-
نوشتهشده در ۳ دی ۱۳۹۹، ۹:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تا اینجا کافیه.فعلا خدانگهدارتون
-
parisa khany در " مشاعره " گفته است:
mahla bpz یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور /کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
چرا این طوری شد،ریاست گر کند خسرو ایرانی نماند/که ایران خسرو نمانده بر تاریخ داند
نوشتهشده در ۳ دی ۱۳۹۹، ۹:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهامیرمحمد یوسفوند در " مشاعره " گفته است:
parisa khany در " مشاعره " گفته است:
mahla bpz یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور /کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
چرا این طوری شد،ریاست گر کند خسرو ایرانی نماند/که ایران خسرو نمانده بر تاریخ دان
دوش دیدم که ملاعک در میخانه زدند
دل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
parisa khany اول اینکه واسه قبلی باید با علامت سوال شعر میگفتی
دوما اینکه مگه چی کردم؟ -
alireza saghafi تو نیکی کن و در دجله انداز/تا ایزد در بیابانت دهد باز
نوشتهشده در ۳ دی ۱۳۹۹، ۹:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهparisa khany ز هجران دیده ام حالی که کافر از اجل بیند
خدا کوتاه سازد عمر ایام جوانی را -
امیرمحمد یوسفوند در " مشاعره " گفته است:
parisa khany در " مشاعره " گفته است:
mahla bpz یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور /کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
چرا این طوری شد،ریاست گر کند خسرو ایرانی نماند/که ایران خسرو نمانده بر تاریخ دان
دوش دیدم که ملاعک در میخانه زدند
دل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
parisa khany اول اینکه واسه قبلی باید با علامت سوال شعر میگفتی
دوما اینکه مگه چی کردم؟@mr-fantastic دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را / دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
-
نوشتهشده در ۳ دی ۱۳۹۹، ۹:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
H_R از خیل اسیران کهن نیستم اما
روزی زده ام در قفسی بال و پری چند -
نوشتهشده در ۳ دی ۱۳۹۹، ۹:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اینو برا دل خودم میگم
این طلب در تو گروگان خداست / زان که هر طالبی به مطلوبی سزاست -
نوشتهشده در ۳ دی ۱۳۹۹، ۹:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
برا امروز کافی با شعر از تون خداحافظی میکنم
-
اینو برا دل خودم میگم
این طلب در تو گروگان خداست / زان که هر طالبی به مطلوبی سزاستنوشتهشده در ۳ دی ۱۳۹۹، ۹:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهتو آن نه ای که چو غایب شوی بدل بروی/تفاوتی نکند قرب و دل به بعد مکان
همه چی در هم شده، -
نوشتهشده در ۳ دی ۱۳۹۹، ۹:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
.......................... بای بای ما رفتیم بای بای ما رفتیم
-
نوشتهشده در ۳ دی ۱۳۹۹، ۹:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ملت فعلا
-
H_R از خیل اسیران کهن نیستم اما
روزی زده ام در قفسی بال و پری چندKosar A003 دست در دامن مولا زد و در / که علی بگذر و از ما مگذر
-
تو آن نه ای که چو غایب شوی بدل بروی/تفاوتی نکند قرب و دل به بعد مکان
همه چی در هم شده،نوشتهشده در ۳ دی ۱۳۹۹، ۹:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
parisa khany در " مشاعره " گفته است:
@mr-fantastic تا تو را دیو پری جمله مسخره کردد/گر کم از مور نیس ملک سلیمان در باز
قانون مشاعره رو رعایت کنیدزبانم گر تو را بیند عقل را به چشم داده/چشمم گر تو را بیند بی تو مرده
نوشتهشده در ۳ دی ۱۳۹۹، ۱۹:۱۱ آخرین ویرایش توسط parisa khany انجام شدهامیرمحمد یوسفوند هرکه را گویند باشد نوبتی در آسیا/آسمان چون نوبت ما را فراموش کرده است
@Mr-Fantastic بی منظور بود،بیت ها اندرز گونه
عارفانه،عاشقانه...کلا هرچی که مینویسم بی منظور هست -
امیرمحمد یوسفوند هرکه را گویند باشد نوبتی در آسیا/آسمان چون نوبت ما را فراموش کرده است
@Mr-Fantastic بی منظور بود،بیت ها اندرز گونه
عارفانه،عاشقانه...کلا هرچی که مینویسم بی منظور هستنوشتهشده در ۵ دی ۱۳۹۹، ۸:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهparisa khany
توکجایی تا مرا خندان کنی
لطف و احساس جون خداوندان کنی -
parisa khany
توکجایی تا مرا خندان کنی
لطف و احساس جون خداوندان کنینوشتهشده در ۵ دی ۱۳۹۹، ۱۰:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهzeinab dehghani
یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از دست حسود چمنش -
zeinab dehghani
یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از دست حسود چمنشنوشتهشده در ۵ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@saghi-mortazavi
شورشراب عشق تو آن نفسم رود ز سر
کاین سر پرهوس شود خاک در سرای تو -
@saghi-mortazavi
شورشراب عشق تو آن نفسم رود ز سر
کاین سر پرهوس شود خاک در سرای تونوشتهشده در ۵ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهzeinab dehghani در " مشاعره " گفته است:
@saghi-mortazavi
شورشراب عشق تو آن نفسم رود ز سر
کاین سر پرهوس شود خاک در سرای تووجه خدا اگر شودت منظر نظر
زین پس شکی نماند که صاحب نظر شوی -
zeinab dehghani در " مشاعره " گفته است:
@saghi-mortazavi
شورشراب عشق تو آن نفسم رود ز سر
کاین سر پرهوس شود خاک در سرای تووجه خدا اگر شودت منظر نظر
زین پس شکی نماند که صاحب نظر شوینوشتهشده در ۵ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@saghi-mortazavi
یارگفتا داشتی چون من نگاری؟ گفتمش
کافرم گر من به جز تو یار دگر داشتم -
@saghi-mortazavi
یارگفتا داشتی چون من نگاری؟ گفتمش
کافرم گر من به جز تو یار دگر داشتمنوشتهشده در ۵ دی ۱۳۹۹، ۱۶:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهzeinab dehghani در " مشاعره " گفته است:
@saghi-mortazavi
یارگفتا داشتی چون من نگاری؟ گفتمش
کافرم گر من به جز تو یار دگر داشتممن از سیاهی چشمت، ز ساحت چو چمانت
ز مستی از ره کویت، بشکستم، بشکستم
@Miss-Joker پاشو بیا بازی -
zeinab dehghani در " مشاعره " گفته است:
@saghi-mortazavi
یارگفتا داشتی چون من نگاری؟ گفتمش
کافرم گر من به جز تو یار دگر داشتممن از سیاهی چشمت، ز ساحت چو چمانت
ز مستی از ره کویت، بشکستم، بشکستم
@Miss-Joker پاشو بیا بازینوشتهشده در ۵ دی ۱۳۹۹، ۱۶:۵۹ آخرین ویرایش توسط Miss.Joker انجام شدهSEPEHR ALIZADEH در " مشاعره " گفته است:
zeinab dehghani در " مشاعره " گفته است:
@saghi-mortazavi
یارگفتا داشتی چون من نگاری؟ گفتمش
کافرم گر من به جز تو یار دگر داشتممن از سیاهی چشمت، ز ساحت چو چمانت
ز مستی از ره کویت، بشکستم، بشکستم
@Miss-Joker پاشو بیا بازیمي رود عمرا گرانمايه و ما غافل از او
وه ک جز محنت و اندوه نشد حاصل از او
:|