پدر کیست😢
-
زهرا بنده خدا و علیکم السلام
ببین وجوه اشتراک خیلی زیادیو تو پیامت با وضع خودم دیدم! با خودمم دعوا دارم انقدر پدرم بهم ضربه ی روحی زده
بارها خواست از خونه برم، تازه ما اینجا شهرمون مرزیه راحت میشه رفت اونور و منم یکی از گزینه هایی که بهش فکر کردم همین بوده! تا این حد بیزارم کرده...
چندین ساله تشنه ی یه رابطه محبت آمیز پدر و پسریم... ولی این مرد همش میشینه پای "خبر" (!) و به غر زدن ادامه میده فارغ اینکه بچه داره و باید باهاشو حرف بزنه
شاید الان کسایی که اینو میخونن باور نکنن، ولی پدرم خیلی وقتا منو "آشغال" صدا میزنه!
و خب مسلما برای بغل کردنم صدام نمیکنه بلکه برای غر زدنو مقصر کردنم برا چیزایی که دستی توشون نداشتم!
قلبا احساس بدی بهش دارم ولی در عین حال یه احساسم ته دل هست که باعث میشه گاهی دلم براش بسوزهجالبه بدونی من پدرم ازیناس که مرتد شدن و به مقدسات ما توهین میکنن، اصلا بیشتر بدی کردنش باهام بخاطر مسلمان بودنمه... اونم فحش دادن به مقدسات اسلام مثل یه آدامس مدام رو زبونشه
همونطور که خودت نوشتی و میدونی چه احساسی داره، با یه حرف کل روز خراب میشه و...حالا جالب اینجاس من مادرمم عصبیه و اونم دلمو به درد میاره...
ولی من به دوتاشون احترام میزارم احساسمو نشون نمیدم.. این کارا باید یه انگیزه بشه برای اینکه بهتر درس بخونم و زود مستقل شم برم ازین کشتارگاه...
اگه مادرت شخص آرومیه با اون مطرح کن که باهاش حرف بزنه
اگه اونم عصبیه و یا اینکه این روش رو امتحان کردی و جواب نداده بیخیال شو و بشین پر قدرت درستو ادامه بدهمیتونی کتابخونه بری، یا اگه مادر بزرگی پدر بزرگ پیری داره که تنها زندگی میکنه میتونی بری پیش اون درس بخونی
یا اینکه میتونی ساعت درس خوندنتو موکول کنی به ساعاتی که پدرت خونه نیستولی هیچوقت بهشون بی احترامی نکن... این ناراحتیا همش میشه کفاره ی گناهات و حسابتو از بدی پاک میکنه
ولی اگه زبونم لال تو روش وایسی اونموقع به گناهانت اضافه میشه...این وضعی که ما توشیم یه امتحانه از طرف خدا...
و خب.. خدا کساییو امتحان میکنه که دوستشون داره... " مَنْ يُرِدِ اللَّهُ بِهِ خَيْرًا يُصِبْ مِنْهُ ".پیش خدا ازش شکایت کن و با عزت نفس به زندگست ادامه بده
-
زهرا بنده خدا در پدر کیست گفته است:
سلام بچه ها امیدوارم حالتون عااالی باشه
پدرم اصلا رعایت حالم نمیکنهدرک نمیکنه که من کنکور درپیش روم هست
یه آدم عصبی که همش با خودش حرف میزنه و شعر میخونهبخدا روزی چندبار باید بگم ساکت ساکت که آخرم جوابم نمیده
هرروز باهاش حرف میزنم که بابا من درس دارم این قد حرف نزنمیخنده میگه باشیه ساعت بعد دوباره شروع میکنه🥺
دیروز مامانم بهش گفت بیا یه کاری کمکم انجام بده..
