic age as if it were a wand
                                  And never saw the waste and emptiness beyond
                                  The game of love I played with arrogance and pride
                                  And every flame I lit too quickly, quickly died
                                  The friends I made all seemed somehow to drift away
                                  And only I am left on stage to end the play
                                  There are so many songs in me that won't be sung
                                  I feel the bitter taste of tears upon my tongue
                                  The time has come for me to pay for yesterday when I was young

                                  داداش فارسی بنویس...
                                  یه موقع فک نکنی بلد نیستما 😂
                                  ولی درکل فارسی بنویس بقیه هم متوجه بشن 😂
                                  نمیشه به فارسی نوشت بعضی چیزا رو
                                  هر ادبیاتی بیان خاص خودش رو داره
                                  اگه کسی بخواد متوجه بشه که بعیده
                                  متوجه میشه(:

                                  اره به هرحال من که متوجه شدم 😂
                                  یکی اینجا هسن زبانش ضعیفه حتی قرار براش بالا بخریم اول فارسیو یادبگیره بخاطره اون میگم 😂

                                  Dr.SaraaaD آفلاین
                                  Dr.SaraaaD آفلاین
                                  Dr.Saraaa
                                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                  #67630

                                  Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                  kia در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                  Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                  kia در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                  http://opload.ir/im/12m95/60c94f5d0b8b1.jpg

                                  Yesterday when I was young
                                  The taste of life was sweet as rain upon my tongue
                                  I teased at life as if it were a foolish game
                                  The way the evening breeze may tease a candle flame
                                  The thousand dreams I dreamed, the splendid things I planned
                                  I always built, alas, on weak and shifting sand
                                  I lived by night and shunned the naked light of day
                                  And only now I see how the years ran away
                                  Yesterday when I was young
                                  So many drinking songs were waiting to be sung
                                  So many wayward pleasures lay in store for me
                                  And so much pain my dazzled eyes refused to see
                                  I ran so fast that time and youth at last ran out
                                  I never stopped to think what life was all about
                                  And every conversation I can now recall
                                  Concerned itself with me, and nothing else at all
                                  Yesterday the moon was blue
                                  And every crazy day brought something new to do
                                  I used my magic age as if it were a wand
                                  And never saw the waste and emptiness beyond
                                  The game of love I played with arrogance and pride
                                  And every flame I lit too quickly, quickly died
                                  The friends I made all seemed somehow to drift away
                                  And only I am left on stage to end the play
                                  There are so many songs in me that won't be sung
                                  I feel the bitter taste of tears upon my tongue
                                  The time has come for me to pay for yesterday when I was young

                                  داداش فارسی بنویس...
                                  یه موقع فک نکنی بلد نیستما 😂
                                  ولی درکل فارسی بنویس بقیه هم متوجه بشن 😂
                                  نمیشه به فارسی نوشت بعضی چیزا رو
                                  هر ادبیاتی بیان خاص خودش رو داره
                                  اگه کسی بخواد متوجه بشه که بعیده
                                  متوجه میشه(:

                                  اره به هرحال من که متوجه شدم 😂
                                  یکی اینجا هسن زبانش ضعیفه حتی قرار براش بالا بخریم اول فارسیو یادبگیره بخاطره اون میگم 😂

                                  😐🙈

                                  Vampire_HunterV 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                  1
                                  • Dr.SaraaaD Dr.Saraaa

                                    Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                    kia در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                    Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                    kia در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                    http://opload.ir/im/12m95/60c94f5d0b8b1.jpg

                                    Yesterday when I was young
                                    The taste of life was sweet as rain upon my tongue
                                    I teased at life as if it were a foolish game
                                    The way the evening breeze may tease a candle flame
                                    The thousand dreams I dreamed, the splendid things I planned
                                    I always built, alas, on weak and shifting sand
                                    I lived by night and shunned the naked light of day
                                    And only now I see how the years ran away
                                    Yesterday when I was young
                                    So many drinking songs were waiting to be sung
                                    So many wayward pleasures lay in store for me
                                    And so much pain my dazzled eyes refused to see
                                    I ran so fast that time and youth at last ran out
                                    I never stopped to think what life was all about
                                    And every conversation I can now recall
                                    Concerned itself with me, and nothing else at all
                                    Yesterday the moon was blue
                                    And every crazy day brought something new to do
                                    I used my magic age as if it were a wand
                                    And never saw the waste and emptiness beyond
                                    The game of love I played with arrogance and pride
                                    And every flame I lit too quickly, quickly died
                                    The friends I made all seemed somehow to drift away
                                    And only I am left on stage to end the play
                                    There are so many songs in me that won't be sung
                                    I feel the bitter taste of tears upon my tongue
                                    The time has come for me to pay for yesterday when I was young

