-
نشسته ام به در نگاه میکنم…
دریچه آه می کشد........
تو از کدام راه می رسی؟......... -
ای دل عبث مخور غم دنیا را...
فکرت مکن نیامده فردا را........
کنج قفس چو نیک بیندیشی......
چون گلشن است مرغ شکیبا را.............. -
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی که پس پرده نهان استگر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان استتو رهرو دیرینه ی سر منزل عشقی
بنگر که ز خون تو به هر گام نشان استآبی که بر آسود زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان استباشد که یکی هم به نشانی بنشیند
بس تیر که در چله ی این کهنه کمان استاز روی تو دل کندنم آموخت زمانه
این دیده از آن روست که خونابه فشان استدردا و دریغا که در این بازی خونین
بازیچه ی ایام ، دل آدمیان استدل بر گذر قافله ی لاله و گل داشت
این دشت که پامال سواران خزان استروزی که بجنبد نفس باد بهاری
بینی که گل و سبزه کران تا به کران استای کوه تو فریاد من امروز شنیدی
دردی ست درین سینه که همزاد جهان استاز داد و وداد آن همه گفتند و نکردند
یارب چقدر فاصله ی دست و زبان استخون می چکد از دیده در این کنج صبوری
این صبر که من میکنم افشردن جان استاز راه مرو سایه که آن گوهر مقصود
گنجی ست که اندر قدم راهروان است| مرحوم ابتهاج |
-
هرگز نیامد بر زبانم حرفِ نادلخواه
اما چه گفتم ؟ هر چه گفتم ، آه
پای سخن لنگ است و دست واژه کوتاه است
از من به من فرسنگ ها راه است
خاموشم اما
دارم به آوازِ غم خود میدهم گوش
وقتی کسی آواز می خواند
خاموش باید بود
غم داستانی تازه سر کرده ست
اینجا سراپا گوش باید بود :
درد از نهادِ آدمیزاد است !
آن پیرِ شیرین کارِ تلخ اندیش
حق گفت ، آری آدمی در عالمِ خاکی نمی آید به دست ، اما
این بندیِ آز و نیازِ خویش
هرگز تواند ساخت آیا عالمی دیگر ؟ یا آدمی دیگر ؟
ای غم ! رها کن قصه ی خونبار
چون دشنه در دل می نشیند این سخن اما
من دیده ام بسیار مردانی که خود میزانِ شأنِ آدمی بودند
وز کبریای روح برمیزانِ شأنِ آدمی بسیار افزودند
آری چنین بودند
آن زنده اندیشان که دستِ مرگ را بر گردنِ خود شاخ گل کردند
و مرگ را از پرتگاهِ نیستی تا هستیِ جاوید ، پُل کردند
.
اما چه باید گفت
از انسان نمایانی که ننگ نام انسانند
درنده خویانی که هم دندان گرگانند
آنان که عشق و مهربانی را
در دستهای کورِکین کشتند
آنان که انسان بودن خود را
در پای دین کشتند
.
ای غم ! تو با این کاروانِ سوگواران تا کجا همراه می آیی ؟
دیگر به یادِ کس نمی آید
آغازِ این راهِ هراس انگیز
چونان که خواهد رفت از یادِ کسان افسانه ی ما نیز !
