سوالای آسون ولی برای من مشکل در ادبیات
-
@f-nalist
خواهش میکنم -
@f-nalist
زیاد سر در نمیارم اما گمونم را فک اضافه باشه چون کمی قبل تر یکی ( نمیدونم چجوری باید منش کنم ایشون روتازه وارد حساب میشم) گفتن که را فک اضافه بین دو کلمه میاد اینجا هم «را»بین زبان و مشتری اومده
-
@f-nalist
زیاد سر در نمیارم اما گمونم را فک اضافه باشه چون کمی قبل تر یکی ( نمیدونم چجوری باید منش کنم ایشون روتازه وارد حساب میشم) گفتن که را فک اضافه بین دو کلمه میاد اینجا هم «را»بین زبان و مشتری اومده
-
@f-nalist سوالتون منو وادار کرد که جستوجو کنم ....
برای رای فک به این رسیدم
«در صورتی که مضاف و مضاف الیه از هم جدا شوند یا جایشان با هم عوض شود و را به جای کسره میان آنها بیاید، را فک اضافه نامیده میشود. این را در واقع برابر نقش نمای اضافه است. او را طاقت از دست رفت (طاقتِ او از دست رفت).»
طبق این نوشته میتونیم بگیم: از اونجایی که زبان و مشتری مضاف و مضاف الیه نیستن پس رای بینشون هم از نوع فک اضافه نیست
( شک دارم درست گفته باشم )
۰.۲۵ من پرید🥲 -
@f-nalist در مورد متممی بودنش... فک کنم درستش همین این باشه ..
وقتی یکم سادش میکنیم به همچین چیزی میرسیم« برای زبان مشتری جز گوش نیست » اینجا را در معنای حرف اضافه «برای» اومده پس میشه گفت که «رای حرف اضافه» یا همون« رای متممی» هسترای متممی منطقی تر میاد ...
حالا جواب چی میشه؟؟! -
@f-nalist
متممی -
@f-nalist
متممی@danial-hosseiny
مر زبان را مشتری جز گوش نیست
برای زبان جز گوش مشتری وجود ندارد
«برای زبان» متمم قیدی
«جز گوش» متمم قیدی
مشتری نهاد
وجود ندارد فعل
یا
مشتریِ زبان جز گوش نیست
مشتری نهاد و زبان وابستهٔ پسین
گوش مسند
نیست فعل اسنادی
...
حالا که فکرشو میکنم، چون جملهٔ اول، دوتا متمم قیدی پیدا میکنه، حالت مطلوبتر دومیه.
اما به هر حال غلط هم نیست. -
@f-nalist سوالتون منو وادار کرد که جستوجو کنم ....
برای رای فک به این رسیدم
«در صورتی که مضاف و مضاف الیه از هم جدا شوند یا جایشان با هم عوض شود و را به جای کسره میان آنها بیاید، را فک اضافه نامیده میشود. این را در واقع برابر نقش نمای اضافه است. او را طاقت از دست رفت (طاقتِ او از دست رفت).»
طبق این نوشته میتونیم بگیم: از اونجایی که زبان و مشتری مضاف و مضاف الیه نیستن پس رای بینشون هم از نوع فک اضافه نیست
( شک دارم درست گفته باشم )
۰.۲۵ من پرید🥲@Samaneh-2 در سوالای آسون ولی برای من مشکل در ادبیات گفته است:
@f-nalist سوالتون منو وادار کرد که جستوجو کنم ....
برای رای فک به این رسیدم
«در صورتی که مضاف و مضاف الیه از هم جدا شوند یا جایشان با هم عوض شود و را به جای کسره میان آنها بیاید، را فک اضافه نامیده میشود. این را در واقع برابر نقش نمای اضافه است. او را طاقت از دست رفت (طاقتِ او از دست رفت).»
طبق این نوشته میتونیم بگیم: از اونجایی که زبان و مشتری مضاف و مضاف الیه نیستن پس رای بینشون هم از نوع فک اضافه نیست
( شک دارم درست گفته باشم )
۰.۲۵ من پرید🥲@Samaneh-2 در سوالای آسون ولی برای من مشکل در ادبیات گفته است:
@f-nalist در مورد متممی بودنش... فک کنم درستش همین این باشه ..
وقتی یکم سادش میکنیم به همچین چیزی میرسیم« برای زبان مشتری جز گوش نیست » اینجا را در معنای حرف اضافه «برای» اومده پس میشه گفت که «رای حرف اضافه» یا همون« رای متممی» هسترای متممی منطقی تر میاد ...
حالا جواب چی میشه؟؟!واقعا نمیدونم
-
@danial-hosseiny
مر زبان را مشتری جز گوش نیست
برای زبان جز گوش مشتری وجود ندارد
«برای زبان» متمم قیدی
«جز گوش» متمم قیدی
مشتری نهاد
وجود ندارد فعل
یا
مشتریِ زبان جز گوش نیست
مشتری نهاد و زبان وابستهٔ پسین
گوش مسند
نیست فعل اسنادی
...
حالا که فکرشو میکنم، چون جملهٔ اول، دوتا متمم قیدی پیدا میکنه، حالت مطلوبتر دومیه.
اما به هر حال غلط هم نیست. -
@f-nalist
لطفا، به زحمتی بکش... سؤال جدید داری، تاپیک جدید بزن.
چون واقعا سؤالات و جوابا چه برای خودت، چه دیگری، حیفن و پیدا کردنشون سختتر میشه. -
@f-nalist
خواهش میکنم -
@f-nalist
لطفا، به زحمتی بکش... سؤال جدید داری، تاپیک جدید بزن.
چون واقعا سؤالات و جوابا چه برای خودت، چه دیگری، حیفن و پیدا کردنشون سختتر میشه. -
@f-nalist خواهش میکنم