IMG_20241101_152035.jpg
سلام. من یک موضوعی رو خوب متوجه نمیشم. قسمت اول که داره نحوه اصلاح چشم یک فرد نزدیک بین رو نشون میده، میگه باید از عدسی واگرا استفاده کنیم. بعد داخل شکل نشون داده شده که پرتوهای موازی نور پس از برخورد به عدسی مقعر، واگرا میشن و هنگام عبور از عدسی چشم که محدب هست، به جای همگرا شدن، میزان تقعرشون بیشتر میشه (این قسمت رو با فلش مشخص کردم) و در نهایت، زمان تمرکز روی شبکیه همگرایی اتفاق میوفته.
به طور مشابه همین اتفاق برای شکل پایین که چشم یک فرد دوربین رو نشون میده اتفاق میوفته اما با این تفاوت که پرتوهای موازی نور بعد از عبور از قرنیه که محدب هست، به جای همگرایی، واگرا می شوند.
IMG_20241031_110419.jpg
سلام. عدسی دو تا تحدب داره یکی تحدب جلویی و یکی تحدب پشتی که محدب تر از جلویی هست. زمانی که پرتوهای موازی نور به اولین تحدب برخورد میکنند، شکست نور انتقال میوفته و پرتو ها همگرا میشوند. حالا پس از برخورد به دومین تحدب، چه اتفاقی میوفته؟ لطفا شکلش رو رسم کنید.
@یازدهم @دوازدهم @تجربیا
@دانش-آموزان-آلاء
a54f2bb4ee72f55d1910e2a61059a8b0.jpg
سلام آلاییون عزیزم!🤗
امیدوارم حال همتون خوب باشه💖
من مهشید حسن زاده آلاخونه هستم و یکی دیگه اون بیرون،اما چیزی که اینجا کافیه ازم بدونید؛دانشجوی سال سوم پرستاریم و زیست کنکور تدریس میکنم☺️
یه روزی مثل الان شما آلایی بودم و همینجا درس میخوندم.حالا هم که مدرس شدم؛اومدم اینجا تا نذرمو ادا کنم(یادمه زمان دانش آموزی ما آلا نذر حضرت زهرا(س) بود).
از صمیم قلبم امیدوارم این تاپیک و نکته هاش حسابی کمکتون کنه.🤗آخه آلا خونه ی ماست و مااینجا یه خونواده ایم.پس موفقیت تو،موفقیت منم هست.🤝😉
a511aace3e3229a285a9bdfec042761d.jpg
سلام آلاییون عزیزم!🤗
امیدوارم حال همتون خوب باشه💖
من مهشید حسن زاده آلاخونه هستم و یکی دیگه اون بیرون،اما چیزی که اینجا کافیه ازم بدونید؛دانشجوی سال سوم پرستاریم و زیست کنکور تدریس میکنم☺️
یه روزی مثل الان شما آلایی بودم و همینجا درس میخوندم.حالا هم که مدرس شدم؛اومدم اینجا تا نذرمو ادا کنم(یادمه زمان دانش آموزی ما آلا نذر حضرت زهرا(س) بود).
از صمیم قلبم امیدوارم این تاپیک و نکته هاش حسابی کمکتون کنه.🤗آخه آلا خونه ی ماست و مااینجا یه خونواده ایم.پس موفقیت تو،موفقیت منم هست.🤝😉
7359f0b618fd81d985f6ecbf4b44bc26.jpg
سلام آلاییون عزیزم!🤗
امیدوارم حال همتون خوب باشه💖
من مهشید حسن زاده آلاخونه هستم و یکی دیگه اون بیرون،اما چیزی که اینجا کافیه ازم بدونید؛دانشجوی سال سوم پرستاریم و زیست کنکور تدریس میکنم☺️
یه روزی مثل الان شما آلایی بودم و همینجا درس میخوندم.حالا هم که مدرس شدم؛اومدم اینجا تا نذرمو ادا کنم(یادمه زمان دانش آموزی ما آلا نذر حضرت زهرا(س) بود).