                                    داداش فارسی بنویس...
                                    یه موقع فک نکنی بلد نیستما 😂
                                    ولی درکل فارسی بنویس بقیه هم متوجه بشن 😂
                                    نمیشه به فارسی نوشت بعضی چیزا رو
                                    هر ادبیاتی بیان خاص خودش رو داره
                                    اگه کسی بخواد متوجه بشه که بعیده
                                    متوجه میشه(:

                                    اره به هرحال من که متوجه شدم 😂
                                    یکی اینجا هسن زبانش ضعیفه حتی قرار براش بالا بخریم اول فارسیو یادبگیره بخاطره اون میگم 😂

                                    😐🙈

                                    Vampire_HunterV آفلاین
                                    Vampire_HunterV آفلاین
                                    Vampire_Hunter
                                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                    #67631

                                    Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                    Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                    kia در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                    Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                    kia در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                    http://opload.ir/im/12m95/60c94f5d0b8b1.jpg

                                    Yesterday when I was young
                                    The taste of life was sweet as rain upon my tongue
                                    I teased at life as if it were a foolish game
                                    The way the evening breeze may tease a candle flame
                                    The thousand dreams I dreamed, the splendid things I planned
                                    I always built, alas, on weak and shifting sand
                                    I lived by night and shunned the naked light of day
                                    And only now I see how the years ran away
                                    Yesterday when I was young
                                    So many drinking songs were waiting to be sung
                                    So many wayward pleasures lay in store for me
                                    And so much pain my dazzled eyes refused to see
                                    I ran so fast that time and youth at last ran out
                                    I never stopped to think what life was all about
                                    And every conversation I can now recall
                                    Concerned itself with me, and nothing else at all
                                    Yesterday the moon was blue
                                    And every crazy day brought something new to do
                                    I used my magic age as if it were a wand
                                    And never saw the waste and emptiness beyond
                                    The game of love I played with arrogance and pride
                                    And every flame I lit too quickly, quickly died
                                    The friends I made all seemed somehow to drift away
                                    And only I am left on stage to end the play
                                    There are so many songs in me that won't be sung
                                    I feel the bitter taste of tears upon my tongue
                                    The time has come for me to pay for yesterday when I was young

                                    داداش فارسی بنویس...
                                    یه موقع فک نکنی بلد نیستما 😂
                                    ولی درکل فارسی بنویس بقیه هم متوجه بشن 😂
                                    نمیشه به فارسی نوشت بعضی چیزا رو
                                    هر ادبیاتی بیان خاص خودش رو داره
                                    اگه کسی بخواد متوجه بشه که بعیده
                                    متوجه میشه(:

                                    اره به هرحال من که متوجه شدم 😂
                                    یکی اینجا هسن زبانش ضعیفه حتی قرار براش بالا بخریم اول فارسیو یادبگیره بخاطره اون میگم 😂

                                    😐🙈

                                    مربع ها چی میگه ؟

                                    Dr.SaraaaD 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                    1
                                    • kiaK آفلاین
                                      kiaK آفلاین
                                      kia
                                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                      #67632

                                      http://opload.ir/im/12m95/b2665072f2071.jpg

                                      همه ما میگیم
                                      شایدم فقط
                                      من میگم
                                      که بقیه درکم نمیکنن
                                      و اینکه بقیه تنهام گذاشتن
                                      خیلی وقتا از این غمگینم که چرا کسی به من اهمیت نمیده
                                      چرا همه بی تفاوت هستن

                                      اما خوب واقعیت اینه که این حرفها رو فقط من تو دلم نمیگم
                                      اطرافیانم و همه اون کسایی که در طول روز باهاشون روبرو میشم هم این حرف ها رو با خودشون میگن
                                      و اگه فقط مشکل از اونها بود این تنها من میبودم که این حس رو داشت
                                      و اونها هرگز چنین احساسی نمیداشتن وقتی من در کنار اونها میبودم
                                      بهتره نگاهی به خودمون بندازیم و ببینیم که چند نفر هستن که ممکنه اطراف ما باشن و به خاطر رفتار بد ما این حس رو داشته باشن؟
                                      طبیعیه که الان اگه این پست خونده بشه میگن طرف چه دل پری داره
                                      یا اینکه چقدر بیکاره
                                      یا اینکه حوصله داری تو ام
                                      طبیعت زندگی همینه
                                      همه مثل هم نیستن
                                      حداقلش اینه که بعضیا الان حوصله این حرفا رو ندارن
                                      بعضیا اصلا وقتی ببینن طولانیه نمیخونن
                                      بعضیا وقتی میخونن میگن آخی طفلک
                                      اما من این رو ننوشتم که یه دلنوشته نوشته باشم.