بابام گفت به زهرا بگو
بعدم اومد تو اتاقم گفت تو به بهانه درس خوندن میشینی تو اتاقت،،معلوم نیست چکار میکنی
بخدا حرف من نمیفهمه،مامانم حالا بهتره نسبت به بابام
ولی به جایی من رسوندن که با کوچکترین حرفی حالم بد میکنناون روزم کلا خراب میشه(هرروزم همینجوریه)
گفته بودم که بیرون درس میخونم...الان واقعا هوا سرده نمیتونم🥺یه شب برا امتحان فیزیک رفتم،دستام کلا خشک شدن،خودکار از دستم میفتادمنظورم از بیرون انباریهکه شانس من هر لحظه کار دارن داخلش🥺
واقعا نمیدونم چکارکنم
یه شبم از این آهنگ ملایما با هندزفری گذاشتم صب گوشام درد میکرد
ای خدااا
دینمم بهم اجازه نمیده بد برخورد کنم🥺ولی یه وقتایی دیگه کاسه صبرم سرازیر میشه
کلا یه آدم افسرده شدم
هدفم برام مهمه ولی نمیزارن بهش برسم
اگه راه حل یا کمکی دارید بدید لطفا
ممنونم ازتون
@تجربیا @ریاضیا @دانشآموزانآلاسلام دوست عزیز.اول اینکه احترام پدر و مادر خیلی واجب تر از درس خواندن شما هستش.بعدم اینکه هیچ پدر و مادری بد فرزندشون رو نمیخان.همیشه و هر روز در زمان هایی که استراحت میکنید حتما با پدر و مادرتون در رابطه با مطالعه و درک کردن شرایط تحصیلیتون گفت و گو کنید.اگر هم پدر و مادرتون بهتون اعتماد ندارند که واقعا درس نمیخونید.بیاید و در یه روز مشخصی وقتی که برای مطالعه میرید در اتاقتون رو ببندید و دوتا پنبه همراهتون ببرید و داخل گوشاتون بزارید.و به مطالعتون شروع کنید.بعد از هر سانس مطالعه چندتا سوال تستی انتخاب کنید و ببرید پیش پدر و مادرتون و براشون حل کنید.تا هم مطمنئن شن که واقع دارید درس میخونید و دارید جواب زحمات اونا رو میدید.این یه روشی بود که میتونید نظر والدینتون رو جلب کنید.من خودم از این روش استفاده میکردم.
موفق باشید -
سلام
برای رسیدن به هر هدفی. اون هدف سختی های راه خودش رو داره
خب برای بعضی ها متفاوته
اگه همه چیز خوب و خوش و خرم بود که همه به هدف هاشون میرسیدن
همین سختی ها هست که فرق آدم های موفق و شکست خورده رو مشخص می کنه
امیدوارم آدم موفقی باشید -
زهرا بنده خدا عزیزم پس خودتووفق بده
اگرچه خیلی سخته -
ابوالفضل ریسی بچه های تجربی راه ابریشم اخراج شدهreplied to زهرا بنده خدا on آخرین ویرایش توسط انجام شده
زهرا بنده خدا در پدر کیست گفته است:
سلام بچه ها امیدوارم حالتون عااالی باشه
پدرم اصلا رعایت حالم نمیکنهدرک نمیکنه که من کنکور درپیش روم هست
یه آدم عصبی که همش با خودش حرف میزنه و شعر میخونهبخدا روزی چندبار باید بگم ساکت ساکت که آخرم جوابم نمیده
هرروز باهاش حرف میزنم که بابا من درس دارم این قد حرف نزنمیخنده میگه باشیه ساعت بعد دوباره شروع میکنه🥺
دیروز مامانم بهش گفت بیا یه کاری کمکم انجام بده..