از صمیم قلبم امیدوارم این تاپیک و نکته هاش حسابی کمکتون کنه.🤗آخه آلا خونه ی ماست و مااینجا یه خونواده ایم.پس موفقیت تو،موفقیت منم هست.🤝😉
Screenshot_2024-10-27-18-29-59-865_com.google.android.apps.docs.jpg Screenshot_2024-10-27-18-30-13-527_com.google.android.apps.docs.jpg
سلام وقتتون بخیر 🥰
ببخشید این سوال گفته مناسب نیستند الف و ب و د غلطه ولی گفته مورد ج درسته سوال غلطه یا جواب غلطه؟
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء
@تجربیا
IMG_20241024_123317.jpg
IMG_20241024_123458.jpg
سلام. در ماده سفید نخاع رشته های عصبی میلین دار مشاهده میشه که اجتماعی از رشته های عصبی میلین دار و فاقد جسم سلولی هست. حالا گزینه ۳ (جزء موارد درست هست) گفته همه یاخته های این بخش ژن مربوط به تولید ناقل عصبی رو دارند. از طرفی تمام یاخته های هسته دار بدن ژن مربوط به تولید ناقل عصبی رو دارند ولی فقط در نورون ها این ژن بیان میشه. الان ماده سفید که رشته های عصبی فاقد جسم سلولی و درنتیجه فاقد هسته داره، چطوری میتونه ژن مربوط به تولید ناقل عصبی رو داشته باشه؟
@یازدهم @تجربیا @دانش-آموزان-آلاء
سلام عصر بخیر
ی سوال اینک دقیقا بطن چهارم مغز کجاست؟!
داخل فعالیت دیدم ک نوشته شیار بین نیمکره های مخچه رو برش میدیم بعدش درخت زندگی و بطن چهارم دیده میشه
پس ینی بطن چهارم وسط مخچه هس؟!
حالا اگ اونطوری باشه درخت زندگی تو بخش سفید مخچه هس دیگ
پس بطن چهارم هم تو بخش سفیده؟! هدایت جهشی و این حرفا داریم!؟
@تجربیا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1402
۲۰۲۴۱۰۱۴_۱۳۱۱۴۶.jpg
سلام دوستان
تو پاسخنامه سوال ۴۰۲ گفته این مورد برای همانند سازی نیمه حفاظتی و غیر حفاظتی درسته ولی استاد من گفتن که این گزاره تو کنکور اومده و پاسخنامه سنجش تشکیل پیوند هیدروژنی بین نوکلئوتید های جدید و قدیمی رو فقط برای نیمه حفاظتی در نظر گرفته
برای کنکور که خب قطعا باید فقط نیمه حفاظتی رو در نظر میگیریم .
حالا اگه تو نهایی همچین چیزی داد کدوم مورد درسته ؟
توضیحات زیست یازدهم صفر تا صد استاد موقاری
-
*در مفصل زانو نازک نی حضور ندارد.
الزاما این قانون نیست که همهی استخوان هایی که در مفصل حضور دارند باهم اتصال داشته باشند.
نازک نی و درشت نی در باهم اتصال دارند اما این اتصال جزء مفصل زانو نیست.
استخوان های کف دست و کف پا در مفصل های مچ دست و مچ پا حضور ندارند.
*هر استخوان لگن در مجموع ۵ مفصل و اتصال دارند.
جلسه ۳۴ -
اعمال استخوان ها
در پشتیبانی محوری حضور دارد به واسطه کاسه چشم (جمجمه) و ستون مهره ها ، همچنین جانبی نیز در این بخش حضور دارد.
در حرکت جانبی ، محوری به ستون مهره حضور دارند.
حفاظت اندام های درونی به طور کلی بخش محوری و بخش جانبی هر دو نقش دارند
اگر به طور کلی در مورد حفاظت اندام های درونی صحبت کنیم جانبی هم حضور دارد اما اگر ریز و جزء به جزء بررسی کنیم فقط محوری حضور دارد.
تولید یاخته های خونی بخش جانبی و محوری نقش دارند
*برای استخوان بازو و ران تنه مغز زرد و دو سر آن مغز قرمز دارد.
ذخیره مواد معدنی هم جانبی و هم محوری حضور دارد.
کمک به شنیدن و تکلم و.... فقط محوری حضور دارد.استخوان ها
استخوان ها = ۱_ دراز ← ران ، بازو ، زند زیرین ، زند زبرین ، درشت نی ، نازک نی ، ترقوه
۲_کوتاه ← استخوان های مچ دست ، مچ پا
۳_پهن ← جمجمه ، کتف ، جناغ ، لگن
۴_نامنظم ← مهره ها
۵_سزاموئید (کنجدی) ← کشکک -
ساختار استخوان
همه استخوان ها بافت استخوانی فشرده و اسفنجی دارند اما میزان و محل قرار گیری متفاوت است.
در استخوان ران در قسمت تنه غالب بافت فشرده و کمی بافت اسفنجی است و در قسمت سرها غالب بافت اسفنجی و کمی بافت فشرده است.
