بودجه بندی ریاضی کنکور انسانی

[BlAcKWO_OLF]

@black-wo_olf متاسفانه این بیماری به قدری احمقانست که حتی حرف زدن ازش باعث سوء تفاهم می شه .. به احتمال خیلی زیاد من تنها فرد در بین شمام که به این درجه از وسواس رسیدم و قطعا درکش خیلی سخت خواهد بود براتون .. سال یازدهم در رابطه با تاثیر مواد مخدر روی شکل مغز خوندید .. متاسفانه وسواس هم می تونه باعث تغییر شکل مغز بشه و هیچ کس نمی تونه به یه معتاد بگه اگه بخوای می تونی ترک کنی ..(قطعا بدون دوا درمون و مراقبت های پزشکی ناممکنه) وقتی سعی می کنم خلاف وسواسم قدم بردارم افکار وحشتناکی مغزمو سوراخ می کنن و تا برنگردم و مطابق میلم اون کار رو درست نکنم راحت نمی شم و هر بار که مقاومت می کنم بدتر و بدتر می شم .. (ینفر خیلی خوب ریزبینی کرد .. بله من به شدت با نوشتن دلتا مشکل دارم و حسابی آزارم می ده) .. من این سال رو بیخیال درس و مشق نمی شم .. ولی امیدی ندارم اگه شرایطم کماکان همینجوری باشه به رتبه دلخواهم برسم .. (همه چیز کنکور نیست .. قصد دارم وقتی وارد دانشگاه می شم از هر نظر بی نقص باشم ..)

[saad mollaei 0]

@black-wo_olf

این ها همش عادت ذهن ـه!!!

هرچی بیشتر این عادت رو دنبال کنی بدتر میشه!

همه این عادت ها رو روی کاغذ بنویس و سعی کن که در فعالیت های روزانه، روز به روز کم رنگ ترش کنی!

مثلا همین جزوه نویسی:
اصلا جزوه نوشتن رو بذار کنار...
طرز مطالعه ات رو عوض کن...
تا به کل از ذهنت پاک بشه این عادات...

قطعا برا کسی که چند سال درگیرش بوده خیلی سخت ـه ولی شدنیه، همون طور که دوستمون گفت سعی کن باور کنی که قادر به انجامش هستی!
مطمئنا وجود یک روانشناس باتجربه خیلی بهت کمک میکنه.

[Abolfazl Mousavi]

با عرض سلام .
من‌ واقعا خودم‌جزوه های آلا رو مینویسم با دست خط خودم ،اما به هر حالت زشت و زیبا میخونمش و کاری با ظاهر متن ندارم ،مهم درک اون متنه .

هر وقت دیدم که خیلی خط خوردگی جزوم داره برای این‌که به خودم دروغ بگم به خطم میخندم و میگم درست میشه.

داخل آزمون قلم‌چی با مداد گزینه ها رو خط میزنم اما بازم افتضاح میشه دفترچه سوالات ، اما سعی میکنم‌همان‌لحظه از خدا بخوام که در عالم هستی کمکم کنه ،خداشاهده اگر این کارا رو نمیکردم تا ابد ترازم به ۷۱۰۰ نمیرسید .

توکلت علی الله و کفی بالله وکیلا

[Mohammad Javad Mo Ja]

منم اینطورم یعنی مریضیه من اگه جزوه یا کتابام کمی لکه یا تاخوردگی داشته باشن از خوندنشون بدم میاد و اخیرا هم کلی کتاب از اینترنت سفارش دادم که همشون ناصاف و موج دار هستن و بعضی از صفخاتشون تاخوردگی داره! اصلا سمتشون نمیرم یعنی کتاب را که باز میکنم و یه صفحه خراب میبینم کلا انژیمو از دس میدم و میزارمش کنار!

[BlAcKWO_OLF]

Mohammad Javad Mo Ja بنظرم شما هم به روانپزشک مراجعه کنید ..

چون برخلاف عقیده خیلیا اگه این جور چیزا فقط با اراده و عمل حل شدنی بود که هیچ نیازی نبود این همه روانپزشک و متخصص به این حوضه ورود کنن .. بالاخره یه جایی باید جلوشو بگیرید وگرنه پیشرفت می کنه ..

[Mohammad M.]

