شعردانه
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@0Farzam0
کجا رفته بودم مگه؟ -
JuDi
من دو سال منتظر این لحظه بودم دیگه نمیتونستم برا کیفیت بهتر صبر کنم
فقط تا ندیدی اینم بگم که جان ویک آخرش مُرد
حالا برو ببین -
فک کنم
رکورد زدن
تو دنیارو امروز شکستم
-
خب بچه ها ما هم این دفعه رفتنی شدیم
دیگه حس کردم اینجا جای موندن من نیست و شاید موجب اذیت من یا کس دیگه ای شه و شاید به خاطر من کسی اخطاری یا چیزی بگیره و ناراحت شه@AMIR-BARDIA
داداش خیلیل باهات حل کردم یه دیجی حرفه ای خفن که آهنگای خوب گوش میده و برای گوشاش ارزش قائله
Seyed sadegh Razavi
تو این زمان کم مرام و معرفتو ازت یاد گرفتم یه پسر باحال و به اصطلاح خودمون ستون گنگ
Michael Vey
رسیدیم به آقای مایکل یه عاشق آهنگای کره ای
اگه در مورد این سلیقت فکر کردی من بی احترامی چیزی داشتم ازت عذرمیخوام
@Younes-Eng
ممنونم از لطف هایی که این مدت کردی و جواب سوالای منو دادی
-Dr_Ugger-
آقای حسینی اگه از لفظ دراگر گفتن این چند وقتی که بات صحبت کردم ناراحت شدی من ازت عذرمیخوام
خیلی مشتی هستی کاپیتان کشتی هستی
آرام
از شما متشکرم مخصوصا در مورد سوالات که لطف کردید
موفق باشید
@Ozan-hs
@Hamed-s
ممنونم از راهنمایی های درسی و غیر درسیتون امیدوارم هر جا که هستید موفق باشید
@m-hmt
فک کنم قسمت نشد بیایم با بچه ها خونتون
امیدوارم سالم و سلامت در کنار خانوادتون زندگی کنید بدون هیچ مشکلی
@Infinitie-A
تو که دیگه...... یه جنوبی با معرفت مث همتون بالاخره قسمت شد ما عکس شما رو ببینیم بعد بریم
امیدوارم یه پرستار موفق باشی در آینده انشاء الله
@R-Aa
آقای رحمان خیلی متشکرم از توضیحاتی که تو سوالات بم دادین و برای من سعی کردین خیلی با آرامش باشه
@zahra-HD
@Zahra-HD
ازت خیلی خیلی ممنونم فکر میکنم هر پیشرفتی که تو فیزیک دارم به خاطر راهنماییت بوده خیلی ممنون از راهنمایی های حل سوالات و همه چی خیلی ممنونم ازت دمت گرم
امیدوارم همیشه موفق باشی
@Miss-joker
اگه سر اون ادیتا با آقای احمدی ناراحت شدین عذر میخوام
موفق باشید
AmirAhmadi
خدانگهدار شما ولی یادم موند بم کبابو ندادیاااا
jahad_121
امیدوارم کنکورتون رو به خوبی بدین و به عشقتون برسید
پ.ن: منظورم شیمیه
Hhh Hh
اسم شمارو نمیدونم ولی اینو میدونم بیشتر لایکایی که اینجا به دست آوردم به لطف و حضور شما بوده
امیدوارم موفق باشید و از سد حال حاضر کنکور بگذرید
@ooo
خدانگهدارتون
خیلی ممنونم از شما به خاطر راهنماییتون در زمینه های اخلاقی که کمکم کردین خیلی به دردم خورد
موفق باشین
Gharibe Gomnam
امیدوارم موفق باشین
و معلم شیمیتون اذیتتون نکنه +خواهرتون
در مورد آزمونتون هم بیشتر فکر کنید
Uranium
ببخشید اگه شما رو به لفظ اورانیوم خانم صدا زدم چون نه فامیلیتون رو میدونستم و نه اسمتون رو
اگه دلخوری پیش اومد عذرخواهی میکنم
مهشید حسن زاده 0
این چند روز که لطف کردین منو راهنمایی کردین خیلی به دردم خورد یه جا نگهشون میدارم هر وقت یادم رفت دوباره ببینم