بابام گفت به زهرا بگو
بعدم اومد تو اتاقم گفت تو به بهانه درس خوندن میشینی تو اتاقت،،معلوم نیست چکار میکنی
بخدا حرف من نمیفهمه،مامانم حالا بهتره نسبت به بابام
ولی به جایی من رسوندن که با کوچکترین حرفی حالم بد میکنناون روزم کلا خراب میشه(هرروزم همینجوریه)
گفته بودم که بیرون درس میخونم...الان واقعا هوا سرده نمیتونم🥺یه شب برا امتحان فیزیک رفتم،دستام کلا خشک شدن،خودکار از دستم میفتادمنظورم از بیرون انباریهکه شانس من هر لحظه کار دارن داخلش🥺
واقعا نمیدونم چکارکنم
یه شبم از این آهنگ ملایما با هندزفری گذاشتم صب گوشام درد میکرد
ای خدااا
دینمم بهم اجازه نمیده بد برخورد کنم🥺ولی یه وقتایی دیگه کاسه صبرم سرازیر میشه
کلا یه آدم افسرده شدم
هدفم برام مهمه ولی نمیزارن بهش برسم
اگه راه حل یا کمکی دارید بدید لطفا
ممنونم ازتون
@تجربیا @ریاضیا @دانشآموزانآلازهرا بنده خدا در پاسخ به موضوع تایپک بگم که پدر هرچی که باشه هر اخلاقی هم داشته باشه فرشته ای هست بی مثال هر چقدر هم بد باشه وقتی چند روز ازش دور باشی شک نکن دل تنگش میشی پس حداقل تا وقتی کنارت هست حداقل خدای نکرده بی احترامی بهش نکن
واسه مشکل درس خوندنتون هم دوستان روشهای خوبی گفتند ولی بنظر من بهترین راه گفتگوی منطقی هست
امیدوارم شاهد موفقیتتون باشیم با همه سختی هایی که دارید(مثل دیگر دانش آموزان که هرکس به نحوی مشکلی داره) -
امیرمحمد یوسفوند خیلی ممنونم
-
Ali Nemati 0 جمله های آخرتون واقعا حرف حقه
ممنونم ازتون -
-
ابوالفضل ریسی
بله گفتم همه تلاشم میکنم که بهشون بی احترامی نشه🥺
میدونمم اگه خدایی نکرده نباشه دلم خیلی براش تنگ میشه
نمونهش همین یه هفته پیش...که مجبور شدن برن شهرستان، کلی دعا کردم که تو این اوضاع سالم برگردن.
واقعا دوسش دارم ولی یه وقتایی از کوره در میرم -
زهرا بنده خدا در پدر کیست گفته است:
سلام بچه ها امیدوارم حالتون عااالی باشه
پدرم اصلا رعایت حالم نمیکنهدرک نمیکنه که من کنکور درپیش روم هست
یه آدم عصبی که همش با خودش حرف میزنه و شعر میخونهبخدا روزی چندبار باید بگم ساکت ساکت که آخرم جوابم نمیده
هرروز باهاش حرف میزنم که بابا من درس دارم این قد حرف نزنمیخنده میگه باشیه ساعت بعد دوباره شروع میکنه🥺
دیروز مامانم بهش گفت بیا یه کاری کمکم انجام بده..
بابام گفت به زهرا بگو
بعدم اومد تو اتاقم گفت تو به بهانه درس خوندن میشینی تو اتاقت،،معلوم نیست چکار میکنی
بخدا حرف من نمیفهمه،مامانم حالا بهتره نسبت به بابام
ولی به جایی من رسوندن که با کوچکترین حرفی حالم بد میکنناون روزم کلا خراب میشه(هرروزم همینجوریه)
گفته بودم که بیرون درس میخونم...الان واقعا هوا سرده نمیتونم🥺یه شب برا امتحان فیزیک رفتم،دستام کلا خشک شدن،خودکار از دستم میفتادمنظورم از بیرون انباریهکه شانس من هر لحظه کار دارن داخلش🥺
واقعا نمیدونم چکارکنم
یه شبم از این آهنگ ملایما با هندزفری گذاشتم صب گوشام درد میکرد
ای خدااا
دینمم بهم اجازه نمیده بد برخورد کنم🥺ولی یه وقتایی دیگه کاسه صبرم سرازیر میشه
کلا یه آدم افسرده شدم
هدفم برام مهمه ولی نمیزارن بهش برسم
اگه راه حل یا کمکی دارید بدید لطفا
ممنونم ازتون
@تجربیا @ریاضیا @دانشآموزانآلادوست عزیزم منم توی شرایط تو هستم، و واقعا سخته برام اوضاع،فقط امیدم ب خداس
-
زهرا بنده خدا گوش گیر استفاده کن قیمتشون زیاد نیست در حد جفتی 5 تومن از داروخونه تهیه کن
-
Artin Asadi چقدر خوبی تو ..!!