                                      شبتون به خیر.

                                      narjes96N 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                      3
                                      • kiaK kia

                                        http://opload.ir/im/12m95/b2665072f2071.jpg

                                        همه ما میگیم
                                        شایدم فقط
                                        من میگم
                                        که بقیه درکم نمیکنن
                                        و اینکه بقیه تنهام گذاشتن
                                        خیلی وقتا از این غمگینم که چرا کسی به من اهمیت نمیده
                                        چرا همه بی تفاوت هستن

                                        اما خوب واقعیت اینه که این حرفها رو فقط من تو دلم نمیگم
                                        اطرافیانم و همه اون کسایی که در طول روز باهاشون روبرو میشم هم این حرف ها رو با خودشون میگن
                                        و اگه فقط مشکل از اونها بود این تنها من میبودم که این حس رو داشت
                                        و اونها هرگز چنین احساسی نمیداشتن وقتی من در کنار اونها میبودم
                                        بهتره نگاهی به خودمون بندازیم و ببینیم که چند نفر هستن که ممکنه اطراف ما باشن و به خاطر رفتار بد ما این حس رو داشته باشن؟
                                        طبیعیه که الان اگه این پست خونده بشه میگن طرف چه دل پری داره
                                        یا اینکه چقدر بیکاره
                                        یا اینکه حوصله داری تو ام
                                        طبیعت زندگی همینه
                                        همه مثل هم نیستن
                                        حداقلش اینه که بعضیا الان حوصله این حرفا رو ندارن
                                        بعضیا اصلا وقتی ببینن طولانیه نمیخونن
                                        بعضیا وقتی میخونن میگن آخی طفلک
                                        اما من این رو ننوشتم که یه دلنوشته نوشته باشم.

                                        شبتون به خیر.

                                        narjes96N آفلاین
                                        narjes96N آفلاین
                                        narjes96
                                        دانش آموزان آلاء
                                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                        #67633

                                        kia در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                        http://opload.ir/im/12m95/b2665072f2071.jpg

                                        همه ما میگیم
                                        شایدم فقط
                                        من میگم
                                        که بقیه درکم نمیکنن
                                        و اینکه بقیه تنهام گذاشتن
                                        خیلی وقتا از این غمگینم که چرا کسی به من اهمیت نمیده
                                        چرا همه بی تفاوت هستن

                                        اما خوب واقعیت اینه که این حرفها رو فقط من تو دلم نمیگم
                                        اطرافیانم و همه اون کسایی که در طول روز باهاشون روبرو میشم هم این حرف ها رو با خودشون میگن
                                        و اگه فقط مشکل از اونها بود این تنها من میبودم که این حس رو داشت
                                        و اونها هرگز چنین احساسی نمیداشتن وقتی من در کنار اونها میبودم
                                        بهتره نگاهی به خودمون بندازیم و ببینیم که چند نفر هستن که ممکنه اطراف ما باشن و به خاطر رفتار بد ما این حس رو داشته باشن؟
                                        طبیعیه که الان اگه این پست خونده بشه میگن طرف چه دل پری داره
                                        یا اینکه چقدر بیکاره
                                        یا اینکه حوصله داری تو ام
                                        طبیعت زندگی همینه
                                        همه مثل هم نیستن
                                        حداقلش اینه که بعضیا الان حوصله این حرفا رو ندارن
                                        بعضیا اصلا وقتی ببینن طولانیه نمیخونن
                                        بعضیا وقتی میخونن میگن آخی طفلک
                                        اما من این رو ننوشتم که یه دلنوشته نوشته باشم.

                                        شبتون به خیر.

                                        ]چرا همه عکسایی که میزارین یک دختر توش هست؟

                                        تنهایی هم عالمی دارد...

                                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                                        1
                                        • Vampire_HunterV Vampire_Hunter

                                          Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                          Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                          kia در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                          Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                          kia در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                          http://opload.ir/im/12m95/60c94f5d0b8b1.jpg

