|
شعردانه
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
Rahman Aa یه کارگر افغانی داشتیم
میگفت خَندَ مَکونی ؟؟؟
-
حالا من اقوام پدریم که اصلان کسی هیچ واکنشی نشون نداده
البته منم نرفتم جایی
ولی یک نفر دوست مامانمه و قوم دور مادریمهشب مامانم خواب بود همون شبی که می خواستن درصدا بزنن اون بیشتر من پیگیر بود زنگ زد.
من خودم صبح دیدم اونم اول دادشم دیده بود عکس گرفته بود نشونم داد.
هی.
-
Rahman Aa یه کارگر افغانی داشتیم
میگفت خَندَ مَکونی ؟؟؟ -
Rahman Aa یه کارگر افغانی داشتیم
میگفت خَندَ مَکونی ؟؟؟ -
@Venus655
روز کنکور دیگه خیلی زود بود من این مورد بعدش دیدم
نزارشت احوال پرسیه تموم شه
همین منو دید فاطمه کنکور چطور بود حالا تو جه وصعی تو صف بودیم. شلوغ. یک مراسیمی یک جا بود خیلی شلوغ بود موقع برگشتن منو دید.
هنگ کردم صبر نداد احوال پرسی تموم بشه -
اسمش کارگر افغانی بصیر بود
داشت چاه میکند
میگفتم بصییییییییییر چَکار مَکونی ؟!
میگفت
کَندَ کاری مَکونم
خیلی باحال بود واقعا .اصلا یه چی دیگه بود.
ادم باحالی بود -
@Venus655
روز کنکور دیگه خیلی زود بود من این مورد بعدش دیدم
نزارشت احوال پرسیه تموم شه
همین منو دید فاطمه کنکور چطور بود حالا تو جه وصعی تو صف بودیم. شلوغ. یک مراسیمی یک جا بود خیلی شلوغ بود موقع برگشتن منو دید.
هنگ کردم صبر نداد احوال پرسی تموم بشه -
من خودم یک اخلاقی دارم نه از کسی می پرسم نه به کسی میگم
تنها کسی که خبر خوب مو بهش میدم معلم کلاس 6 شمه
یعنی تو این مدت که من مدرسه می رفتم خیلی از اقوام مون اصلان نمی دونستن من کدوم مدرسه می رم کجا م اقلام قوم نزدیکا.
چه وقتا یی که قبول می شدم هیچ کس نمی فهممید حتی تبریکم اون موقع کسی بهم نمی گفت هیچی. اصلان
ولی این بشر داره کاری میکنه بزار سال کنکور ش برسه شانس بیاره تا اون موقع یادم رفته باشه که میره
ازش نپرسم. هم خودش هم مامانش. اخه چقدر ادم می تونه عذاب بده و فضول باشه.
من بعد کنکور دی کچل شدم انقدر از م سوال کردن -
@Venus655 دقیقااا
اونایی که حالا میشه گفت حق دارن تو فهمیدنش
چون به هر حال همراه ادم بودن.
