هرچی تو دلته بریز بیرون 5
قفل شده است
غیر درسی
-
نوشتهشده در ۲۵ بهمن ۱۴۰۱، ۲۱:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش
چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب -
نپرس از منِ تنها چرا پریشانی؟
خودت که حال مرا خوبِ خوب میدانیمنم که هرچه بگویی "برو" نخواهم رفت!
تویی که هرچه بگویم "بمان" نمی مانی... -
چیزی که میتونه منو از پا دراره نه دوریه نه دلتنگیه نه کم غذاییه نه درسای سنگینه
بیخوابیه بیخوابی -
نوشتهشده در ۲۵ بهمن ۱۴۰۱، ۲۱:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی
که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب -
نوشتهشده در ۲۵ بهمن ۱۴۰۱، ۲۱:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
۰۱:۰۱
-
نوشتهشده در ۲۵ بهمن ۱۴۰۱، ۲۱:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
آره چسبید
-
دل از من بُرد و روی از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد
شب تنهاییَم در قصدِ جان بود
-
نوشتهشده در ۲۵ بهمن ۱۴۰۱، ۲۱:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خب بلخره کم آورد آخییییییییییییییییی راحت شدم
-
اینکه بنشینی خـاطرهها را ورق بزنی
چیزِ خوبیست
اما گریههای بیامانِ بعدش را
نمیدانـم ...