                                          Yesterday when I was young
                                          The taste of life was sweet as rain upon my tongue
                                          I teased at life as if it were a foolish game
                                          The way the evening breeze may tease a candle flame
                                          The thousand dreams I dreamed, the splendid things I planned
                                          I always built, alas, on weak and shifting sand
                                          I lived by night and shunned the naked light of day
                                          And only now I see how the years ran away
                                          Yesterday when I was young
                                          So many drinking songs were waiting to be sung
                                          So many wayward pleasures lay in store for me
                                          And so much pain my dazzled eyes refused to see
                                          I ran so fast that time and youth at last ran out
                                          I never stopped to think what life was all about
                                          And every conversation I can now recall
                                          Concerned itself with me, and nothing else at all
                                          Yesterday the moon was blue
                                          And every crazy day brought something new to do
                                          I used my magic age as if it were a wand
                                          And never saw the waste and emptiness beyond
                                          The game of love I played with arrogance and pride
                                          And every flame I lit too quickly, quickly died
                                          The friends I made all seemed somehow to drift away
                                          And only I am left on stage to end the play
                                          There are so many songs in me that won't be sung
                                          I feel the bitter taste of tears upon my tongue
                                          The time has come for me to pay for yesterday when I was young

                                          داداش فارسی بنویس...
                                          یه موقع فک نکنی بلد نیستما 😂
                                          ولی درکل فارسی بنویس بقیه هم متوجه بشن 😂
                                          نمیشه به فارسی نوشت بعضی چیزا رو
                                          هر ادبیاتی بیان خاص خودش رو داره
                                          اگه کسی بخواد متوجه بشه که بعیده
                                          متوجه میشه(:

                                          اره به هرحال من که متوجه شدم 😂
                                          یکی اینجا هسن زبانش ضعیفه حتی قرار براش بالا بخریم اول فارسیو یادبگیره بخاطره اون میگم 😂

                                          😐🙈

                                          مربع ها چی میگه ؟

                                          Dr.SaraaaD آفلاین
                                          Dr.SaraaaD آفلاین
                                          Dr.Saraaa
                                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                          #67634

                                          Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                          Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                          Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                          kia در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                          Vampire_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                          kia در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:

                                          http://opload.ir/im/12m95/60c94f5d0b8b1.jpg

                                          Yesterday when I was young
                                          The taste of life was sweet as rain upon my tongue
                                          I teased at life as if it were a foolish game
                                          The way the evening breeze may tease a candle flame
                                          The thousand dreams I dreamed, the splendid things I planned
                                          I always built, alas, on weak and shifting sand
                                          I lived by night and shunned the naked light of day
                                          And only now I see how the years ran away
                                          Yesterday when I was young
                                          So many drinking songs were waiting to be sung
                                          So many wayward pleasures lay in store for me
                                          And so much pain my dazzled eyes refused to see
                                          I ran so fast that time and youth at last ran out
                                          I never stopped to think what life was all about
                                          And every conversation I can now recall
                                          Concerned itself with me, and nothing else at all
                                          Yesterday the moon was blue
                                          And every crazy day brought something new to do
                                          I used my magic age as if it were a wand
                                          And never saw the waste and emptiness beyond
                                          The game of love I played with arrogance and pride
                                          And every flame I lit too quickly, quickly died
                                          The friends I made all seemed somehow to drift away
                                          And only I am left on stage to end the play
                                          There are so many songs in me that won't be sung
                                          I feel the bitter taste of tears upon my tongue
                                          The time has come for me to pay for yesterday when I was young

                                          داداش فارسی بنویس...
                                          یه موقع فک نکنی بلد نیستما 😂
                                          ولی درکل فارسی بنویس بقیه هم متوجه بشن 😂
                                          نمیشه به فارسی نوشت بعضی چیزا رو
                                          هر ادبیاتی بیان خاص خودش رو داره
                                          اگه کسی بخواد متوجه بشه که بعیده
                                          متوجه میشه(:

                                          اره به هرحال من که متوجه شدم 😂
                                          یکی اینجا هسن زبانش ضعیفه حتی قرار براش بالا بخریم اول فارسیو یادبگیره بخاطره اون میگم 😂

                                          😐🙈

                                          مربع ها چی میگه ؟

                                          😐 🙈
                                          اینا بود😊

                                          Vampire_HunterV 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                          1
                                          پاسخ
                                          • پاسخ به عنوان موضوع
                                          وارد شوید تا پست بفرستید
                                          • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                                          • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                                          • بیشترین رای ها


                                          • 1
                                          • 2
                                          • 3380
                                          • 3381
                                          • 3382
                                          • 3383
                                          • 3384
                                          • 5354
                                          • 5355
                                          • درون آمدن

                                          • حساب کاربری ندارید؟ نام‌نویسی

                                          • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                                          • اولین پست
                                            آخرین پست
                                          0
                                          • دسته‌بندی‌ها
                                          • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                                          • جدیدترین پست ها
                                          • برچسب‌ها
                                          • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                                          • دوره‌های آلاء
                                          • گروه‌ها
                                          • راهنمای آلاخونه
                                            • معرفی آلاخونه
                                            • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                            • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                            • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                            • معرفی گروه‌ها
                                            • لینک‌های دسترسی سریع