لطف بزرگی بود
موفق باشید
Opal
ممنونم از پاسخ های ظریفی که میدادین و رفرنسایی که نشون میدادین با اینکه سطحشون بالا بود به درک بهتر کمک میکرد
@Venus655
من که نفهمیدم شما کنکوری هستی دانشجویی ولی اگه کنکور ندادی امیدوارم موفق و سربلند از کنکور گذر کنی اگه هدفتون اصن این نیست تو مراحل مشابه کنکور زندگیتون موفق باشید واگه دانشجویید امیدوارم به خوبی دورانش رو بگذرونید
به امید روزی که کاپی منو درج کن اگه تونستی بش بگو🥺@Señorita
خانم مرتضوی ممنونم از شما( نمیدونم چرا ولی ممنونم)
اگه تو تودلی موجب اذیت شدن شما شدیم موقعی که با اینفینیتی بودیم عذرخواهی میکنم
Sachli
ATY
@0yasin-sh0
ستون امیدوارم موفق باشی همیشه هم گنگ بالا
_MILAD_
Mo Xo
نمیدونم هستی یا نه
خواستم ازت تشکر کنم به خاطر تمام چیزایی که توزیست بم راهنمایی کردی
ramses kabir
خیلی وقته ندیدمت امیدوارم وقتی برمیگردی اینجا با خبرای خوب باشه و ماز مصاحبشو بات بذاره کانالش
اهورا
و آقای ذوالفقاری
امیدوارم همیشه تو مراحل زندگیت موفق باشی@jahad-20
دیگه اینجا اشتباه نگرفتمون با یکی دیگه و غریب نیستید
@Soniaaa
از شما به خاطر تموم راهنمایی های درسی و غیر درسی و همچنین روشای مختلف قتل متشکرم
امیدوارم موفق باشید_Biliifti_
از شما هم متشکرم به خاطر راهنمایی هایی که کردین
sherlock
رسیدیم با آقا فرهاد عزیز دل داداش من رفتنی شدم ولی قولمون یادت نره ها قول بده کم بیای
امیدورام همیشه موفق باشی و این کنکور رو به خوبی بگذرونی
maryam111
خانم ناظم عزیز که از وقتی که دیگه ناظم نیستید صفا رفتش
خدانگهدارتون
@Alba
و رسیدیم به خانم ناظم جدید از تاپیکاتون زیاد بهره بردیم ولی از ناظم بودن شما خیر
موفق باشید
@M-an
خانم مدیر نمیدونم این پیامو اصلا میبینید یا نه
ولی به خاطر کمک هاتون حمایت هاتون خیلی خیلی متشکرم
به خاطر این ستاره که بم دادین تا مطالب و جزوه های تکمیلی
خیلی لطف کردین
متشکرم ازتونتجربه ثابت کرده یه عزیزان دلی هستند موقع دیدن این پیام بدون منشن مینویسن دو روز دیگه برمیگرده ولی نه دیگه برنمگیردم درسته اصلش اینه کسی که رفتنی باشه همینطوری میره ولی رسمش این بود یه خداحافظ باتون کنم بچه ها، مطمئن باشید امروز دیگه رفتنی ام
اگه کسی صحبتی داشت یا چیزی امروز بم بگه لطفا
ممنونم از همه
موفق باشید و پاینده
خدانگهدار
پ.ن: اگه کسی تونست هر چند وقتی تاپیکای مشاوره ای رو آپ بزنه که شاید باعث کمکی بشه
@0Farzam0
sherlock
رسیدیم با آقا فرهاد عزیز دل داداش من رفتنی شدم ولی قولمون یادت نره ها قول بده کم بیای
امیدورام همیشه موفق باشی و این کنکور رو به خوبی بگذرونیعه
@Farhadd
اکانت شرلوک شمارو ندیده بودم
بنظرم بهتره این قابلیت عوض کردن اکانت رو بردارن
-
JuDi
نه خیالت راحت، مُرد
بچه هم نداره که بخواد انتقامشو بگیره
جان ویک 5 کنسله -
JuDi
من دو سال منتظر این لحظه بودم دیگه نمیتونستم برا کیفیت بهتر صبر کنم
فقط تا ندیدی اینم بگم که جان ویک آخرش مُرد
حالا برو ببین -
@0Farzam0
اره یه هفته تقریبا نبودم...