برای فهمیدن میزان بافت ها به نوع استخوان نگاه میکنیم.
بافت فشرده تیغه های منظم دارد اما بافت اسفنجی تیغه های نامنظم دارد که باعث ایجاد حفره می شوند.
در مجرای هاورس رگ ها (خونی و لنفی) و اعصاب وجود دارد.
*در بافت اسفنجی سامانه هاورس نداریم.
*هر سلول استخوانی در بافت فشرده الزاما در سامانه هاورس حضور ندارد.
*ماده زمینه ای بافت پیوندی را خود سلول های آن بافت ترشح می کنند.ماده زمینه ای استخوان
در ماده زمینه ای رشته های کلاژن ، رشته های الاستیکی ، مواد معدنی ، کلسیم و فسفات داریمبافت پیوندی دو لایه
در بافت پیوندی که استخوان را احاطه کرده است رشته کلاژن (بیشتر) و رشته های الاستیکی (کمتر) هم حضور دارند.
لایه درونی در تماس مستقیم با بافت فشرده است و ارتباط مستقیمی با بافت اسفنجی ندارد.
*از طریق مجراهای افقی رگ های خونی به بافت اسفنجی هم می رسند.
رگ های خونی برای خروج از هردو لایه بافت پیوندی میگذرند.مغز استخوان
هرجا که بافت اسفنجی باشد الزاما این نیست که آنجا مغز قرمز استخوان باشد / اغلب این اتفاق می افتد اما همیشه نیست
*تعداد زیادی از مجرای مرکزی هاورس وجود دارد اما فقط یک مجرای مرکزی در استخوان وجود دارد.
مغز قرمز و مغز زرد در بافت فشرده نیست.
تمام روند تولید یاخته های خونی در بافت اسفنجی اتفاق می افتد. -
تولید ماده زمینه ای با توده استخوانی و تراکم آن رابطه مستقیم دارد.کاهش ترشح ماده زمینه ای میتواند باعث پوکی استخوان شود.
دوتا عامل در افزایش توده اسخوانی نقش دارند =افزایش فشار، ورزش و تحرک
*بخاطر وجود بیشتر هورمون تستوسترون در آقایون تراکم توده استخوانی در تمام سنین بیشتر است.
در بازه ۲۰_۵۰ سال کاهش توده استخوانی در یک آقا بیشتر از یک خانم است اما درکل نسبت به خانم ها بیشتر است. -
مفصل
مفصل ها انواع متفاوتی دارند برخی از مفاصل از نوع ثابت هستند. بیشتر مفاصل انسان از نوع متحرک است.
در جمجمه بیشتر مفاصل ثابت هستند برخی متحرک هستند.
*هر مفصل جمجمه ثابت نیست.
دو عامل کمک می کنند تا در محل مفصل اصطحکاک کاهش پیدا کند و به حداقل برسد ۱_مایع مفصلی، ۲_سطح صیقلی غضروف
انواع مفصل ← ۱_ ثابت = مانند بیشتر مفاصل جمجمه، بین دو استخوان در محل مفصل مایع مفصلی وجود ندارد، استخوان های متصل شده بهم فاقد حرکتند
۲_متحرک = مایع مفصلی دارد، توانایی حرکت استخوان دارد که چند دسته می شوند← ۱_گوی و کاسه = چرخش در تمامی جهات مثل مفصل شانه، مفصل نیم لگن و ران
۲_لولایی = چرخشی ندارد، حرکت دوجهته مثل مفصل زانو، آرنج و بین انگشتان
۳_لغزنده = چرخش ندارد ، حرکت دو جهته ندارد ، استخوان های متصل روی هم میلغزند مثل مفصل بین زوائد کناری بین مهره ها ، مفصل بین ۱۰ جفت دنده بالایی جناغ -
*سر استخوانی که در مفصل متحرک قرار گرفته است از غضروف پوشیده شده است.
لایه نارنجی رنگ اطراف مفصل سازنده مایع مفصلی است که آن را به درون ترشح می کند.
مایع مفصلی در ارتباط مستقیم با کپسول مفصلی نیست.
وسعت کپسول مفصلی نسبت به غضروف و پرده سازنده مایع مفصلی بیشتر است.
*مایع مفصلی از بالا و پایین به یک غضروف متصل نیست.
جنس کپسول مفصلی مشابه زردپی و رباط است.
جلسه ۳۹ -
ماهیچه ذوزنقه ای که در ناحیه گردن قرار دارد با استخوان ترقوه اتصال دارد، ماهیچه دلتایی نیز با استخوان ترقوه اتصال دارد.