-
سلام
اومم خب بنظرم باید خودت رو به سر و صدا عادت بدی
خیلی بهتر ازینِ که دنبالِ جای بدون سر و صدا یا استفاده از پنبه باشی
ممکنه روزِ کنکورت اتفاقای زیادی بیفته و پر از سر و صدا باشه
یکی از کارایی که بچهها توی ماه های آخر و آزمونهای آزمایشی انجام میدن اینه که توی مکانهای پر سر و صدا آزمون میدن:))
من شرایطت رو درک میکنم
سالِ دهمم خیلی این سر وصدای خونواده و مهمونا اذیتم میکرد و بشدت عصبیم میکرد
ولی به مرور دیگ عادت کردم و اونا هم مراعات کردن.
بنظرم ازین فرصت استفاده کن و خودت رو با شرایط وفق بده
اینجوری سرِ جلسه هم ممکنه خیلی به نفعت باشه!
زهرا بنده خدا -
سلام بر شما
میدونم شرایط سخته ولی پدر و مادر گوهر های نایاب زندگی ما هستن اگه حرفی میگن زود دلخور نشیم
به هر حال صبر صبر صبر
صبر کلید رهایی از سختی هاست
یا علی -
Artin Asadi
گریهم گرفت وقتی پیامتون خوندمنتونستم جواب بدم
واقعا خیلی صبورید و ایمانتون قویه،از این بابت باید غبطه خورد.
ان شاالله به هرآرزوی خوبی که دارید برسید..
براتون دعا میکنم.
مادرا معمولا احساس ظریف تری نسبت به پدرا دارن،عصبانیت مادرتون احتمالا به خاطر زندگی با پدرتونه.
این جمله عربی نمیدونم آیه قرآنه یا حدیث ولی خیلی قشنگ بود
ممنونم از توصیه هایی که کردین.
ان شاءالله ان شاءالله ان شاءالله به اهداف بزرگتون برسید.
نمیدونم چی بگم واقعا ولی خیلی قلب بزرگی دارید. -
زهرا بنده خدا
ببین عزیزم
یه بنده خدایی میگفت کسی ایی کیو بالایی داره که خودشو تو شرایط مختلف و سخت وفق بده و از نقطه ضعفش یه نقطه قوت قوی بسازه
همین موضوع یه انگییزه عاالیه برا درس خوندن
همیشه از دید مثبت فکر کن
قانون جذب میگه به هرچی که فکر کنی اونو به خودت جذب میکنی(ببین با فکرکردن میتونی چیزیو جذب خودت کنی،چه برسه به حرف زدن)
وقتی تو صبح که از خواب پا میشی و میگی من بابام اهنگ میخونه نمیزاره درس بخونم،من چه بابای بدی دارم،من چقد بدبختم،من خونمون تو روستاعه و نمیتونم برا خودم برم کتابخونه،من خیلی از امکاناتو ندارم و.......
