هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
بعد تو اون هیر و ویر به من گفتن زنگ بزن امبولانس
من گفتم ۱۱۲ هست؟
زنگ زدم ۱۱۲ دیدم دوساعت اهنگ پیشواز داره و بعد فهمیدم هلال احمر گرفتم -
دقیقا اونجای زندگیه که خانم هایده میخونه:
برای کوچه غمگینم،برای خونه غمگینم،برای تو،برای من ،برای هرکی مثل ما...》مهرداد《
-
@Soniaaa
سلامت باشی
میدونی چون ازشیطنت من تنبیه میشدن
حس میکردم بهشون ظلم کردممهشید حسن زاده 0
نوبر بودی جانم
-
@jahad-128 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
حالا خدا رو شکر
اخر این بغضهباز شد من راحت شدم
شندین روز بود هی تحملش می کردم.
داشتم خفه می شدم.
مهم نیست.میگذره.
تمام این دوشیف ها تمام این تا ساعت 2 یی ها تمام این درس های چرت و الکی.
میگذره
هرچند بهاش سلول های مغز منه و زمان و عمرممیگذره.
حاجی تو میان گریه می خندی...؟؟
همین الان حالت بد بود بعد چجوری اینقدر سریع شیفت کردی رو خنده؟؟؟MohsenTaheri
دخترا اکثرا همینن
یهو تغییر حالت میدن -
بعد تو اون هیر و ویر به من گفتن زنگ بزن امبولانس
من گفتم ۱۱۲ هست؟
زنگ زدم ۱۱۲ دیدم دوساعت اهنگ پیشواز داره و بعد فهمیدم هلال احمر گرفتمGharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بعد تو اون هیر و ویر به من گفتن زنگ بزن امبولانس
من گفتم ۱۱۲ هست؟
زنگ زدم ۱۱۲ دیدم دوساعت اهنگ پیشواز داره و بعد فهمیدم هلال احمر گرفتم۱۱۵ بود ؟
-
همین هفته پیش بود خونه مادربزرگم بودیم که اونا گاو و اینا دارن و چندتا طویله دارن پشت طویله کلی علف هست چندوقت پیش چندتا از طویله هارو اتیش زده بودن
ما هم رفته بودیم روستاشون
من یهو دیدم زیر درخت نارنجی شده
هی تو ذهتم داشتم ور میرفتم با خودم که مادرم به مادربزگم گفت صدای گاو میاد رفت بیرون مادرجونم ۳۰ ثانیه بعد چناااآن ضجه ای زد چنان ضجه ای زد من قلبم از جا کنده شد
یهو دیدم پدرم که کنار نشسته بود یه شیرجه زد رسید به در پابرهنه رفت تو کوچه
مادرم بابابزرگم همه ریختن داخل کوچه اتیش گرفت
اصلا وضعیتی بودا
هنوز دست بابام که موقع خاموش کردن اتیش سوخت خوب نشد ولی من بخاطر همون استرس...
Gharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
همین هفته پیش بود خونه مادربزرگم بودیم که اونا گاو و اینا دارن و چندتا طویله دارن پشت طویله کلی علف هست چندوقت پیش چندتا از طویله هارو اتیش زده بودن
ما هم رفته بودیم روستاشون
من یهو دیدم زیر درخت نارنجی شده
هی تو ذهتم داشتم ور میرفتم با خودم که مادرم به مادربزگم گفت صدای گاو میاد رفت بیرون مادرجونم ۳۰ ثانیه بعد چناااآن ضجه ای زد چنان ضجه ای زد من قلبم از جا کنده شد
یهو دیدم پدرم که کنار نشسته بود یه شیرجه زد رسید به در پابرهنه رفت تو کوچه
مادرم بابابزرگم همه ریختن داخل کوچه اتیش گرفت
اصلا وضعیتی بودا
هنوز دست بابام که موقع خاموش کردن اتیش سوخت خوب نشد ولی من بخاطر همون استرس...
دختر پدر شجاع
-
آدما یا تنهایی جامه به تن لحضاتشون میکنن و یا با دیگری،آخه لحظه ها عریانن
کنار اون لحضاتی از زندگیمو جامه اندوه و سرور پوشاندم
و حالا خبر مرگش رو آوردن...