ماهیچه سینه ای از بالا با ترقوه و از کنار با جناغ اتصال دارد.
ماهیچه توام از بالا به استخوان ران و از پایین به پاشنه پا اتصال دارد.
*هر ماهیچه اسکلتی که زردپی دارد قطعا به استخوان متصل نیست.
جلو بازو از طریق یک زردپی واحد به زند زبرین وصل می شود.
جملات دو سمتی
حرکات ارادی قطعا ناشی از انقباض ماهیچه اسکلتی است ← همه انقباض های ماهیچه اسکلتی هم ارادی نیست.
حرکات ارادی قطعا ناشی از انقباض ماهیچه اسکلتی است ← همه انقباض های ارادی ماهیچه اسکلتی منجر به حرکت نمی شود.
همه ماهیچه های دستگاه حرکتی قطعا اسکلتی است ← همه ماهیچه های اسکلتی هم جزء دستگاه حرکتی نیست.
حرکات ارادی باعث کوتاه شدن ماهیچه اسکلتی می شود ← همه انقباض های ارادی ماهیچه اسکلتی هم منجر به کوتاه شدن ماهیچه اسکلتی نیست.
همه ماهیچه های متصل به استخوان قطعا اسکلتی هستند ← همه ماهیچه های اسکلتی به استخوان وصل نیستند.
همه ماهیچه های متصل به استخوان قطعا دارای زردپی است ← همه ماهیچه های اسکلتی دارای زردپی متصل به استخوان نیستند.
همه حرکات ارادی قطعا ناشی از انقباض ماهیچه اسکلتی است ← همه حرکات فقط ناشی از انقباض ماهیچه اسکلتی نیست.
همه حرکات استخوان ها ناشی از انقباض ماهیچه اسکلتی است ← انقباض همه ماهیچه های اسکلتی باعث حرکت استخوان نمی شود.
حرکات ارادی قطعا ناشی از انقباض ماهیچه اسکلتی است ← حرکات غیر ارادی می تواند ناشی از انقباض ماهیچه اسکلتی باشد. -
بافت پیوندی رشته ای ← دور ماهیچه ها ، دور دسته تارها ، اطراف تار ماهیچه ای
در ماهیچه اسکلتی ماهیچه صاف هم به واسطه رنگ های خونی دیده می شود.
سارکومر
در جایی که اکتین یا میوزین تنها باشد آنجا قطعا قسمت روشن است و قسمتی که تیره است است دو باهم هستند.
*هم اکتین دو رشته ای است هم میوزین.
دم میوزین در قسمت مرکزی سارکومر (قسمت تیره) است و سر آن در انتهای مناطق تیره رنگ است. -
دستگاه عصبی مرکزی ← بخش مرکزی دستگاه عصبی محیطی ← سیناپس (یاخته حرکتی با ماهیچه مخطط) ← آزاد شدن ناقل (اگزوسیتوز) ← تغییر پتانسیل غشاء یاخته ← ایجاد موج الکتریکی (درطول غشاء) ← تحریک یاخته ماهیچه ای ← شبکه اندوپلاسمی صاف ← آزاد شدن کلسیم به سیتوپلاسم ← کلسیم+ATP ← اتصال سرهای میوزین و اکتین ← اتصال و تغییر میوزین ← سرهای میوزین، اکتین را به وسط سارکومر میکشد ← نزدیک شدن دو خط Z بهم ← کوتاه شدن تار ← کوتاه شدن طول دسته تار ← کوتاه شدن طول ماهیچه
*از نزدیک شدن خط Z بهم به بعد برای همه ماهیچه های اسکلتی نیست.
*در نزدیک شدن خطوط Z طول بخش تیره تغییری نمی کند اما بخش سفید کوتاه می شود.
*برای متصل شدن سر میوزین به اکتین ATP نباید به سر میوزین وصل باشد. -
*برای انقباض ماهیچه مخطط وجود ATP و کلسیم ضروری است.
*در انقباض شدید خط های Z درحدی بهم نزدیک می شوند که کاملا بخش سفید ناپدید می شود.
*وقتی ADP به سر میوزین متصل است می تواند به اکتین وصل باشد اما نمیتواند حرکت پارویی داشته باشید.
*کلسیم برای انقباض ماهیچه صاف هم ضروری است.
انقباض دو نوع ایزوتونیک و ایزومتریک است.
ایزوتونیک با کوتاه شدن ماهیچه همراه است اما ایزومتریک با کوتاه شدن ماهیچه همراه نیست.