مسلما معلومه که کائنات همون چیزیو بهت پس میده که تو درموردش فکر میکنی و حرف میزنی(اینا شعار نیستن چون خودم با تک تک سلولام لمسشون کردم)
هرکسی یه مشکلی داره عزیز من.....بخداقسم که اگه همه شرایط آماده باشن که تو درس بخونی،اونوقت یا حوصلت نمیکشه یا واقعا این شرایط بوجود نمیاد....دایی من اونموقع ها که همه بچه ها تو کوچه و خیابون میرفتن بازی و جمعیت خانوادشون زیاد بوده،میرفته تو حموم تا سروصدای برادر خواهراش اذیتش نکنن،و برای اینکه هوایی نشه که بره بیرون بازی کنه، رفته بود سرشو کچل کرده بود تا روش نشه بره بیرون....الان داییم دبیرزبان بازنشستست،اونیکی داییام که درس نمیخوندن و دنبال بازی بودن، شغل ازاد دارن که همشم هفتشون گرو نه شونه!منظورم اینه توهرشرایطی باید خودتو وفق بدی و موفقیت بعد از سختی لذت بخش تر از موفقیت بدون سختیه
میخواستم کوتاه حرف بزنم چون واقعا بچه ها کامل توضیح دادن ولی واقعا یه سری حرفا میان تو ذهن ادم و باید بگمشون
بابات اهنگ میخونه؟!توهم خودتو سازگار کن یا اصن هروقت شروع کرد به خوندن آهنگ تو بخند یا اظهار خوشحالی کن از چنین اهنگ و صدایی(تجربه نشون داده بعد از مدتی اینجور افراد خودشون از رو میرن و ساکت میشن)
یا کاری کن که بتونی تو محیط شلوغ درس بخونی
پیشنهاد گوشگیرم خوبه ولی اگه خانوادت بهانه جدیدی برا درس نخوندنت پیدا نکنن
میگی باهاشون حرف زدم...خب نگا کن اصن میتونی باهاشون قرار بزاری که مثلا فلان ساعت بزارین درس بخونم تا فلان ساعتو هرکاری که شما(مخصوصا بابات)میگین رو انجام میدم
احترامشون واجبه ولی خودمم بعضی وقتا واقعا از حرص نمیدونم چکار کنم
تنها راه کنار اومدنه
درضمن نگو که من 15سال کنار نیومدم دیگه از الان به بعدم کنار نمیام(توکل کن به خدا و بگو موفق میشم که حتما هم موفق میشی)
بهترین آرزوهارو برات دارم
ببخش که طولانی شد
درپناه حق -
این پست پاک شده!
-
یکمی هم به پدرتون حق بدین
شرایط سخته
گرونی بیداد میکنه و واقعا کمر والدین ادمو میشکنه
خیلی از شرایط سخت ادمو قوی تر میکنن
میدونم اولش سخته براتون
ولی بعد یه مدت تمرکزتون اونقد زیاد میشه که هیچ بنی بشری نمیتونه از بین ببرتش
تلاشتونو بکنین یکم بعد عادت میکنین و تمرکزتون خیلی میشه
من خودم ابتدایی بودم همین شرایطو داشتم ولی بعد یه مدت عادت کردم -
Artin Asadi در پدر کیست گفته است:
زهرا بنده خدا و علیکم السلام
ببین وجوه اشتراک خیلی زیادیو تو پیامت با وضع خودم دیدم! با خودمم دعوا دارم انقدر پدرم بهم ضربه ی روحی زده
بارها خواست از خونه برم، تازه ما اینجا شهرمون مرزیه راحت میشه رفت اونور و منم یکی از گزینه هایی که بهش فکر کردم همین بوده! تا این حد بیزارم کرده...
چندین ساله تشنه ی یه رابطه محبت آمیز پدر و پسریم... ولی این مرد همش میشینه پای "خبر" (!) و به غر زدن ادامه میده فارغ اینکه بچه داره و باید باهاشو حرف بزنه
شاید الان کسایی که اینو میخونن باور نکنن، ولی پدرم خیلی وقتا منو "آشغال" صدا میزنه!
و خب مسلما برای بغل کردنم صدام نمیکنه بلکه برای غر زدنو مقصر کردنم برا چیزایی که دستی توشون نداشتم!
قلبا احساس بدی بهش دارم ولی در عین حال یه احساسم ته دل هست که باعث میشه گاهی دلم براش بسوزهجالبه بدونی من پدرم ازیناس که مرتد شدن و به مقدسات ما توهین میکنن، اصلا بیشتر بدی کردنش باهام بخاطر مسلمان بودنمه... اونم فحش دادن به مقدسات اسلام مثل یه آدامس مدام رو زبونشه
همونطور که خودت نوشتی و میدونی چه احساسی داره، با یه حرف کل روز خراب میشه و...حالا جالب اینجاس من مادرمم عصبیه و اونم دلمو به درد میاره...
ولی من به دوتاشون احترام میزارم احساسمو نشون نمیدم.. این کارا باید یه انگیزه بشه برای اینکه بهتر درس بخونم و زود مستقل شم برم ازین کشتارگاه...
