-
Alizadeh.M یچیزی میگم بهت جواب نده به فنا ندی مارو ولی دهنت سرویس نزدیک من نیا اصلا..ولی خداوکیلی خیلی لوسی.
-
javad0140 در رفتارای عجیبمون!! گفته است:
Masoumeh من کاری ندارم به اون رفتارات یا نوع لباس پوشیدنت تویه فصل ها یا دعوا کردنت اینا همه به کنار ...وجدانا ناموسا خداوکیلی چجوری سیب زمینی خام میخوری؟ ؟؟؟؟
واییییی دهنم آب افتاد
چی بگم والله دوست دارم دیگه -
خیلی آروم ریلکس مهربون و کم رو.. بارسایی 6 آتیشه (همون 6 تا که به پاریس زدیم) اتاقم کثیف باشه نمیتونم درس بخونم.. دروس حفظیو ادای معلم در میارم و برای عروسک های داداشم تدریس میکنم تا بفهمم و بفهمن.. به معلما خیلی میخندم و همین باعث شده جن بار از کلاس اخراج شم..
همچنین عاشق عروسی..(کوردم) -
Mehdi_Zr در رفتارای عجیبمون!! گفته است:
خیلی آروم ریلکس مهربون و کم رو.. بارسایی 6 آتیشه (همون 6 تا که به پاریس زدیم) اتاقم کثیف باشه نمیتونم درس بخونم.. دروس حفظیو ادای معلم در میارم و برای عروسک های داداشم تدریس میکنم تا بفهمم.. به معلما خیلی میخندم و همین باعث شده جن بار از کلاس اخراج شم..
ادا رو خوب اومدی
-
sahar__shr در رفتارای عجیبمون!! گفته است:
Masoumeh واااااي من داداش كوچولومو كه پنج سالشه ب زور ميكشونمش تو اتاق و براش توضيح ميدم مطالبي رو كه خوندم
بمیرم براش
-
Masoumeh در رفتارای عجیبمون!! گفته است:
لبامم میکَنم تا زخم نشه ول کن نیستم دارم روش کار میکنم که ترک کنم چون سر این مسئله با مامانم دعوام میشه همش
دقیقا!!!:/
+با اینکه عاشق آلو و آلوچه ام اما متنفرم از خورشت آلو/آلوچه!!
+سبک لباس:ست و اتو کشیده! نباشن نمیپوشمشون..کلا حساسم رو تریپ(تیپ:) ) و لباس و اینا
+تکه کلام:چه ربطی داره!! که مامانم متنفره ازین تکه کلامم:/ -
به شدت شکموام .ینی الان غذا میخورم 10 مین بعد گشنمه .اگه ی روز هله هوله نخورم میمیرم .باوجود تمام شکموییم 45کیلوام واین واسه اطرافیانم خیلی عجیبه منی که انقدر میخورم چطوری انقدر لاغرم
ی چیزی که خیلی واسه خودمم عجیبه اینه که اتفاقاتی که در گذشتم رخ داده فقط ی هاله محوی ازشون یادمه بااین که اتفاقات خیلی بد ودردناکی بودن
باهر کسی دقیقا مثه خودش برخورد میکنم
حوصله عشق وعاشقی و این چیزا ندارم ی جورایی معتقدم هرچیزی به وقتش
میگن کپی برابر اصل هندیام (البته از نوع خوشملش )
دیگه چیزی یادم نمیاد -
خب من :|
کلا کم مصرفم! از هر نظر غذا، لباس، پول و ... بزور بهم پول میدن!دوس دارم پیاده روی بکنم زیاد! یه بار از خونمون تا ایستگا متروی کرج پیاده رفتم! حدودا 17 کیلومتره! رفتم تهران کتاب گرفتم اومدم
سختی خیلی دوس دارم!
هرچقد درس بخونم خسته نمیشم! مگه اینکه گردنم اذیتم کنه :|
عجیب نیستن ولی خب
-
@dr-bernosi در رفتارای عجیبمون!! گفته است:
خب من :|
کلا کم مصرفم! از هر نظر غذا، لباس، پول و ... بزور بهم پول میدن!یه بار از خونمون تا ایستگا متروی کرج پیاده رفتم!
جونم کرج
عجیب نیستن ولی خب
عجیبن
-
@dr-bernosi ایول .جالب بود
-
نامرتبم...اتاقم ریختو پاشه اکثرااا.
کمی وسواس سر بهتر در اومدن کاری که میکنم..
اهل ورژش های رزمی به خصوص کار با چوب و نیزه..کلا شمشیر ... -
عجیب میخواین من
کل تابستون امسال رو زیر لحاف و روی زمین سفت خوابیدم ، خواهرم گفت رو زمین سفت میخوابی بدنت درد میگیره ! فردا صبحش طرف چپ بدنم فولنج کرد ناجور
منم مثل دکتر برنوسی خیلی کم خرجم
آخرین باری که لباس خریدم زمستان 3 سال پیش بود
اتاق شلخته البته عجیب نیست چون کنکوریا به نظرم شلخته میشن توی سال آخر
یبار موهامو از ته میزنم ، یبار یکسال سلمانی نمیرم البته الان حدود 2 سال سلمانی نرفتم موهامو خودم میزنم
بارسایی و پرسپولیسی
پسرم ولی به آشپزی های جدید علاقه دارم کیک میپزم هلو، حلوا میپزم باقلوا ولی املت خیلی قوی نیستم توش
سعی میکنم ساده باشم ولی عجیب دوس دارم پول دار بشم
دوچرخه سواری خیلی دوس دارم ، همیشه جاهایی که میرم با دوچرخه نسبت به تاکسی زود تر میرسم ی بار قهر کردم شب تا صب با دوچرخه تو خیابون گشت زدم
البته ورزش کردنو کلا دوس دارم
قهرمان ایران هم بودم توی دو و میدانی -
Alizadeh.M
از دلایل رمز نذاشتنم میتونم به فراموش کار بودنم اشاره کنم
که یه بار رمز گذاشتم و در هفته سه بار گوشیمو فلش زدم موبایل فروشه گفت خانوم تو دیگه رمز نذار -
از رفتارام بگم که من خیلی سخت اعتماد میکنم این خیلی عذابم میده همیشه دوست دارم دردودل کنم ولی نمیتونم خودم سنگ صبور همه میشم . همه غذاها رو میخورم تقریبا عاشق شیربلالم. الان پشت کنکوری ام موقعی که مدرسه میرفتم علاقه ای به اشپزی نداشتم ولی دیگه از وقتی خواستگار اولم اومد دیگه زورکی اشپزی میکنم تا یاد بگیرم که کم کم خوشم اومد.از لباسای عجیب غریب خوشم نمیاد ولی مانتو کوتاه بلند چادر میپوشم . عااااشق پرسپولیس و بازیکناشم جوری که چند روزه استرس بازی با الهلال رو دارم.از اینکه دیگران بجز پدر و مادرم البته توی زندگی شخصیم دخالت کنن متنفرررررم و دوست دارم ادمای فضول رو تیکه تیکه کنم.عاشق مجله خوندم از وقتی خوندن و نوشتن یاد گرفتم جدول حل میکنم.اگه کسی ناراحتم کنه در لحظه جوابش نمیدم میزارم به وقتش جواب بدم که بتونم خووب حالشو بگیرم.و در اخر اعتراف میکنم که پدرو مادرم بین من و خواهرام تبعیض قائل شدن و خیلی وقتا بخاطر اونا نادیده گرفته شدم ولی من همیشه سعی کردم خوب باشم