فک نمیکردم نبودم حس بشه
داشتم میخوندم
خدا بخواد دوباره از شنبه شروع میکنم -
البته منم انقدر داستان های درام خوندم گاهی اوقات که حالم بهم میخوره از هرچی داستان درام و اونایی که تهش بدتموم میشه قبل خوندنش میرم ۳ صفحه اخر رو میبینم
-
JuDi
لطف میکنی در حقم...
کمتر اینجا میام راحت میشم والا... -
@AmirReza-Bhb
چه ظالمGharibe Gomnam
وصیت میکنم هرکی اومد تودلی اینو بهش بگید و اسپویل کنید
خیلی حال میده -
اما خودم دوست نداشتم درام بخونم
از کتابش و سبک نگارششو مقدمه اش و پشت جلد کتابش خوشم اومد و خوندم و اینجوری شد
از کتاب ها و فیلم هایی که پایان باز دارن هم بدم میاد
که تهش میگم
اگه میمردی خیلی بهتر بود تا اینجوری که ادمو میزاری تو سردرگمی -
دریا دریایی در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:به نام خدای شاپرکها
همیشه وقتی از بچگی ازم میپرسیدن آرزوت چیه میگفتم دوست دارم یه اتاق بهم بدن با یه اسکالپل و یه جسد
نشون به اون نشون که قبلا تو این تاپیک هم اینو گفته بودم
https://forum.alaatv.com/post/1370836
خلاصه آقا نشد این آرزو محقق بشه تا اینکه رفتم دانشگاه و همون ترم یک درس شیرینی داشتم به نام آناتومی!
🫣
تقریبا چند ماه از شروع کلاس گذشته بود و استادمون هنوز ما رو نبرده بود دانشکده علوم تشریحی و منم که به شدت کم طاقت ...
تا اینکه آقا یه روز عنان از کف دادم خودم و چند تا از بچه های کلاس مون رفتیم به بهانه ی چند تا کار درسی دانشکده علوم تشریح و اونجا استاد مون رو دیدیم و بچه ها نشستن باهاش حرف زدن ولی من همه اش نگاه ام این ور اون ور بود پ کو این جسد ها؟!
🫤بعد وقتی کارمون تمام شد بچه ها قصد خروج کردن چون کلا جای ترسناکی بود
کلا وایب سردخونه بهت دست میداد.یه همچین جایی رو تصور کنیدمنم که دیدم ناکام موندم سریع گفتم استاد میشه حالا که تا اینجا اومدیم بریم جسد ها رو هم ببینیم؟اصلا اینجان؟!🥺
استادمون گفت اره اون دره رو میبینید اونجان اگه نمیترسید بیاید بریم نشونتون بدم
حالا من ذوققققققققق
بچه ها ترسیده
استاد هم خندون(خدایی خودمم موندم چرا اون لحظه فقط میخندید بهمون)بالاخره زور من چربید و راه افتادیم به سمت اون دره که جسد ها توش بودن....
