عشق و عاشقی کنکور
-
Elham Hoseni خیلی زود من کسی بودم که تنفر داشتم ازین مسائل و تمرکزم روو درسم بود کاملا، اما نفهمیدم چیشد برام مهم شد..
نوشتهشده در ۷ اسفند ۱۴۰۰، ۲۰:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهRasta 0
من اون روز هم خدمت یک عزیزی همین رو می گفتم الان بچه ها رو می بینم از سنین پایین گاها ۱۵ یا ۱۶ سال می گن ما از عشق تنفر داریم در صورتی که مفهوم دقیقی ازش در ذهنشون نیست وقتی به چیزی تنفر می ورزی در واقع داری بهش فکر می کنی و وقتی بهش فکر می کنی به سمتش کشیده میشی پس این کار اشتباه محض هست -
Dr Aryan 0
جانم ؟
مگه پیتزاستنوشتهشده در ۷ اسفند ۱۴۰۰، ۲۰:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهElham Hoseni
شاید دخت بودن شاید پسر -
Elham Hoseni
شاید دخت بودن شاید پسرنوشتهشده در ۷ اسفند ۱۴۰۰، ۲۰:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
Rasta 0
من اون روز هم خدمت یک عزیزی همین رو می گفتم الان بچه ها رو می بینم از سنین پایین گاها ۱۵ یا ۱۶ سال می گن ما از عشق تنفر داریم در صورتی که مفهوم دقیقی ازش در ذهنشون نیست وقتی به چیزی تنفر می ورزی در واقع داری بهش فکر می کنی و وقتی بهش فکر می کنی به سمتش کشیده میشی پس این کار اشتباه محض هستElham Hoseni اره دیگه دقیقا
از بس نمیخواستمش جذبش شدم
-
-
Elham Hoseni
گفتم شاید مخلوطن -
نوشتهشده در ۷ اسفند ۱۴۰۰، ۲۱:۵۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
Dr Aryan 0 وا ینی چی
نوشتهشده در ۷ اسفند ۱۴۰۰، ۲۱:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهRasta 0
گفتم که فکر کردم یا دختره یا پسر -
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۷ اسفند ۱۴۰۰، ۲۱:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Mohammad Lotfi 0
مودب باش -
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۷ اسفند ۱۴۰۰، ۲۲:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بهتره برای درس خوندن از همدیگه جدا بشید فعلا
-
نوشتهشده در ۷ اسفند ۱۴۰۰، ۲۲:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
سلام من حالم خیلی بده یازدهم تجربی ام.ی ده ماهی میشع وارد یه رابطه عاطفی شدم و شدیدا از نظر درسی لطمه دیدم بخاطر دعوا ها سوتفاهما و چیزایی که پیش میاد و اینکه نمیتونم درست تمرکز کنم و با کوچک ترین کم توجهی از سمت مقابلم به هم میریزم.میخوام جدا بشم اما وابستگیم بهش زیاده و اونم ادم خوبیه هیچی ازش ندیدم.بارها جدا شدم اما نتونستم و دوباره برگشتم و هربار گفت که درستش میکنیم و ارتباط کمتر و این ها و من از طرفی حس میکنم چون سن مناسبی نیست ممکنه اصلا ادم درستی هم نباشه برای من و اینجوری هم از درس افتادم.چکار کنم جدا بشم ازش و اینکه میشه تمرکز کنم و باز مثل قبلا اوضاع درسیم خوب بشه و رتبه های خوب بیارم؟؟؟میترسم بازم درگیرش باشم....توروخدا کمکم کنین بریدم ریگه اصلا نمیتونم درس بخونم:))
Rasta 0 سلام به نظرم جداشو اصلا سن و زمان مناسبی برای رابطه عاطفی نیست
-