بچه ها من یه نکته خیلی مهم رو میگم لطفا حواستون به این باشه
اگه شما وسواس فکری و نشخوار کننده دارید برای مثال در اینجا نوشتن جزوه تمیز
1- اگه شما از این کار لذت می برید و دوست دارید هر چه تمیز تر بنویسید و تاثیری در روند تحصیلیتون نگذاشته میشید OCPD که یه نوع شخصیت هست شخصیت وسواس فکری که لازم نیست به روان پزشک مراجعه کنید ولی اگه میخواید به روان درمانگر مراجعه کنید و موضوع رو بگید این جور موارد حتا در حاد ترین حالتشون به دارو نیاز ندارن
2- اگه این کار داره زندگیتون رو جهنم میکنه و عذاب الهیه براتون این میشه OCD که بیماری روانشناسی هست و باید بعد تشخیص رواندرمانگر به روانپزشک مراجعه شود تا دارو با شدت درست سریعا تجویز و مصرف شود
ایشون مورد دو هستن که واقعا متاسفم و امیدوارم هر چه زودتر روند درمانشون اوکی بشه و ایشالا رقیب خوبی واسمون باشه برای این کنکور
دوستانی رو دیدم تو کامنت ها که نگران بودن خواستم اینو بگم چون توهم نزنین که بیمارین من خودم رو جزوه هام به شدت حساسم ولی واقعا لذت میبرم از اینکار و رو روند تحصیلیم تاثیری نذاشته پس شما هم چک کنید ببینید آیا به OCDها شبیه هستید یا به OCPD
اگه نشونه OCD داشتید خواهشا برید رواندرمانگر تا تشخیص درست داده بشه
راستی تو بیماری دوقطبی (بایپولار) هم OCPD دیده میشه! محض اطلاع!!
OCD = obsessive compulsive disorder
OCPD = obsessive compulsive personality disorder
تجربیا ریاضیا انسانیا

[BlAcKWO_OLF]

@mohammad-m من صددرصد دچار OCD شدم و متنی که باید تو 1 دقیقه بنویسم 20 دقیقه ازم وقت می گیره .. به روانپزشک مراجعه کردم و متاسفانه مشکل فقط به اینجا ختم نمی شه .. گویا افسردگی هم دارم و مشکلات دیگه .. فعلا باید 7 نوع آزمایش مختلف و نوار مغز برم تا پروسه درمانم شروع بشه ..

[Saghia]

@black-wo_olf انشالله حالتون خوب بشه توکل به خدا

[Mohammad M.]

@black-wo_olf توکل کن به خدا و نا امید نشو
من افرادی رو دیدم که OCD حاد داشتن و تونستن بهش غلبه کنن
همه مون برات دعا میکنیم تسلیم نشو

[Fatemeh H 2]

@black-wo_olf منو فالو کن شاید بتونم راهنماییت کنم از نظر من مشکل با دو سه هفته نهایت یک ماه حله وقت داری برا کنکور

[Fatemeh H 2]

Fatemeh H 2 بهم پیام بده

[chichak am]

این پست پاک شده!

[BlAcKWO_OLF]

@black-wo_olf دارم بهتر می شم ..! یه لحظه حواستون از مسیر پرت شه ردتون می کنم .. Xd

[Dr Aryan 0]

شاید دکتر درست تشخیص نداده

[مینا میناب]

@black-wo_olf سلام خیلی ناراحت شدم بابت این موضوع
اما بدترین چیز تلقین به بیماری هست یعنی حتی اگه نداشته باشید هم بر اثر تلقین و فکر زیاد دچارش میشید سعی کنید تعداد جزوه نوشتن رو کم کنید یا همراه با جزوه نوشتن برای خودتون استراحت تعیین کنید تو بازه ی استراحت هم بهتره از جزوه دور باشید و کار هایی که دوست دارید انجام بدین یا خوراکی های مورد علاقتون رو بخورید قبل رفتن به سراغ جزوه به آینده ایی که میخواید بسازید فکر کنید تا روحیه بگیرید با خودتون بگین(برای رسیدن به اون جایگاه هیچ چیز نمی تونه مانع من بشه)امیدوارم کمکی کرده باشم

[mj323]

@black-wo_olf وای چقد جالب
من تابستون خیلی وضعم بد شد دیگه نمیتونستم تحمل کنم رفتم کلی تو نت سرچ کردم وسواس نوشتاری
آخرش هم هیچی پیدا نکردم کلا بیخیال شدم
من خیلی خیلی بد خط هستم اتفاقا ولی روی بعضی چیزا مثلا اینکه ه‍ رو دقیقن دوتا نیم دایره هم اندازه باید در بیاد خیلی حساسم
تا جایی که یهو کل برگه رو پاره میکنم اگه عصبانی بشم
یا روی آ خیلی حساسیت دارم که کلاهش کج نشه
جزوه هام رو انداختم دور، نمیتونم مچ بشم باهاشون انگار
ولی خب تازگیا خیلی کمتر شده یعنی دیدم هم خیلی وقتم داره میره هم کار بیخودیه این فشار دادن مداد رو هم ترک کنم دیگه حله️️