و دادادا
🪄
چهاااااااررررر تا جسد اونجا بود
- وی از شادی در پوست خود نمی گنجید
ولی خدایی صحنه ی ترسناکی بود یه سری دست و پا ی خشک شده با یه رنگ قهوه ای ی زشت از سر ملافه سفیدا زده بود بیرون که آدم میترسید ببینه
خلاصه همون اول کار که یکی حالش بد شد سریع رفت چند تا دیگه هم ترسیدن رفتن عقب ولی من همچنان پا به پای استاد میرفتم تا جسد ها رو ببینم
استادم نشسته بود یه سری توضیح میداد از اینکه هر کدوم اینا چجوری اینجا اومدن و جمود ناشی چیه و مافیای جسد داریم و....
تا رسیدیم به آخرین و تازه ترین جسد که حدود یک سال از فوتش گذشته بود و قیافه اش بیشتر از بقیه آدمیزاد بود ...
استاد:خب بچه ها این خانم بی خانمان بوده و بعد مرگش زیر پل رهاش کردن.ما هم اوردیمش اینجا
هنوزم تشریحش نکردیم
نازی:عه استاد نگاه دندون داره
استاد:بچه ها اینم آدمه ها
من:وای استاد چه خوشگلههههه
استاد:خوشگلههه؟! والا منم که چند ساله اینجام همچین چیزی نمیگم
من: استاد نمیشه همین جا تیکه تیکه اش کنیم؟ خیلی سالمه
استاد:بچه ها غزاله خیلی خطرناکه ها نمونه ی داعش وطنیه بشین بچه جان
من:استاااااد
استاد:خب بسه تون دیگه
من: استاد فاتحه ام بخونیم براش؟
استاد:اره بچه ها گناه داره برای شادی روحش یه فاتحه بخونید
️
هدیه:استاد روحش شب نیاد به خوابمون بگه چرا من و اوردید اینجا
استاد: نه نترسید نمیادحالا هم جمع کنید برید کار دارمو ما هم هر کدوم با یه حس متفاوت خارج شدیم
یکی ترسیده
یکی ناراحت
یکی با حس چندش آور
و من خوشحال و ذوق زده از اینکه بالاخره آرزوی بچگیم برآورده شده 🥰🥰🥰🥰🥰عااالئییییییییی بوددددد
🥰🥰
خوندنم کیف داست چه برسه دیدنش@نویسنده-کوچولو در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
دریا دریایی در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:به نام خدای شاپرکها
همیشه وقتی از بچگی ازم میپرسیدن آرزوت چیه میگفتم دوست دارم یه اتاق بهم بدن با یه اسکالپل و یه جسد
نشون به اون نشون که قبلا تو این تاپیک هم اینو گفته بودم
https://forum.alaatv.com/post/1370836
خلاصه آقا نشد این آرزو محقق بشه تا اینکه رفتم دانشگاه و همون ترم یک درس شیرینی داشتم به نام آناتومی!🫣تقریبا چند ماه از شروع کلاس گذشته بود و استادمون هنوز ما رو نبرده بود دانشکده علوم تشریحی و منم که به شدت کم طاقت ...
تا اینکه آقا یه روز عنان از کف دادم خودم و چند تا از بچه های کلاس مون رفتیم به بهانه ی چند تا کار درسی دانشکده علوم تشریح و اونجا استاد مون رو دیدیم و بچه ها نشستن باهاش حرف زدن ولی من همه اش نگاه ام این ور اون ور بود پ کو این جسد ها؟!
🫤بعد وقتی کارمون تمام شد بچه ها قصد خروج کردن چون کلا جای ترسناکی بود
کلا وایب سردخونه بهت دست میداد.یه همچین جایی رو تصور کنیدمنم که دیدم ناکام موندم سریع گفتم استاد میشه حالا که تا اینجا اومدیم بریم جسد ها رو هم ببینیم؟اصلا اینجان؟!🥺
استادمون گفت اره اون دره رو میبینید اونجان اگه نمیترسید بیاید بریم نشونتون بدم
حالا من ذوققققققققق
بچه ها ترسیده
استاد هم خندون(خدایی خودمم موندم چرا اون لحظه فقط میخندید بهمون)بالاخره زور من چربید و راه افتادیم به سمت اون دره که جسد ها توش بودن....