با ما و بی ما آن دلاویزِ کهن زیباست
در راه بودن سرنوشتِ ماست
روزِ همایونِ رسیدن را
پیوسته باید خواست
ای غم ! نمی دانم
روزِ رسیدن روزیِ گامِ که خواهد بود
اما درین کابوسِ خون آلود
در پیچ و تابِ این شبِ بن بست
بنگر چه جان های گرامی رفته اند از دست
دردی ست چون خنجر
یا خنجری چون درد
این من که در من
پیوسته می گرید
در من کسی
آهسته می گرید- سایه
-
هستم میان جمع شماها و نیستم
«بودن» بدون اینکه بدانم که کیستم« عمریست در اسارت تقدیرم و هنوز
فکر رهایی از غم این قصه نیستم »ای روح گنگِ خیره به من پشتِ آینه
با تو هزار حرف مگو را گریستمبا تو مسیر خاطرهها را قدم زدم
تا لحظهای مقابل دنیا بایستمشاعر شدم نهان نکنم نام خویش را
شاید به بام شعر ببینم که چیستم#شعر : پوریا شیرانی
-
بوسه دادن به روی دوست چه سود
هم در این لحظه کردنش بدرود
سیب گویی وداع بستان کرد
روی از نیمه سرخ وزان سو زرد
اِن لَم اَمُت يومَ الوداع تاسفاً
لا تحسبوني في المودة منصفاً
»گلستان« -
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروشگفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
سخت میگردد جهان بر مردمان سختکوشوان گهم در داد جامی کز فروغش بر فلک
زهره در رقص آمد و بربط زنان میگفت نوشبا دل خونین لب خندان بیاور همچو جام
نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش(حافظ)
-
به سعیِ خود نتوان بُرد پِی به گوهرِ مقصود
خیال باشد کاین کار بی حواله برآید- حافظ
-
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند
هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختندداد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نماز
پس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیازیک ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه ات
تا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه اتگفت من در طول عمرم گر زدم یک تهمتی
ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا کن رحمتیآن ندا گفتا همانکس که زدی تهمت بر او
طفلکی هفتاد سال، جمع کرده بودش آبرو -
گفت احوالت چطور است/
گفتمش عالیست/
مثل حال گل/
حال گل در چنگ چنگیز مغول.... -
شاعر : @Matrix
-
خنده میبینی ولی از گریه دل غافلی
خانه ما اندرون ابر است بیرون آفتاب
(فصیحی هروی)
-
با هشیاری، غصه هر چیز خوریم
چون مست شویم ،هر چه بادا بادا(مولانا)
-
آسمان را بنگر
که هنوز
بعد صدها شب و روز
مثل آن روز نخست، گرم و آبی و پر از مهر به ما می خنددیا زمینی را که
دلش از سردی شبهای خزان
نه شکست و نه گرفت
بلکه از عاطفه لبریز شد و
نفسی از سر امید کشیدو در آغاز بهار
دشتی از یاس سپید
زیر پاهامان ریخت
تا بگوید که هنوز
پر امنیت احساس خداستماه من غصه چرا؟؟
تو مرا داری و من هر شب و روز
آرزویم همه خوشبختی توستماه من
دل به غم دادن و از یاس سخنها گفتن
کار آنهایی نیست
که خدا را دارندماه من
غم و اندوه اگر هم روزی
مثل باران بارید
یا دل شیشه ای ات
از لب پنجره عشق زمین خورد و شکست
با نگاهت به خدا
چتر شادی وا کن
و بگو با دل خود
که خدا هست خدا هست هنوزاو همانیست که در تارترین لحظه شب
راه نورانی امید نشانم می داداو همانیست که هر لحظه دلش میخواهد
همه زندگی ام
غرق شادی باشدماه من…
غصه اگر هست بگو تا باشد
معنی خوشبختی
بودن اندوه استاینهمه غصه و غم
اینهمه شادی و شور
چه بخواهی و چه نه
میوه یک باغند
همه را با هم و با عشق بچین،
ولی از یاد مبر” پشت هر کوه بلند
سبزه زاری است پر از یاد خدا
و در آن باز کسی می خواند
که خدا هست
خدا هست
خدا هست هنوز “•قیصر امینپور•
-
بیم آن است که تا چشم زنم پیر شوم
خستگی آید و پیری و نشیند بـر من…
-
دل تنگم از آنک هر چه خواهم آن نیست
دریای دل تنگ مرا پایان نیست
بیرون شدن از تنگ دلی آسان نیست
درمانش ز صبر است و مرا درمان نیست
(فقط چون قشنگ بود) -
آن لحظه شوم زنده که پیشت میرم
و آن دم میرم که بی تو مانم زنده -
مجنون روزی سگی بدید اندر دشت
مجنون همگی بر سر سگ شادان گشت
گفتند که بر سگی ترا شادی چیست؟!
گفتا روزی بکوی لیلی بگذشت… -
هرگز المی چو فرقت جانان نیست
دردی بتر از واقعهٔ هجران نیست
گر ترک وداع کردهام معذورم
تو جان منی وداع جان آسان نیست
ابوسعیدابوالخیر
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره...
رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد
بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع
پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع
پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب
پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب
مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست
همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید
سبز باشید و سربلند
سلاام
خب پیرو این ژانر جدید شوخی با آقای گلزار منم تصمیم گرفتم این تاپیک رو بزنم
میتونین از کارایی که میکنین چه ساده ، بامزه ، ادایی، سالم و... باشه عکس بزارین و ما را با خود آشنا کنید
منتظرتون هستیم
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@دوازدهم @یازدهم @دهم
@تجربیا @ریاضیا @انسانیا
@دانشجویان-پیراپزشکی
@دانشجویان-پزشکی
@دانشجویان-مهندسی (آکیتو)
سلام به یاران جــان
به %(#ff00ff)[کـــافه میـــم] خوش اومدین..
توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود
دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[متــن های ادبــی] بفرستین
ما نمیتونستیم توی تاپیک شعــردانه متن ادبی بفرستیم
توی تاپیک خــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه
و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن
همگی خوش اومدین..
%(#0000ff)[اسپم ممنوعه]
و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن
@M-an
%(#7f7fff)[_________________________________]
خب خب
دعوت میکنم از :
@خانوم
@dlrm
@اکالیپتوس
@revival
@گونش
@Saahaar
@sheyda-fkh
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
سلااامممم
هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن
گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن
بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون...
بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم
بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه...
بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن
بعضیاشون غمگینن
بعضیا بی حس و بی حالن
بعضیا خیلیی شادن
اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن
دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین..
دعوت میکنم از :
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1402
@بچه-های-تجربی-کنکور-1401
@ریاضیا @تجربیا @انسانیا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم)
و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه
منتظر عکس های زیباتون هستم
سلام روزتون بخیر.
یک کتاب رو باید گروهی تایپ کنیم و جمع بندی مطالب به عهده منه
میخوام بدونم برنامه ای، آموزشی، تجربه ای که بتونه کمکم کنه یه کار تمیز درست کنم وجود داره؟
حتی هوش مصنوعی
ممنون میشم اگه میدونید بگید
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانشجویان-درس-خون
@دانشجویان-مهندسی
@دانشجویان-پزشکی
دیدی دوسداری یه اتفاقی بی افته
یه زندگی متفاوت داشته باشه
یه دوره از زندگیت یه راهی رو انتخاب کردی و الان دوس داری برگردی و انتخابش نکنی
میگی کاش این کارو نکرده بودم!
کاش این تصمیم رو نگرفته بودم
و یا کاش فلان کارو میکردم🫠
و ته ذهنت یه گوشه ای یه رویایی داری یه رویا از یه زندگی ایدهآل
اون زندگی ایده آل همیجوری کشکی نرفته اونجا
هیچ فکری هیچ طرز نگرشی هیچ احساسی همینجوری و بی دلیل بوجود نیومده
برای هر یه چیز خوبی که اون زندگی داره یه بار یه جای از زندگی چیزی رو تجربه کردی که باعث شده اون زیبایی رو بخوای در واقع متوجه اون بشی
و الا تا تجربه نکرده بودی حتی از وجود همچنین چیزی بیخبر بودی
تا بی پولی رو تجربه نکرده باشی قدر پولدار بودن رو نمیدونی
تا خونه حیاط دار داشته باشی توی اون زندگی ایدهآل خونه حیاط دار جایی خاصی نداره
تا حسرت چیزی رو نداشته باشی نمیتونی زندگی بدون اون حسرت رو آرزو کنی
یه چیز بخوام ازت؟
فکر کن وسط اون زندگی ایدهآلی و اونجا تماما برای توعه
فقط یه چیزی که هست اینه که تجربیات و احساسات و افکاری که الان داری رو اونجا نداری
فکر میکنی چه فرقی با الانت داره
خیلی خوشحال تری؟
تویی که تجربه خونه بدون حیاط رو نداشتی بخاطر اینکه الان خونه ای که توشی یه حیاط خیلی زیبایی داره چقدر خوشحالی؟ نمیگم ناراضی هستی احتمالا خیاطتتون رو دوس داری ولی اون شوق داشتنش رو دیگه نداری( البته که این فقط یه مثل خیلی کوچیکیه)
در عوضش رنگ خواسته هات عوض میشه
تا تشنگی رو تجربه نکنیم قدر ابو
تا شکست رو تجربه نکنیم قدر پیروزی رو
و
و
خلاصه قدر چیزایی که میخواییم رو بدونیم چون برای اینکه اینا بوجود بیان کم رنج و سختی و کاستی کشیده نشده
و اینکه کاش اینجوری میشد هم زیاد نگیم
حکمت اینکه اون اتفاق افتاد اینه که الان چیزی واسه خواستن هدفی برای زندگی عیبی برای درست کردن ..دلیلی برای فردا صبح بیدار شدن داری
اون زندگی رویایی یکی دیگه از دلایلی که اونجا.. یه گوشه از ذهن من و تو هست هم اینه که بدستش بیاری.. تلاش کنی تا بدستش بیاری
چیزی که در موردش حرف میزنم ممکنه یه احساس باشه که میخوای داشته باشی
یه زندگی لوکس/ساده ای باشه که میخوای داشته باشی
یه نوع حرف زدن راه رفتن و حتی تفکری باشه که دوس داری ایجادش کنی
باید اون زندگی رو برای خودت درست کنی و نگی ای کاش فلان کارو نمیکردم/یا میکردم
چون هیچ سمانه ای جز اونی الان اینجاست و داره این متن رو مینویسه، لایق زندگی ایدهآلی که الان میخواد داشته باشه، نیست
میفهمی که چی میگم؟
این چیزی بود که من از کتاب کتابخانه نیمه شب یاد گرفتم ♡
البته کامل برداشت شخصی من بود
و چقدر بهش نیاز داشتم...
