-
Nafas Hadian 0
شوما با قوانین خودتون مشاعره کنید
ما هم با قوانین خودموننوشتهشده در ۲۵ خرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@fatemeh-Ma
وا
هر کاری دوست داری بکن
به من چه اصلا -
@fatemeh-Ma
وا
هر کاری دوست داری بکن
به من چه اصلانوشتهشده در ۲۵ خرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهNafas Hadian 0
عزیزم
من با اقای صباحی بودم
رو ایشون ریپ زدم:) -
نوشتهشده در ۲۵ خرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@حامد-صباحی
دل
نفس در سینه میلرزد ز دست دل تپیدنهانگه دردیده میرقصد ز شور و شوق دیدنها
-
Nafas Hadian 0
عزیزم
من با اقای صباحی بودم
رو ایشون ریپ زدم:)نوشتهشده در ۲۵ خرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@fatemeh-Ma
اینجا جای اسپم نیست
منم دیگه لازم نمیدونم با شما بحث کنم
یا حق -
@حامد-صباحی
دل
نفس در سینه میلرزد ز دست دل تپیدنهانگه دردیده میرقصد ز شور و شوق دیدنها
Nafas Hadian 0
دست
دست منو به موی تو محتاج کشیدن چشماتو شبیه شب معراج کشیدن
شیرینی آشور لبت قند فریمان خلخال و خطو خال لبت خطه گیلان -
@fatemeh-Ma
اینجا جای اسپم نیست
منم دیگه لازم نمیدونم با شما بحث کنم
یا حقنوشتهشده در ۲۵ خرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهNafas Hadian 0
شوما میای ریپ میزنی کسی با شوما صحبتی نداره...
بسلامت -
Nafas Hadian 0
دست
دست منو به موی تو محتاج کشیدن چشماتو شبیه شب معراج کشیدن
شیرینی آشور لبت قند فریمان خلخال و خطو خال لبت خطه گیلاننوشتهشده در ۲۵ خرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@حمید-صباحی
معراج
او ز عشّاق برآمد که فلان شبمعراج، دگر نوبت خاقانی ما بود
-
Nafas Hadian 0
شب
شب سردیست، هوا منتظر باران است
وقت خواب است و دلم پیش تو سرگردان است
شب بخیر ای نفست شرح پریشانی من
ماه پیشانی من، دلبر بارانی من -
این پست پاک شده!
-
Nafas Hadian 0
شب
شب سردیست، هوا منتظر باران است
وقت خواب است و دلم پیش تو سرگردان است
شب بخیر ای نفست شرح پریشانی من
ماه پیشانی من، دلبر بارانی مننوشتهشده در ۲۵ خرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@حامد-صباحی
خواب
مرا هرگز نباشد خواب و دارم آرزو گاهیکه خواب آید به چشمم بلکه جانانم به خواب آید
-
@حامد-صباحی
خواب
مرا هرگز نباشد خواب و دارم آرزو گاهیکه خواب آید به چشمم بلکه جانانم به خواب آید
Nafas Hadian 0
خواب
خوابِ آن نرگسِ فَتّانِ تو، بی چیزی نیستتابِ آن زلفِ پریشانِ تو، بی چیزی نیست
-
Nafas Hadian 0
خواب
خوابِ آن نرگسِ فَتّانِ تو، بی چیزی نیستتابِ آن زلفِ پریشانِ تو، بی چیزی نیست
@حمید-صباحی
نرگس
نرگس او با دل بیمار من الفت گرفتعاقبت درد محبت عین درمان شد مرا
-
Nafas Hadian 0
خواب
خوابِ آن نرگسِ فَتّانِ تو، بی چیزی نیستتابِ آن زلفِ پریشانِ تو، بی چیزی نیست
نوشتهشده در ۲۵ خرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@حمید-صباحی
زلف
به غلط ز دست دادم سر زلف یار خود راکه نیازموده بودم دل بیقرار خود را
-
@حمید-صباحی
زلف
به غلط ز دست دادم سر زلف یار خود راکه نیازموده بودم دل بیقرار خود را
Nafas Hadian 0
یار
کارم چو زلف یار پریشان و درهمستپشتم به سان ابروی دلدار پرخمست
-
@حامد-صباحی
درد
گر رَوَد از پِی خوبان دلِ من معذور استدرد دارد چه کُنَد کز پِی درمان نرود
-
نوشتهشده در ۲۵ خرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@حامد-صباحی
بیمار
چشم بیمار تو شد باعث بیماری مابه مسیحا نرسد فکر پرستاری ما
-
@حمید-صباحی
زلف
به غلط ز دست دادم سر زلف یار خود راکه نیازموده بودم دل بیقرار خود را
Nafas Hadian 0
دل
صبا ز حالِ دلِ تنگِ ما چه شرح دهد؟که چون شِکَنجِ ورقهایِ غنچه تو بر توست
-
Nafas Hadian 0
دل
صبا ز حالِ دلِ تنگِ ما چه شرح دهد؟که چون شِکَنجِ ورقهایِ غنچه تو بر توست
نوشتهشده در ۲۵ خرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@حمید-صباحی
غنچه
غنچه دهان برگشود، در چمن و باغ و راغباغ دلم بی گُل است ، غنچه خندان بیا
خنده زنان میروی ، بیخ و بنم میکَنی
مقصد و مقصود من ، قبله جانان بیا
-
@حامد-صباحی
بیمار
چشم بیمار تو شد باعث بیماری مابه مسیحا نرسد فکر پرستاری ما
Nafas Hadian 0
پرستارخدایا با تنی رنجور و بیمار
دعایش می کنم جانش نگهدار
برای درد و غم، آرام جان است
هم او باشد پری، نامش پرستار
-
Nafas Hadian 0
پرستارخدایا با تنی رنجور و بیمار
دعایش می کنم جانش نگهدار
برای درد و غم، آرام جان است
هم او باشد پری، نامش پرستار
نوشتهشده در ۲۵ خرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@حامد-صباحی
درد
خدایا بی سر و سامان منم من
خدایا رنج بی پایان منم من
رسان تو مرحمی درمان دردی
خدایا درد بی درمان منم من