سلام من حالم خیلی بده یازدهم تجربی ام.ی ده ماهی میشع وارد یه رابطه عاطفی شدم و شدیدا از نظر درسی لطمه دیدم بخاطر دعوا ها سوتفاهما و چیزایی که پیش میاد و اینکه نمیتونم درست تمرکز کنم و با کوچک ترین کم توجهی از سمت مقابلم به هم میریزم.میخوام جدا بشم اما وابستگیم بهش زیاده و اونم ادم خوبیه هیچی ازش ندیدم.بارها جدا شدم اما نتونستم و دوباره برگشتم و هربار گفت که درستش میکنیم و ارتباط کمتر و این ها و من از طرفی حس میکنم چون سن مناسبی نیست ممکنه اصلا ادم درستی هم نباشه برای من و اینجوری هم از درس افتادم.چکار کنم جدا بشم ازش و اینکه میشه تمرکز کنم و باز مثل قبلا اوضاع درسیم خوب بشه و رتبه های خوب بیارم؟؟؟میترسم بازم درگیرش باشم....توروخدا کمکم کنین بریدم ریگه اصلا نمیتونم درس بخونم:))
این پست پاک شده! -
سلام من حالم خیلی بده یازدهم تجربی ام.ی ده ماهی میشع وارد یه رابطه عاطفی شدم و شدیدا از نظر درسی لطمه دیدم بخاطر دعوا ها سوتفاهما و چیزایی که پیش میاد و اینکه نمیتونم درست تمرکز کنم و با کوچک ترین کم توجهی از سمت مقابلم به هم میریزم.میخوام جدا بشم اما وابستگیم بهش زیاده و اونم ادم خوبیه هیچی ازش ندیدم.بارها جدا شدم اما نتونستم و دوباره برگشتم و هربار گفت که درستش میکنیم و ارتباط کمتر و این ها و من از طرفی حس میکنم چون سن مناسبی نیست ممکنه اصلا ادم درستی هم نباشه برای من و اینجوری هم از درس افتادم.چکار کنم جدا بشم ازش و اینکه میشه تمرکز کنم و باز مثل قبلا اوضاع درسیم خوب بشه و رتبه های خوب بیارم؟؟؟میترسم بازم درگیرش باشم....توروخدا کمکم کنین بریدم ریگه اصلا نمیتونم درس بخونم:))
Rasta 0 "یکم طولانی شد"
سلام عزیزم، خیلی بهتره که تو این سن که به بلوغ فکری و عاطفی کاملی نرسیدیم وارد رابطه نشیم.
من اعتقاد دارم که حتی اگر سنمون هم بیشتر باشه و موقعیت های بهتری هم از هر نظر داشته باشیم نباید خودمون رو درگیر بکنیم مگر اینکه هم از خودمون و هم از طرف مقابلمون شناخت کافی داشته باشیم و قصد جدی باشه در غير اين صورت باشه بعده ها متوجه میشیم که فقط وقت تلف کردن و آسیب به خود بوده.
تو مغزت هک کردی که من نمیتونم از این آدم جدا بشم، وابستش هستم و مدام هم این هارو قبل گرفتن یه تصمیم جدی با خودت تکرار میکنی و یه کاری کردی که مغزت باورش بشه این کار شدنی نیست!
با این کار یه "ظلم بزرگ" رو در حق خودت انجام میدی.يه لحظه تصور کن:
اين رابطه رو با تمام معايب و مزايا عاطفی که داره تموم نکردی و ادامه دادی....تک و توک تونستی درس بخونی ولی نه اونطوری که برای خودت راضی کننده باشه... به همین دلیل علاوه بر تنش های ایجاد شده در طی این رابطه مجبوری بار روانی درس نخوندن، استرس داشتن، اهمالکاری، تمرکز نداشتن، پیشرفت نکردن، درجا زدن و...رو هم متحمل بشی!
بعد از آزمون به جای احساس رضایت، افسوس تلاش هایی که میتونستی در حق خودت بکنی و نکردی ذره ذره نابودت میکنه..!
اون روز توانایی این رو داری که لحظه های از دست رفته رو برگردونی تا بتونی یه صفحه بیشتر بخونی؟ کسی که وابستش شدی میتونه بهترین رتبه و بهترین شغل رو بعد اینکه آزمون سراسری رو خراب کردی و رتبه نیوردی، برات فراهم کنه؟
بهترین موقعیت اجتماعی و شغلیای که میتونی به دست بیاری رو به خاطر یه رابطه که مشخص نیست آخرش چی هست، از دست نده...