دوس داشتم این نوشته رو مثل هزاران حرفی که داشتم و بیانش نکردم، پاکش کنم
ولی چون توی ایدهآل من یه دختری هست که کمتر برای کارای خواسته و نکردش پشیمونه.(نه الانی که کلی حرف نزده و پشیمونی بابتشون رو داره) . پس همینجوری که هست میزارم اینجا بمونه
یه قدمِ شده کوچولو ولی رو به جلو برای من:)
شاید برای حتی یه نفر دیگه که گذرش افتاده اینجا و این نوشته رو خونده مفید باشه
سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه بچهها
امروز اومدم با یه تاپیک جذاب! برای بچههای جذابتر!
خب امسال هم داره تموم میشه دوستان (واقعا؟!)
کلی اتفاق افتاد امسال برای هرکدوممون .. خوب، بد، زشت، حتی جلف! ️
اینجا قراره از ترینهای سال 403 بنویسیم. دوستاتونو تگ کنین و بگین که هرکسی «چی ترین» بوده ..
از خوبیای همدیگه بگین البته اخلاقای بد رو هم لحاظ کنین که پررو نشن دیگه
سال نو رو هم از همینجا پیشاپیش تبریک میگم بهتون امیدوارم سال خوبی داشته باشین
لایک و کامنت و معرفی به دوستاتون فراموش نشههه
@دانش-آموزان-آلاء
سلام سلام
اینوری سلام:////
اونوری سلام:\\
هر وری سلام :/|
کلا سلام
خلاصه سلام
همین اول کاری بگم این تاپیک پیشنهاد @ma-a بود
خب سوال
تاپیک مشاعره داشتیم چرا دوباره ؟؟؟
اینبار یه کم فرق میکنه
چه فرقی ؟؟
اینبار قراره جای مشاعره با شعر، با آهنگ مشاعره کنیم
بیاین متن آهنگایی که خوندین رو بر اساس متن آهنگ مادر بنویسین و لذت ببریم ( یه جور تداعی خاطرات هستن آهنگا )
عشق آهنگا بیاین
@دانش-آموزان-آلاء ️
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@ریاضیا
@تجربیا
@انسانیا
درود بر همه دوستان و همراهان
چیزی که به نظرم اومد این که تو تموم این سالها اونجوری که باید و شاید تو تاپیک های عید نوروز آلاخونه به رسم و رسومات پرداخته نشده، چیزی که بوده فقط تبریکات بوده و شادی
من تصمیم گرفتم امسال از رسم و رسومات و سنت های عید نوروز بگم و بعد از اون به امید خدا تبریک های خوشگلتون رو روانه تاپیک کنید
عید نوروز
با نزدیک شدن به پایان سال ۱۴۰۳، همه در حال آماده شدن برای استقبال از نوروز ۱۴۰۴ هستند. سال ۱۴۰۳ کبیسه و ۳۶۶ روزه است و سال جدید در نیمه روز ۳۰ اسفند ۱۴۰۳ تحویل خواهد شد.
لحظه دقیق تحویل سال ۱۴۰۴:
زمان: ساعت ۱۲:۳۱:۳۰ ظهر
تاریخ شمسی: پنجشنبه ۳۰ اسفند ۱۴۰۳️
تاریخ میلادی: ۲۰ مارس ۲۰۲۵️
تعطیلی طولانی نوروز ۱۴۰۴: سال ۱۴۰۳ به دلیل کبیسه بودن، ۳۰ اسفند بهعنوان تعطیل رسمی محسوب میشود. همچنین چهار روز اول سال ۱۴۰۴ نیز تعطیل است که در مجموع ۶ روز تعطیلی پیوسته را رقم میزند.
