کافــه میـــم♡
-
اصلا دلم نمیخواد از تلخی رفتنت بنويسم، شيرينی همون حضور كوتاهت واسم دوسداشتنی تره. همونجوری که بودی...
هنوز دوستت دارم،همونقدر خودخواهانه، همونقدر مخفیانه...
منتظرم یروزی تو خيابون پشت يه چراغ قرمز طولانی يه دل سير نگات كنم.
سالهای زیادیه ک ندیدمت ولی هنوزم تو خوابام سرک میکشی. با همون مدل راه رفتن مخصوصت!
بعد که بیدار میشم من میمونمو یه كوه از خاطرات شيرين با تو بودن كه ديگه دارن میپوسن -
یه روز یکی ازم پرسید چرا لباس کلفت پوشیدی گفتم جوابش سادست چون سردمه
بعدش فکر کردم جواب ۸۰ درصد سوالاتمون همینقدر ساده است ولی مشکل اینه بعضیا نمیتونن سرشون تو لاک خودشون باشه
کنکور هم همینه اگر یکی پرسید چیکار میکنی چرا درس میخونی راحت بگین آینده ی خودمه
-
به آرامش حضورت قسم
من برای دیدنت، جانم را کنار گذاشته ام!|محدثه فیض|
-
یه دیالوگی تو سریال وست ورد بود که میگفت:«هیچوقت به هیچکس اعتماد نکن، ما انسانیم، بالاخره یجا ناامیدت میکنیم»؛ واقعاً چقد زمان باید بگذره و چقد باید شکست بخوریم تا بفهمیم بالاخره هر آدمی قراره یهجایی ناامیدمون کنه؟! :))
-
زمانزیادیلازمهتافرقبینآدمیکهبایدرهاش
کنیموآدمیکهباهاشمداراکنیمرو
یادبگیریم . .
بههموناندازه؛زمانلازمهتابفهمیخودتلایقچه
چیزهاییهستیویانیستی!
پسهمونجاییکهالانهستیبمون
بزرگشدنوتجربههمباگذرِزمانبهکمکتمیان . .
فقطصبورباش؛چوندرنهایت
هرچیزیکهلایقشیبهوقتشمالتومیشه(:- لاادری ؛
-
آدم هایِ بی معرفتی هستیم !
زود برایِ هم تکراری می شویم
زود از هم خسته می شویم .
انگار عاشق شدن را یادمان نداده اند
پایِ حرف ماندن را ،
وفاداری را ؛
یادمان نداده اند .
اولش برای به دست آوردنِ هم ، به هر دری می زنیم
به هم که رسیدیم ؛
مقایسه می کنیم ،
دنبالِ عیب هایِ هم می گردیم ،
و راحت از هم سیر می شویم .
انصافا که آدم هایِ بی اراده و سر درگمی هستیم ،
به حرف و قول هایمان هیچ اعتباری نیست .
ما یک مشت بازنده ایم
که انتقامِ نداشته هایمان را ؛
از رابطه ها و آدم هایِ بی گناه می گیریم . -
VID_20220916_150459_291.mp4
ابر میبارد و من میشوم از یار جدا...همایون شجریان
امیرخسرو دهلوی -
-
چندیست که پشت پنجره ای رو به خیال آمدنت
انتظار میکشم
پاییز شد نیامدی
زمستان شد نیامدی
حالا که قلبم زیر هجوم سرد نبود تو پیر شده
بهار در راه است
بازهم نمی آیی و من میدانم
این بهار اینبار
خزان عمر من خواهد شد..!:) -
در برابر بی مهری آدم ها هیچ نمیگویم. سکوت و سکوت و سکوت. انگار که لال شده باشم؛ شاید هم کور و کر. دیگر نه انرژی توضیح دادن دارم و نه حتی حوصله اش را. میدانی؟ دیر دریافتم که مسئول طرز فکر آدم ها نیستم. بگذار هر که هرچه خواست بگوید! چه اهمیتی دارد؟ من در لاک خود راحت ترم. آن جا میشود آرام و بی دغدغه زندگی کرد!
-
هرموقع خاصتی یه دل شکسته رو درک کنی
اول خودت بزار جاش
اینجور فکر کن چه شب و روزهایی سر کردی
به امید روزها خوب که برسه
صبح چشمت باز کردی اولین چیز در لحظه اول اون میاد تو ذهنت داریش با شوق میری باش حرف میزنی
خب حالا تصور کن
بعد یهو ورق برگرده همه چی یهو پاک بشه اون دیگه نیست
چی میشه ؟؟؟ -
خداوندا!
اگر روزی بشر گردی
ز حال بندگانت با خبر گردی
پشیمان میشوی از قصه خلقت از این بودن، از این بدعت
خداوندا!
اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای تکه نانی
به زیر پای نامردان بیاندازی
و شب آهسته و خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر میگویی
نمیگویی؟!
-
آدما میرن و تنها یادگاری ای که از خودشون به جا میذارن دلتنگیه. دلتنگی ای که ساعت ۳ صبح، از خواب بلندت میکنه، سرت داد میزنه، بهت فحش میده و به گریت میندازه. دلتنگی به جا مونده از برخی آدما، پررنگ تر از حضور تمام و کمال خودشونه. دردناکه.
- تجربه کردین؟(: