-
نوشتهشده در ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۳:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
-
نوشتهشده در ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۳:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
سلام دوستان کمک
من سنجش ثبت نام کردم الان که میرم کارت ورودبه جلسه بگیرم میگه چنین داوطلبی نیست من بایدچی کارکنم توروخداکمک کنید... -
سلام دوستان کمک
من سنجش ثبت نام کردم الان که میرم کارت ورودبه جلسه بگیرم میگه چنین داوطلبی نیست من بایدچی کارکنم توروخداکمک کنید...نوشتهشده در ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۴:۱۷ آخرین ویرایش توسط فااطمه انجام شده@فاطمه-کنکوری در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
سلام دوستان کمک
من سنجش ثبت نام کردم الان که میرم کارت ورودبه جلسه بگیرم میگه چنین داوطلبی نیست من بایدچی کارکنم توروخداکمک کنید...هوررررراااااااااااااااااااااااااااااااااااا
درست شد کارتم اومد
مرسی خدا -
خیرین کوچک دریا دلنوشتهشده در ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۶:۳۹ آخرین ویرایش توسط sky daughter انجام شده
-
من از همه چی میترسم...کاش نبودم چرا گریه ارومم نمیکنه ؟ خستممممم
-
نوشتهشده در ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۶:۴۹ آخرین ویرایش توسط Mehdi انجام شدهاین پست پاک شده!
-
خیرین کوچک دریا دلنوشتهشده در ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۶:۵۲ آخرین ویرایش توسط sky daughter انجام شده
-
نوشتهشده در ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۷:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
sogol
بیا با دیده ی خوشبینی به دنیا بنگریم
غصه را رها کنیم ،مژده ی شادی آوریم
بیا به قشنگی های زندگی نظر کنیم ...روی بال آرزو، به شهر عشق سفر کنیم
بیا از هرچی غمه فرار کنیم ، بیا پاییز دلو بهار کنیم
لحظه های عمر ما زودگذره ، با یه چشم به هم زدن میگذرهدنیا وفا نداره
چشمش حیا نداره
با همه نارفیقه ...ما و شما نداره
اگه به روش بخندی...به روی تو میخنده
وگرنه تیره روزی...چون و چرا نداره!پس
چه خندون
چه گریون
داره میگذره دنیاخودت رو نرنجون ...به کامت باشه دنیا
بیا ما شکست رو باور نکنیم
گل های امیدو پر پر نکنیم
بیا سرنوشت بسازیم واسه هم
نخوریم غصه برای بیش و کمبیا از هرچی غمه فرار کنیم
بیا پاییز دلو بهار کنیم
لحظه های عمر ما زود گذره
با یه چشم به هم زدن میگذره دنیا -
نوشتهشده در ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۷:۰۵ آخرین ویرایش توسط NAJI انجام شده
قَدَّم کوتاهِه
به دَرک
میرم رو نردبون , فوقش ماچ میکنم خدا رو -
نوشتهشده در ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۷:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
خیرین کوچک دریا دلنوشتهشده در ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۷:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
رفتم فروشگاه کلی خرید کردم،
یارو فاکتورو بهم داده منم با کلی اعتماد به نفس کارت بانکمو دادم بهش
وایساده منو نگاه میکنه!
میگم :کارت خوان ندارین؟
میگه: چرا ولی کارت اتوبوسو نمی خونه!!!
– واسا دنیا من میخوام پیاده شم ….
– پیاده شو..
– اِاِاِ مگه میشه …
– بله آقا پیاده شو کار دارم…..
– نه آقا غلط کردم برو…
من یه صندوق صدقه تو اتاقم دارم
هر روز یه مبلغی میندازم توش تا آخر ماه یکجا که شد برمیدارم میزارم تو جیبم!
اینطوری هم هفتاد نوع بلا رو دفع کردم ؛ هم به یه بدبخت کمک کردمیارو تو ژاپن راننده ی تاکسی میشه…
هرکی براش دست بلند میکنه
میگه شوخی نکن دیگه…
تورو الان رسوندم..!
•
رفتم بانک رو دسته صندلی نوشته بود
وقتی زلزله اومد پشت صندلی رو نگاه کنید.
پشت صندلی رو نگاه کردم. نوشته بود :
الان نه خر ه٬ وقتی زلزله اومد….
چقدر ملت خلاقی داریم
-
نوشتهشده در ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۷:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۹:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
شدم یه پیرمرد تو جِلد جوونه 20 ساله
-
این پست پاک شده!