-
دیگری از نظرم گر برود باکی نیست؛
تو، که معشوقی و محبوبی و منظور، مرو!• اوحدی
-
من و بادِ صبا مِسکین دو سرگردانِ بیحاصل
من از افسونِ چشمت مست و او از بویِ گیسویت
حافظ -
این پست پاک شده!
-
گفته بودم،اگر بوسـه دهی توبه کنم
که دگــر با تو از این خطاها نکنم
بوسـه دادی
و چو برخاست لـبت از لـب من؛
توبه کردم که دگــر توبه ی بیجا نکنم... -
[هَمدَردِ منی هم،دردِ مَنی...]
-
این پست پاک شده!
-
شب است و
یک خیابان بیانتها از خیال ...
-
قلب و شب
در مورد جنگهایی که تنهایی توشون جنگیدی میدونن -
ای در دلم نشسته
از تو کجا گریزم؟..... -
تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد
هرکه خاک در میخانه به رخسار نرُفت( حافظ)
-
نه پادشاه، منادی زدهست: می مخورید؟!
بیا، که چشم و دهان تو مست و میگون است...• سعدی
-
شور دیدارت اگر شعله به دل ها بکشد
رود را از جگر كوه به دریا بكشدگیسوان تو شبیه است به شب اما نه!
شب كه اینقدر نباید به درازا بكشد