اگه مادرت شخص آرومیه با اون مطرح کن که باهاش حرف بزنه
اگه اونم عصبیه و یا اینکه این روش رو امتحان کردی و جواب نداده بیخیال شو و بشین پر قدرت درستو ادامه بدهمیتونی کتابخونه بری، یا اگه مادر بزرگی پدر بزرگ پیری داره که تنها زندگی میکنه میتونی بری پیش اون درس بخونی
یا اینکه میتونی ساعت درس خوندنتو موکول کنی به ساعاتی که پدرت خونه نیستولی هیچوقت بهشون بی احترامی نکن... این ناراحتیا همش میشه کفاره ی گناهات و حسابتو از بدی پاک میکنه
ولی اگه زبونم لال تو روش وایسی اونموقع به گناهانت اضافه میشه...این وضعی که ما توشیم یه امتحانه از طرف خدا...
و خب.. خدا کساییو امتحان میکنه که دوستشون داره... " مَنْ يُرِدِ اللَّهُ بِهِ خَيْرًا يُصِبْ مِنْهُ ".پیش خدا ازش شکایت کن و با عزت نفس به زندگست ادامه بده
فقط میتونم یه چیز بگم
پس از هر سختی ، خوشی در انتظار است... -
زهرا بنده خدا سلام،عزیز جان ببین ممکنه خیلیا این مشکل و داشته باشن..
من هر وقت یه مشکلی واسم پیش میاد روی یک برگه مینویسمش و بعد شروع میکنم به فکر کردن برای پیدا کردن راه حل..مثلا اگه تو خونه سروصدا باشه اول باهاشون صحبت میکنم و بهشون توضیح میدم که چیکار باید بکنن.اگه بازم رعایت نکردن و من باز تذکر دادمو دیدم اثری نداره به خودم میگم من که نمیتونم آدما رو تغییر بدم ..پس خودمو تغییر میدم و با شرایط سازگار میکنم
1️⃣به حرفهای دیگران توجه نکن اگه پدرتون میگن به بهانه درس خوندن نشستی تو اتاق و ....شما با خودت بگو یه جوری درس میخونم که همین امسال بهترین رشته قبول شم و بهشون ثابت کنم که تونستم.
2️⃣اینکه میگی بیرون سرده و نمیتونی درس بخونی بهت پیشنهاد میکنم از گوش گیر استفاده کنی یا اینکه خیلی زود از خواب پاشی و وقتی که بقیه خوابن دروس اختصاصیت رو بخونی بعدش که بیدار شدن، عمومیا رو..
3️⃣خوندن کتب انگیزشی یا دیدن فیلم های انگیزشی رو فراموش نکن.سعی کن انگیزتو حفظ کنی.
4️⃣غرغر کردن و حرفای منفی و بذار کنار بجاش به چیزای مثبت خانوادت نگاه کن.آینده ما از احساسات الانمون شکل میگیره اگه ازت بپرسم الان چه حسی داری چی جوابمو میدی؟همون حس میشه آیندت اگه استرس داشته باشی، نگران باشی یا ..انتظار نداشته باش که فردا بهتر بشه.
5️⃣یه دفتر بردار و در یک قسمتش نکات مثبت پدرت رو بنویس و در قسمت دیگش شکرگزاری هات رو بنویس هر وقت از دست پدرت ناراحت شدی برو سراغ اون دفتر و ویژگی های مثبتشو بخون خودت اون موقع متوجه میشی که بعدش همه چیز تغییر میکنه هر وقتم ناامید شدی یا از روزگار گله مند،برو سراغ بخش شکرگزاری مطمئن باش که حالتو خوب میکنه.
دفتر شکرگزاری؟یه دفتر که صبح بعد بیدار شدن و شب قبل خوابیدن باید بری سراغشو داخلش بنویسی خدایا از فلان نعمتی که بهم دادی ممنونم باید همه چیزو بنویسی:قدرت فکر کردن ،نوشتن ،دیدن،راه رفتن.باید واسه همه اینا شکر گزاری کنی بعد مدت کوتاهی تغییرشو تو زندگیت میبینی..
امیدوارم موفق بشی