فکر کن و تصمیم بگیر، سخت هست ولی شدنیه...اینم بدون هیچ کاری نیست که تو از پسش بر نیای..!
امیدوارم بتونی بهترین تصمیم رو بگیری:)🤍 -
سلام من حالم خیلی بده یازدهم تجربی ام.ی ده ماهی میشع وارد یه رابطه عاطفی شدم و شدیدا از نظر درسی لطمه دیدم بخاطر دعوا ها سوتفاهما و چیزایی که پیش میاد و اینکه نمیتونم درست تمرکز کنم و با کوچک ترین کم توجهی از سمت مقابلم به هم میریزم.میخوام جدا بشم اما وابستگیم بهش زیاده و اونم ادم خوبیه هیچی ازش ندیدم.بارها جدا شدم اما نتونستم و دوباره برگشتم و هربار گفت که درستش میکنیم و ارتباط کمتر و این ها و من از طرفی حس میکنم چون سن مناسبی نیست ممکنه اصلا ادم درستی هم نباشه برای من و اینجوری هم از درس افتادم.چکار کنم جدا بشم ازش و اینکه میشه تمرکز کنم و باز مثل قبلا اوضاع درسیم خوب بشه و رتبه های خوب بیارم؟؟؟میترسم بازم درگیرش باشم....توروخدا کمکم کنین بریدم ریگه اصلا نمیتونم درس بخونم:))
نوشتهشده در ۸ اسفند ۱۴۰۰، ۷:۴۴ آخرین ویرایش توسط Mr.Fantastic انجام شدهRasta 0
سلام.صرفا مجازی هست؟ -
سلام من حالم خیلی بده یازدهم تجربی ام.ی ده ماهی میشع وارد یه رابطه عاطفی شدم و شدیدا از نظر درسی لطمه دیدم بخاطر دعوا ها سوتفاهما و چیزایی که پیش میاد و اینکه نمیتونم درست تمرکز کنم و با کوچک ترین کم توجهی از سمت مقابلم به هم میریزم.میخوام جدا بشم اما وابستگیم بهش زیاده و اونم ادم خوبیه هیچی ازش ندیدم.بارها جدا شدم اما نتونستم و دوباره برگشتم و هربار گفت که درستش میکنیم و ارتباط کمتر و این ها و من از طرفی حس میکنم چون سن مناسبی نیست ممکنه اصلا ادم درستی هم نباشه برای من و اینجوری هم از درس افتادم.چکار کنم جدا بشم ازش و اینکه میشه تمرکز کنم و باز مثل قبلا اوضاع درسیم خوب بشه و رتبه های خوب بیارم؟؟؟میترسم بازم درگیرش باشم....توروخدا کمکم کنین بریدم ریگه اصلا نمیتونم درس بخونم:))
نوشتهشده در ۸ اسفند ۱۴۰۰، ۷:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهRasta 0 سلام، سی سال دیگه اسم اون آدمو هم یادتون نمیاد ! به فکر خودتون باشید !
-
سلام من حالم خیلی بده یازدهم تجربی ام.ی ده ماهی میشع وارد یه رابطه عاطفی شدم و شدیدا از نظر درسی لطمه دیدم بخاطر دعوا ها سوتفاهما و چیزایی که پیش میاد و اینکه نمیتونم درست تمرکز کنم و با کوچک ترین کم توجهی از سمت مقابلم به هم میریزم.میخوام جدا بشم اما وابستگیم بهش زیاده و اونم ادم خوبیه هیچی ازش ندیدم.بارها جدا شدم اما نتونستم و دوباره برگشتم و هربار گفت که درستش میکنیم و ارتباط کمتر و این ها و من از طرفی حس میکنم چون سن مناسبی نیست ممکنه اصلا ادم درستی هم نباشه برای من و اینجوری هم از درس افتادم.چکار کنم جدا بشم ازش و اینکه میشه تمرکز کنم و باز مثل قبلا اوضاع درسیم خوب بشه و رتبه های خوب بیارم؟؟؟میترسم بازم درگیرش باشم....توروخدا کمکم کنین بریدم ریگه اصلا نمیتونم درس بخونم:))
Rasta 0 با سلام ، منم همچین چیزی رو بار ها تجربه کردم ، و برای من گذشت زمان درستش کرد ، و البته اون مدتی که سعی میکردم رابطمو قطع کنم خیلی برام سخت بود ، هی وسط درس خوندن حواسم پرت میشد و یه افت تحصیلی شدیدی داشتم حدود 2 3 هفته ولی به مرور اوکی شد و به خودم قول دادم سمت هیچ رابطه ای نرم .