و دادادا🪄
چهاااااااررررر تا جسد اونجا بود- وی از شادی در پوست خود نمی گنجید
ولی خدایی صحنه ی ترسناکی بود یه سری دست و پا ی خشک شده با یه رنگ قهوه ای ی زشت از سر ملافه سفیدا زده بود بیرون که آدم میترسید ببینه
خلاصه همون اول کار که یکی حالش بد شد سریع رفت چند تا دیگه هم ترسیدن رفتن عقب ولی من همچنان پا به پای استاد میرفتم تا جسد ها رو ببینم
استادم نشسته بود یه سری توضیح میداد از اینکه هر کدوم اینا چجوری اینجا اومدن و جمود ناشی چیه و مافیای جسد داریم و....
تا رسیدیم به آخرین و تازه ترین جسد که حدود یک سال از فوتش گذشته بود و قیافه اش بیشتر از بقیه آدمیزاد بود ...
استاد:خب بچه ها این خانم بی خانمان بوده و بعد مرگش زیر پل رهاش کردن.ما هم اوردیمش اینجا
هنوزم تشریحش نکردیم
نازی:عه استاد نگاه دندون داره
استاد:بچه ها اینم آدمه ها
من:وای استاد چه خوشگلههههه
استاد:خوشگلههه؟! والا منم که چند ساله اینجام همچین چیزی نمیگم
من: استاد نمیشه همین جا تیکه تیکه اش کنیم؟ خیلی سالمه
استاد:بچه ها غزاله خیلی خطرناکه ها نمونه ی داعش وطنیه بشین بچه جان
من:استاااااد
استاد:خب بسه تون دیگه
من: استاد فاتحه ام بخونیم براش؟
استاد:اره بچه ها گناه داره برای شادی روحش یه فاتحه بخونید️
هدیه:استاد روحش شب نیاد به خوابمون بگه چرا من و اوردید اینجا
استاد: نه نترسید نمیادحالا هم جمع کنید برید کار دارمو ما هم هر کدوم با یه حس متفاوت خارج شدیم
یکی ترسیده
یکی ناراحت
یکی با حس چندش آور
و من خوشحال و ذوق زده از اینکه بالاخره آرزوی بچگیم برآورده شده 🥰🥰🥰🥰🥰عااالئییییییییی بوددددد
🥰🥰
خوندنم کیف داست چه برسه دیدنشدیدنش که اصلا یه صفای دیگه داره
ایشالا قسمت خودت بری از نزدیک جسد ببینی فقط فاتحه یادت نره خیلی مهمه - وی از شادی در پوست خود نمی گنجید
-
@نویسنده-کوچولو در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
دریا دریایی در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:به نام خدای شاپرکها
همیشه وقتی از بچگی ازم میپرسیدن آرزوت چیه میگفتم دوست دارم یه اتاق بهم بدن با یه اسکالپل و یه جسد
نشون به اون نشون که قبلا تو این تاپیک هم اینو گفته بودم
https://forum.alaatv.com/post/1370836
خلاصه آقا نشد این آرزو محقق بشه تا اینکه رفتم دانشگاه و همون ترم یک درس شیرینی داشتم به نام آناتومی!🫣تقریبا چند ماه از شروع کلاس گذشته بود و استادمون هنوز ما رو نبرده بود دانشکده علوم تشریحی و منم که به شدت کم طاقت ...
تا اینکه آقا یه روز عنان از کف دادم خودم و چند تا از بچه های کلاس مون رفتیم به بهانه ی چند تا کار درسی دانشکده علوم تشریح و اونجا استاد مون رو دیدیم و بچه ها نشستن باهاش حرف زدن ولی من همه اش نگاه ام این ور اون ور بود پ کو این جسد ها؟!