*هم برای انقباض هم برای انبساط ماهیچه ATP مصرف میکنیم .
*سیناپس برای انبساط ماهیچه از نوع غیرفعال است.
*هنگامی که سر میوزین دارای ATP است قطع به یقین به اکتین متصل نیست. -
*توی تارهایی که برای حرکات استقامتی اختصاصی شدهاند همه آنها سرعت انقباضشون از نوع کند نیست.
انواع تار =
۱_کند ← رنگ: قرمز ، تامین انرژی (بیشتر): هوازی ، میزان میوگلوبین: زیاد ، اختصاصی برای حرکات استقامتی: استقامتی ، O2 ذخیره ای: بیشتر ، زمان نگهداری انرژی: طولانی تر ، خستگی: دیر ، تعداد میتوکندری: بیشتر ، بیشتر در افراده...: ورزشکار ، سرعت انقباض:پایین ، سرعت ماندگاری انقباض: بیشتر ، تولید ATP: بیشتر ، مصرف O2: بیشتر ، مصرف ATP: بیشتر ، تولید CO2: بیشتر ، تولید H2O: بیشتر ، تولید لاکتیک اسید: کمتر ، مویرگ خونی در اطراف: بیشتر ، سرعت کوتاه شدن تارچه: کمتر ، سرعت کوتاه شدن سارکومر: کمتر ، سرعت نزدیک شدن خطوط Z بهم: کمتر ، تعداد دفعات اتصال و جدا شدن میوزین و اکتین: کمتر۲_تند ← رنگ: سفید ، تامین انرژی (بیشتر): بی هوازی ، میزان گلوبین: کم ، اختصاصی برای حرکات استقامتی: سریع ، O2 ذخیره ای: کمتر ، زمان نگهداری انرژی: کوتاه تر ، خستگی: زود ، تعداد میتوکندری: کمتر ، بیشتر در افراده...: کم تحرک ، سرعت انقباض:بالا ، سرعت ماندگاری انقباض: کمتر ، تولید ATP: کمتر ، مصرف O2: کمتر ، مصرف ATP: کمتر ، تولید CO2: کمتر ، تولید H2O: کمتر ، تولید لاکتیک اسید: بیشتر ، مویرگ خونی در اطراف: کمتر ، سرعت کوتاه شدن تارچه: بیشتر ، سرعت کوتاه شدن سارکومر: بیشتر ، سرعت نزدیک شدن خطوط Z بهم: بیشتر ، تعداد دفعات اتصال و جدا شدن میوزین و اکتین: بیشتر
*میوگلوبین در سیتوپلاسم تارهاست.
*اگر دراسکلت درونی جانوری استخوان دیده شد صد در صد میتوان غضروف دید اما در جانوری که غضروف دیده می شود صد در صد نمیتوان استخوان دید. -
دستگاه درون ریز
دستگاه درون ریز از غده برون ریز، سلول های درون ریز و هورمون های آن تشکیل شده است که یکی از مهمترین دستگاه های ارتباطی بدن است.
*یک سلول میتواند چندین گیرنده برای چندین هورمون داشته باشید اما یک هورمون هرگز نمی تواند چندین گیرنده داشته باشد.
*یک هورمون فقط یک گیرنده دارد.
*هورمون ها به جریان خون سیاهرگی میریزند.
*برای پیک شیمایی که ناقل است صد در صد گیرنده بر روی غشاء سلول هدف است.
*سلول عصبی که هورمون میسازد در جسم سلولی این سلول عصبی این هورمون ها ساخته می شود.مقایسه هورمون های ناقل
ریزش= اگر پیک شیمیایی در فضای بین سلولی ماند ناقل ست اما اگر نماند و وارد خون شد، هورمون است.
سازنده= هورمون رو هم یک سلول درون ریز هم یک سلول عصبی می تواند بسازد اما ناقل را فقط سلول عصبی می سازد.
سلول هدف= سلول های هدف ناقل ماهیچه ای، نورون دیگر و غده است اما سلول هدف هورمون میتواند هر سلولی باشد.
سرعت= ناقل سرعت بیشتری دارد اما هورومون به نسبت سرعت کمتری دارد.
عمر و مدت اثرگذاری= هورمون ها عمری بیشتری نسبت به ناقل ها دارند.
محل گیرنده= محل گیرنده هورمون درون سلول و روی سطح غشاء است، محل گیرنده ناقل روی سطح غشاء است.
مسافت= ناقل کوتاه برد و هورمون دور برد است.
ورود به سلول هدف= هورمون میتواند وارد سلول هدف شود اما ناقل خیر.