-
سلام دوست ندارم زیاد حرف فلسفی بگم
میخوام مثال بیارم برات
مثال دور نه!
مثال خودم!
از تابستون سال یازدهم (خرداد ۹۹) وارد رابطه عاطفی با کسی که مدت زیادی بود دوسش داشتم شدم
گند زده شد به سال یازدهم
بیستو چهار ساعت گوشی دستم بود
کل روز فکرم همیشه درگیر این بود که کجاست چیکار میکنه (وقتایی که حرف نمیزدیم)
اینطوری سال یازدهم نابود شد
تابستون ۱۴۰۰ یعنی امسال نامزد کردم باهاش
هم از اینکه وارد رابطه شدم پشیمونم و هم از نامزدیم
نه اینکه از خود طرف پشیمون باشم! نه! از اینکه الان وقتش نبود پشیمونم
واقعیتش وقتی عاشق میشی چشات کور میشه دقیقا عین خودم که بلا نسبت عین گاو نصیحت و حرفای هیچ کسیو قبول نمیکردم
نتیجش این شد که یازدهم افتضاح بودم و حتی ده تا تست هم نزدم!
و امسال که شروع کردم از اول مهر دارم میخونم خیییییلی پشیمونم چون فشاری که الان بهم وارد شده رو میتونستم رااااحت نصف کنم
اگه یازدهم رو میخوندم با یکم دهم که نسبتا خوب بودم میتونستم تو تابستون دوازدهم پایه رو ببندم و با قدرت وارد دوازدهم شم اما گند زدم به معنای واقعی گند زدم
ازت خواهش میکنم برای خودت و آیندت هم که شده عین من گاو نشو
بهش بگو «کنکور که قبول شدم خودم بهت پیام میدم بهت قول میدم»
و تمام
منتظر جوابشم نباش
همه چیو تموم کنی
اگه مجبوری برو پیش دکتر روانشناس کاری کنه که فراموشش کنی
سیمکارتتو بسوزون
یجوری خلاص شو
ببین من آدم بی احساسی نیستم یعنی احساسی تر از من نیست! عاشق تر از من نیست! من حاضر بودم اون موقع هر کاری براش بکنم! عاشق به معنای واقعی!
اما پشیمون ترین آدم رو این کره ی خاکیم
اشتباه منو تکرار نکن وگرنه خودتو خراب میکنی هیچ کسی به جز خودت قرار نیست دلش برات بسوزه
والسلام -
سلام من حالم خیلی بده یازدهم تجربی ام.ی ده ماهی میشع وارد یه رابطه عاطفی شدم و شدیدا از نظر درسی لطمه دیدم بخاطر دعوا ها سوتفاهما و چیزایی که پیش میاد و اینکه نمیتونم درست تمرکز کنم و با کوچک ترین کم توجهی از سمت مقابلم به هم میریزم.میخوام جدا بشم اما وابستگیم بهش زیاده و اونم ادم خوبیه هیچی ازش ندیدم.بارها جدا شدم اما نتونستم و دوباره برگشتم و هربار گفت که درستش میکنیم و ارتباط کمتر و این ها و من از طرفی حس میکنم چون سن مناسبی نیست ممکنه اصلا ادم درستی هم نباشه برای من و اینجوری هم از درس افتادم.چکار کنم جدا بشم ازش و اینکه میشه تمرکز کنم و باز مثل قبلا اوضاع درسیم خوب بشه و رتبه های خوب بیارم؟؟؟میترسم بازم درگیرش باشم....توروخدا کمکم کنین بریدم ریگه اصلا نمیتونم درس بخونم:))
نوشتهشده در ۸ اسفند ۱۴۰۰، ۱۳:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهRasta 0 از یه طرف بهت حسودیم میشه و از یه طرف خوشحالیم میشه
حسودیم بخاطر اینه که اصن من سال یازدهم معشوقه ای نداشتم و خوشحالیم هم بخاطر اینه که اصن من سال یازدهم معشوقه ای نداشتم
کمک خاصی نکردم بهت ولی امیدوارم حداقل خندونده باشم
-
سلام دوست ندارم زیاد حرف فلسفی بگم
میخوام مثال بیارم برات
مثال دور نه!