تاریخچه عید نوروز؛ جشن کهن ایرانیان:
نوروز یکی از قدیمیترین جشنهای جهان است که بیش از ۳۰۰۰ سال قدمت دارد و در دوران هخامنشیان بهعنوان یک آیین رسمی شناخته شد.
نوروز در فرهنگ ایران باستان:
نمادی از پیروزی نور بر تاریکی
آغاز زندگی دوباره طبیعت
فرصتی برای دور شدن از ناملایمات گذشته
داریوش بزرگ در تخت جمشید مراسم باشکوهی برگزار میکرد که نمایندگان کشورهای مختلف در آن شرکت میکردند.
ساسانیان نیز نوروز را با اهدای سکه و هدایای ارزشمند گرامی میداشتند.
این جشن در کشورهای افغانستان، تاجیکستان، ترکیه، آذربایجان، ازبکستان و بخشهایی از چین و هند نیز برگزار میشود.
برخی سنتهای نوروز در کشورهای مختلف:
افغانستان: تهیه هفتمیوه (ترکیبی از میوههای خشک و شیره)
ترکمنستان: مراسم گلگردانی (نمادی از خوشاقبالی)
تاجیکستان: رقص و آوازهای محلی
مهمترین سنتهای عید نوروز:
سفره هفتسین؛ نماد خوشبختی و برکت:
یکی از برجستهترین نمادهای نوروز، سفره هفتسین است. ایرانیان در روزهای پایانی سال، این سفره را در خانههای خود پهن میکنند و در کنار آن، لحظه تحویل سال را جشن میگیرند. هر یک از اجزای هفتسین، مفهوم خاصی را در بر دارد:
اجزای سفره هفتسین و معانی آن:
سیب: نماد سلامتی و زیبایی
سنجد : نماد عشق و مهر
سبزه: نماد طبیعت و سرزندگی
سیر🧄: نماد دفع بلا و بیماری
سمنو: نماد برکت و فراوانی
سرکه: نماد صبر و استقامت
سماق: نماد طلوع خورشید
خانهتکانی و پوشیدن لباس نو:
یکی از رسومات مهم نوروز، خانهتکانی است که معمولاً از چند هفته قبل از عید آغاز میشود. مردم با تمیز کردن خانههای خود، گرد و غبار سال گذشته را پاک میکنند و فضا را برای آغاز سال جدید آماده میکنند. این کار نمادی از پاکسازی روح و جسم نیز محسوب میشود.
پوشیدن لباس نو یکی دیگر از آیینهای نوروزی است. بسیاری از ایرانیان در لحظه تحویل سال، لباسهای جدید به تن میکنند تا سال نو را با احساس تازگی و امید آغاز کنند. انتخاب لباسهای روشن و تمیز، نشاندهنده استقبال از شادی و نشاط در سال جدید است.
دید و بازدید و عیدی دادن:
نوروز زمانی برای تقویت روابط خانوادگی و اجتماعی است. یکی از سنتهای اصلی بعد از لحظه تحویل سال، تماس گرفتن با اقوام و آشنایان است تا سال جدید را تبریک بگویند. و بعد از تحویل سال خانوادهها به خانه بزرگترها میروند و سال نو را به آنها تبریک میگویند. این دیدارها فرصتی برای گسترش دوستیها، ایجاد همدلی و زنده نگه داشتن روابط خانوادگی فراهم میکند.
یکی از رسوم جذاب عید نوروز عیدی دادن به کودکان است، که معمولاً شامل پول نقد یا هدایای کوچک است.
.
@ریاضیا
@تجربیا
@انسانیا
@دهم
@یازدهم
@دوازدهم
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@ادمین
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانشجویان-درس-خون
@دانشجویان-مهندسی
@دانشجویان-پزشکی
@دانشجویان-پیراپزشکی
@ناظم
@همیار
دیگه واسه اینکه کسی از قلم نیفته همه گرو ها رو منشن کردم
پیشاپیش سال نو رو بهتون تبریک میگم
امیدوارم که سال خوبی پیش رو داشته باشید و از تک تک لحظات زندگیتون بهترین بهره رو ببرید و همیشه شاد و پیروز و سربلند باشید️
هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز️