شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
-
نوشتهشده در ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۷:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۷:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۷:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۷:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یعنی فقط کافیه انگشتت بخوره به گوشی مامان بابات
از اون موقع ب بعد هر مشکلی برا گوشیه پیش بیاد میگن :
《 اونروز تو برداشتی!! اونروز تو خرابش کردی.》️
بابا من فقط تکونش دادم همین -
نوشتهشده در ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۷:۵۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۷:۵۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۷:۵۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۷:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۷:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۷:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۷:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۷:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۷:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۷:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
نوشتهشده در ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۸:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بنده : پروردگارا!
پروردگار : حرفت را بزن بنده ام،
بنده : میتونم یک سوال بکنم؟
پرورگار : آری
بنده : برای تو یک میلیون سال چیه؟
پروردگار : یک ثانیه
بنده : یک میلیون یورو چی؟
پروردگار : یک سنت
بنده: میتونی یک سنت به من بدی؟
پروردگار : یک ثانیه صبر کن
-
نوشتهشده در ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۶:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دیروز با رفیقم رفتیم مغازه لوازم ورزشی به یارو گفتم کش ورزشی دارید؟ گفت کش ورزشی؟ رفیقم گفت پَ نَ پَ کش شلوار.یارو کش ورزشیو آورد رفیقم گفت این کش ورزشیه؟
یارو گفت پَ نَ پَ کش شلواره.هیچی دیگه انقد ضایع شد که خودش از مغازه رفت بیرون. -
نوشتهشده در ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۶:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دیروز از حموم اومدم بیرون حوله رو پیچیده بودم دور خودم.مامانم گفت از حموم اومدی؟گفتم پ ن پ حوله پیچیدم دور خودم برم مکه لبیک بگم.
هیچی دیگه
لطفا برای سلامتیم دعا کنید. -
نوشتهشده در ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۶:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
رفتم از داروخونه عصا بگیرم
میگه برای راه رفتن میخواید؟؟پَ نَ پَ حضرت موسی کلاس های تبدیل اژدها گزاشته میخوام شرکت کنم
-
نوشتهشده در ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۶:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
رفته بودیم باغ وحش پسر خالم گفت اون ماره
.
.
گفتم په نه په شیلنگه براش لب و دهن گذاشتن -
نوشتهشده در ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۶:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
رفتم صندلی بخرم واسه کامپیوتریارو گفت : راحت باشه؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ خار داشته باشه !