[mj323]

@black-wo_olf ولی نگران کنکور نباش من یه لحظه جزواتت رو نگاه کردم حدس میزنم نکته بین و دقیق باشی
بخونی حله که میتونی موفق باشی

[مهشید حسن زاده]

@black-wo_olf سلام
راستش ممکنه حرفم اولش بنظرتون عجیب بیاد
ولی میتونم بهتون اطمینان بدم که ذره ای تکرارمیکنم حتی ذره ای قصدمهربون بودن ندارم
راستش بنظرم شمابه طرز زیادی باهوش ونکته سنجی
دقت دیداریت فوق العادست!
یه لحظه به جزوه هات نگاه کن؛
شماحتی روگردبودن وسرجابودن نقطه هاهم حساسی وواکنش نشون میدی
همه چیزباید صاف واتوکشیده باشن درست همونطورکه میخوای دندونه درست،هم اندازه وکنارهم،نقطه هاجداوسرجاشون بالای دندونه هاو...براهمین وقتی به جاهایی از رسمالخط میرسی که منحنیه دوتاکارمیکنی اول تاجایی که بتونی صافش میکنی مثل جاهایی که حروف «کا»وجودداره ودوم اگه موفق نشی سعی داری منحنی هاتودردایره ترین حالت ممکن رسم کنی
براهمین مثلاتوی تتا چون اصل شکل بیضویه بهم میریزی وتازه بعداز رسمش چون همه چی بایدسرجای خودش باشه خط وسطش باید دقیقاوسطش باشه وگرنه شمایی ولاک غلطگیروازسرگرفتن پروژه نوشتن
وکممی بعد شمایی ودفترو برگه جدید طرح جدید وجزوه ی حجیمی که باید دوباره ودوباره بنویسیش وهمین شماروحتی ازبرنامه درسیتونم عقب میندازه
واحتمال شمادرچنین وضعیتی دوباره درخودتون فرو رفته ومشوش طرح بی نقص عجیبی میریزید به امیداینکه این رونددیگه شماروبرسونه!!!
خب حالاکجاش باهوشی بود؟!
بابایه لحظه نگاه کن:
شمااصول خودتوداری
اصول سختی که به هرصورت بهش پایبندی
خب این نشونه استقلال فکری شماست که اصول خودتونودنبال میکنید
ازاستفاده زیادرنگهای خودکارتون طوری که توهرمبحث باهم همخونی دارن میشه فهمیدشمابسیارکمالگرایی که اگه منجربه خودشیفتگی نشه خیلی هم خوبه واین دقیقاهمون چیزیه که الان نسل جوون بش نیازداره فقط کافیه به این قانون ذهنی که«همه چیزبایدبه بهترین شکلش باشه»واژه ممکن روهم اضافه کنید«همه چیزبایدبه بهترین شکل ممکنش باشه»البته عادت بهش سخته ولی باتوجه به اینکه شمادرحال حاضرتحت درمان هم هستین بنظرم ازعهدش برمیاید
گفتم هرباربرنامتون به خاطراصولتون به هم میریزه دوباره یه طرح بینقص میچینید
یعنی شمابراحتی برای حل مشکلتون هردفعه یه راه حل جدیدمیسازین که خب خیلی باارزشه
ازرنگای خودکارتون گفتم که برای خیلی ها جنبه تزیینی داره ولی مال شمادارای الگووتناسبه که یعنی شمادرآن واحدکه درحال نوشتنیدو چیزیکه مینویسیدروتحلیل وتجزیه میکنیدهم مدام برای کارتون برنامه وفکردارید .
درمان مشکلتون باکمک متخصص این امربهترین کاریه که میتونیدبکنیدامااعتقادپیداکردن به مشکلتون اشتباه محضه
شمابین اصولی که برای خودتون دارید وذهن بسیااااااااارفعال وتوانمندتون گیرافتادید والان کاری که کمکتون میکنه اینه که سعی کنید به ذهنتون خوراک وفعالیتای جذاب بیشتربدین وباکمک پزشکتون ازحصراصولتون بیرون بیاید
اگرباورندارید به این فکرکنید که شماتوهمین تاپیک براحتی برای مانوشتید وباماحرف زدید
مهم نیست 1دقیقه وقت صرف کرده باشید یابیست دقیقه
شمااین کاروانجام دادیدپس بااعتمادبه نفس وتمرین پروسه درمانیتون روحتی شده برای کشف قابلیت های بینظیرخودتون مستمر ودرآرامش تموم کنید
درکنارش درس بخونید ولی اگه حتی برفرض محال به امسال نرسیدین مهم نیست
شماهنوزم وقت کافی برای تبدیل شدن به اونچه که میخوایددارید مهم نیست چندسالتونه وکجایی شما منحصربه فردید وهمیشه زوایایی رومیبینید که دیگران نمیتونن
چراازین ویژگیتون برای دیدن زوایای زیباوفرصت های عالی درزندگیتون استفاده نمیکنید؟
همه ما آلایی هایه خونواده ایم وهمه منتظریم شماخیییلی زودبیاد وتاپیک بازگشت وموفقیتتون روبرامون بزنید
ان شالله همیشه شادباشید