🫤بعد وقتی کارمون تمام شد بچه ها قصد خروج کردن چون کلا جای ترسناکی بود
کلا وایب سردخونه بهت دست میداد.یه همچین جایی رو تصور کنیدمنم که دیدم ناکام موندم سریع گفتم استاد میشه حالا که تا اینجا اومدیم بریم جسد ها رو هم ببینیم؟اصلا اینجان؟!🥺
استادمون گفت اره اون دره رو میبینید اونجان اگه نمیترسید بیاید بریم نشونتون بدم
حالا من ذوققققققققق
بچه ها ترسیده
استاد هم خندون(خدایی خودمم موندم چرا اون لحظه فقط میخندید بهمون)بالاخره زور من چربید و راه افتادیم به سمت اون دره که جسد ها توش بودن....
و دادادا🪄
چهاااااااررررر تا جسد اونجا بود- وی از شادی در پوست خود نمی گنجید
ولی خدایی صحنه ی ترسناکی بود یه سری دست و پا ی خشک شده با یه رنگ قهوه ای ی زشت از سر ملافه سفیدا زده بود بیرون که آدم میترسید ببینه
خلاصه همون اول کار که یکی حالش بد شد سریع رفت چند تا دیگه هم ترسیدن رفتن عقب ولی من همچنان پا به پای استاد میرفتم تا جسد ها رو ببینم
استادم نشسته بود یه سری توضیح میداد از اینکه هر کدوم اینا چجوری اینجا اومدن و جمود ناشی چیه و مافیای جسد داریم و....
تا رسیدیم به آخرین و تازه ترین جسد که حدود یک سال از فوتش گذشته بود و قیافه اش بیشتر از بقیه آدمیزاد بود ...
استاد:خب بچه ها این خانم بی خانمان بوده و بعد مرگش زیر پل رهاش کردن.ما هم اوردیمش اینجا
هنوزم تشریحش نکردیم
نازی:عه استاد نگاه دندون داره
استاد:بچه ها اینم آدمه ها
من:وای استاد چه خوشگلههههه
استاد:خوشگلههه؟! والا منم که چند ساله اینجام همچین چیزی نمیگم
من: استاد نمیشه همین جا تیکه تیکه اش کنیم؟ خیلی سالمه
استاد:بچه ها غزاله خیلی خطرناکه ها نمونه ی داعش وطنیه بشین بچه جان
من:استاااااد
استاد:خب بسه تون دیگه
من: استاد فاتحه ام بخونیم براش؟
استاد:اره بچه ها گناه داره برای شادی روحش یه فاتحه بخونید️
هدیه:استاد روحش شب نیاد به خوابمون بگه چرا من و اوردید اینجا
استاد: نه نترسید نمیادحالا هم جمع کنید برید کار دارمو ما هم هر کدوم با یه حس متفاوت خارج شدیم
یکی ترسیده
یکی ناراحت
یکی با حس چندش آور
و من خوشحال و ذوق زده از اینکه بالاخره آرزوی بچگیم برآورده شده 🥰🥰🥰🥰🥰عااالئییییییییی بوددددد
🥰🥰
خوندنم کیف داست چه برسه دیدنشدیدنش که اصلا یه صفای دیگه داره
ایشالا قسمت خودت بری از نزدیک جسد ببینی فقط فاتحه یادت نره خیلی مهمهدریا دریایی رشته‌ات چیه مامی دریا که با جسد سر و کار داری؟
- وی از شادی در پوست خود نمی گنجید
-
غریب گمنام یعنی انقدر بیکاری که میشینی پیام خدافظی من رو که داشت خاک میخوردو میخونی برای بار دوم
@0Farzam0
نه
شما پیام دادین
بعد دیدم پروفتون مشکیه
یه مدته تو انجمن پروف مشکی زیاد شده
زدم رو اکانتتون
چشمم خورد به بهترین پست هاتون و اون پیام خداحافظی کنجکاو شدم بدونم چی بود البته اون موقع هم خوندم
زدم روش و این شد دیگه