هنوزم به تن لحظه خود جامعه اندوه مپوشان؟؟؟
میبینی؟
غمگینم
غمگینم
بخدا غمگینمحبه انگور_ کسی فوت کرده؟؟
تسلیت میگم اگه کسی فوت کرده -
Gharibe Gomnam
نه اخرشم گفتم نه@Soniaaa
اهان حالا تو اروم باش
-
-
@jahad-128 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
حالا خدا رو شکر
اخر این بغضهباز شد من راحت شدم
شندین روز بود هی تحملش می کردم.
داشتم خفه می شدم.
مهم نیست.میگذره.
تمام این دوشیف ها تمام این تا ساعت 2 یی ها تمام این درس های چرت و الکی.
میگذره
هرچند بهاش سلول های مغز منه و زمان و عمرممیگذره.
حاجی تو میان گریه می خندی...؟؟
همین الان حالت بد بود بعد چجوری اینقدر سریع شیفت کردی رو خنده؟؟؟MohsenTaheri
منم اینطوریم سریع فازم عوض میشه :// -
ramses kabir
اهوم خیلی درست و بجا گفتی
چقدر ناراحتم از خوبی هایی که به غلط به دیگران کردم
اشتباه پشت اشتبااااااااه
ناراحتم واقعا از این موضوع
هوووووووووووووف@Narges-MAT
نگران ناراحتیت هم نباش
زمان همه چیو درست میکنه
شاید تایم بگیره ازت
ولی خیلی وقتا تجربه ای ک بت میده
ارزشش بیشتر از تایم از دس رفته اس -
Gharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بعد تو اون هیر و ویر به من گفتن زنگ بزن امبولانس
من گفتم ۱۱۲ هست؟
زنگ زدم ۱۱۲ دیدم دوساعت اهنگ پیشواز داره و بعد فهمیدم هلال احمر گرفتم۱۱۵ بود ؟
Abnormal
۱۲۵
۱۱۵ اورژانسه -
مهشید حسن زاده 0 اره عزیزم
Abnormal بروفرودگاه
تویکی از هواپیماهاخودتو جابده(قسمت بار)
تارفتی اونورمرز کارتو بکن.باهمون پروازم برگرد -
Gharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
همین هفته پیش بود خونه مادربزرگم بودیم که اونا گاو و اینا دارن و چندتا طویله دارن پشت طویله کلی علف هست چندوقت پیش چندتا از طویله هارو اتیش زده بودن
ما هم رفته بودیم روستاشون
من یهو دیدم زیر درخت نارنجی شده
هی تو ذهتم داشتم ور میرفتم با خودم که مادرم به مادربزگم گفت صدای گاو میاد رفت بیرون مادرجونم ۳۰ ثانیه بعد چناااآن ضجه ای زد چنان ضجه ای زد من قلبم از جا کنده شد
یهو دیدم پدرم که کنار نشسته بود یه شیرجه زد رسید به در پابرهنه رفت تو کوچه
مادرم بابابزرگم همه ریختن داخل کوچه اتیش گرفت
اصلا وضعیتی بودا
هنوز دست بابام که موقع خاموش کردن اتیش سوخت خوب نشد ولی من بخاطر همون استرس...
دختر پدر شجاع
MohsenTaheri
میخواستم یه چیزی بگم پشیمان شدم -
@Soniaaa
اهان حالا تو اروم باش
Gharibe Gomnam
ارومم ک -
MohsenTaheri در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Abnormal در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
تکرر ادرار بعد از مصرف کافعین بالا واقعا رو مخه :///
پفففففففف
حالم بهم خورد...ببخشید جناب نمیدونستم بدن شما مثانه نداره
Abnormal در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
MohsenTaheri در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Abnormal در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
تکرر ادرار بعد از مصرف کافعین بالا واقعا رو مخه :///
پفففففففف
حالم بهم خورد...ببخشید جناب نمیدونستم بدن شما مثانه نداره
روم سیاه خواهر...
🤌
-
@Narges-MAT
نگران ناراحتیت هم نباش
زمان همه چیو درست میکنه
شاید تایم بگیره ازت
ولی خیلی وقتا تجربه ای ک بت میده
ارزشش بیشتر از تایم از دس رفته اسramses kabir
شاید....
امیدوارم....
ممنونم ازت بابت حرفات️🤍
واقعا نیاز به شنیدنشون داشتم -
MohsenTaheri
منم اینطوریم سریع فازم عوض میشه ://@Soniaaa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
MohsenTaheri
منم اینطوریم سریع فازم عوض میشه ://هم خوبه هم بد...