[r sh]

@mr-fantastic در هشدار .. خطر OCD و احتمال شکست در کنکور گفته است:

@black-wo_olf
این مرض دهم من بود:|(یادم هست اونموقع واسش تاپیک هم زدم که از بقیه کمک بگیرم)
ولی خداروشکر تابستون رو خودم کار کردم و الان که یازدهمم یه جزوه دارم مینویسم و اون جزوه که یکم حجیم هست رو سعی میکنم تایم های خالیم به دو سه برگه تبدیل کنم

به نظر من اینکه بخوای واسه این موضوع یه سال کنکورو از دست بدی غیر منطقیع
یکی دو هفته رو خودت کار کن
تا جایی که میتونی کم جزوه بنویس و زیاد تست بزن.من که با این راه تونستم این موضوع رو حل کنم

ممکنه اسم تایپیک رو بگید تا من مطالب آن را مطالعه کنم ؟

[BlAcKWO_OLF]

مهشید حسن زاده سلام .. چه جملات زیبایی .. در حقیقت هفته بعد از نوشتن این تاپیک لازم بود کلی آزمایش عجیب غریب انجام بدم .. آزمایش ها نشون دادن من از یه حس گناه عمیق تو وجودم آزار می بینم و همین حس باعث می شه بقیه ارگان های فکرم هم دچار اختلال بشن از افسردگی گرفته تا وسواس .. از طرفی با پزشک معالجم یه درگیری شدید هم داشتم (من از آدم روشن فکر و وطن فروش بیزارم) .. اوضاعم روز به روز بدتر شد .. یه مدت قرص خوردم و قرص ها برام کسالت آوردن و حسابی بیخیال شدم (روزهام به لهو و لعب می گذشت نه درس خوندن) .. تا اینکه امتحانات نوبت اول شروع شد .. بیش از یک ماه از درس افتاده بودم .. فشار وحشتناکی از طرف خانوادم آزارم می داد .. از طرفی امسال رو غیرحضوری برداشتم و شکست در امتحانات به اخراج از مدرسه منتهی می شد و کلی آبرو ریزی .. چندین بار به خودکشی فکر کردم .. کار به جایی رسیده بود که زمین و زمان و خدا و حتی سرنوشت خودم رو نفرین کردم .. هر روز تاریک تر و تاریک تر .. در بدترین حالتم بودم که اهدافم رو با خودم مرور کردم (به فکر حساب های تصویه نشدم افتادم .. شخصیت آیندم رو ستایش کردم و از درد و رنجی که بقیه از وجودم خواهند کشید انگیزه گرفتم) .. چندین روز فقط فکر کردم و بنیان اندیشم رو مستحکم تر کردم .. بهتر شدم .. اول به اون حس گناه حمله کردم و هرچی که بود رو از بین بردم .. بعضی از ایرادات شخصیتم رو درست کردم و الان هم دارم به این وسواس دست و پنجه نرم می کنم .. من بیمارم..؟ بلی -- بیمار می مونم..؟ نه!! .. الان حالم خیلی بهتره ..! دوباره به کنکور 1400 امیدوارم و قطعا خودم رو در حد و اندازه یه رقیب قدر بودن می دونم (مراقب باشید ..!!) .. امتحانای مدرسه رو یکی بعد از دیگری با موفقیت دارم پاس می کنم و هر روز بهترتر هم می شم .. من چند روز قبل از متن شما گفتم که به رقابت برگشتم .. پس رفیق کنکوری تو هم خوب بخون و حسابی تلاش کن که از گرگ عقب نمونی ..