مثال خودم!
از تابستون سال یازدهم (خرداد ۹۹) وارد رابطه عاطفی با کسی که مدت زیادی بود دوسش داشتم شدم
گند زده شد به سال یازدهم
بیستو چهار ساعت گوشی دستم بود
کل روز فکرم همیشه درگیر این بود که کجاست چیکار میکنه (وقتایی که حرف نمیزدیم)
اینطوری سال یازدهم نابود شد
تابستون ۱۴۰۰ یعنی امسال نامزد کردم باهاش
هم از اینکه وارد رابطه شدم پشیمونم و هم از نامزدیم
نه اینکه از خود طرف پشیمون باشم! نه! از اینکه الان وقتش نبود پشیمونم
واقعیتش وقتی عاشق میشی چشات کور میشه دقیقا عین خودم که بلا نسبت عین گاو نصیحت و حرفای هیچ کسیو قبول نمیکردم
نتیجش این شد که یازدهم افتضاح بودم و حتی ده تا تست هم نزدم!
و امسال که شروع کردم از اول مهر دارم میخونم خیییییلی پشیمونم چون فشاری که الان بهم وارد شده رو میتونستم رااااحت نصف کنم
اگه یازدهم رو میخوندم با یکم دهم که نسبتا خوب بودم میتونستم تو تابستون دوازدهم پایه رو ببندم و با قدرت وارد دوازدهم شم اما گند زدم به معنای واقعی گند زدم
ازت خواهش میکنم برای خودت و آیندت هم که شده عین من گاو نشو
بهش بگو «کنکور که قبول شدم خودم بهت پیام میدم بهت قول میدم»
و تمام
منتظر جوابشم نباش
همه چیو تموم کنی
اگه مجبوری برو پیش دکتر روانشناس کاری کنه که فراموشش کنی
سیمکارتتو بسوزون
یجوری خلاص شو
ببین من آدم بی احساسی نیستم یعنی احساسی تر از من نیست! عاشق تر از من نیست! من حاضر بودم اون موقع هر کاری براش بکنم! عاشق به معنای واقعی!
اما پشیمون ترین آدم رو این کره ی خاکیم
اشتباه منو تکرار نکن وگرنه خودتو خراب میکنی هیچ کسی به جز خودت قرار نیست دلش برات بسوزه
والسلامدانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۸ اسفند ۱۴۰۰، ۱۵:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهامیر تشنه دل
ببخشید چه طور راحت اجازه دادن که نامزد کنید
خانواده مشکلی نداشتن؟ -
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۸ اسفند ۱۴۰۰، ۱۵:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
لذت چند روزه تون رو فدای یک عمر زندگی نکنید
شاید ارتباط با جنس مخالف در هر سنی لذت بخش باشه
اما باید توجه کرد که هر کاری زمانی داره
اولین روز های رابطه فکر میکنید که همه چی عالیه من چقدر خوشبختم اما وقتی به ماه و سال میرسه میفهمید که ای کاش زمان کنکور این اشتباه رو مرتکب نمیشدم
شما درستون رو بخونید دانشگاه برید بعد از چند ترم به فکر نفر دوم تو زندگیتون باشید
الان تو این سن و زمان کنکوری بودن بهترین یار و همدممون اول خدا ست بعد خانواده
امیدوارم درسی برای همه مون باشه
یا علی