ادبیات
-
معنی شاید تو جملات زیر؟
ملک گفتا هر آینه ما را خردمندی کافی باید تا تدبیر مملکت را شاید
خود را در آن متهم گردانید و گفت که شاید بود که فروشنده ی این،جادو بوده است
طریق ،معرفت محاسن و مقابح اتباع است و وقوف بر آن چه از هر یک چه کار آید و کدام مهم را شاید١-شايستن و توانستن
٢-احتمال داشتن
٣-مطمئن نيستم ولي بازم بايد شايستن باشهمعنی شاید تو جملات زیر؟
ملک گفتا هر آینه ما را خردمندی کافی باید تا تدبیر مملکت را شاید
خود را در آن متهم گردانید و گفت که شاید بود که فروشنده ی این،جادو بوده است
طریق ،معرفت محاسن و مقابح اتباع است و وقوف بر آن چه از هر یک چه کار آید و کدام مهم را شاید١-شايستن و توانستن
٢-احتمال داشتن
٣-مطمئن نيستم ولي بازم بايد شايستن باشهبه نظر من هم درست گفتید
واسه اخری هم فک میکنم معنیش اینجور باشه :
کدام کار را انجام دهد اینجور معنی باید بشه به نظرم