کافــه میـــم♡
-
ادبی بودنش رو مطمئن نیستم ولی خب:
میدونم گاهی اوقات بهت سخت میگذره
میدونم داری بیشتر از توانت تحمل میکنی
میدونم بعضی وقتا فکرایی که نباید میان تو سرت و تو چقدر در مقابلشون بی پناهی ..
نمیخوام بهت بگم میگذره ، چون نمیگذره
زندگی همینه !
اما بین این همه هیاهو
خودتو فراموش نکن ! -
از کودکی بیرون می آییم ، بی آنکه بدانیم جوانی چیست !
ازدواج میکنیم ، بی آنکه بدانیم متاهل بودن چیست !
و حتی زمانی که قدم به دوره ی پیری می گذاریم ؛ نمیدانیم به کجا میرویم !
سالخوردگان ، کودکان معصوم کهنسالی خویش اند.
از این جهت ، سرزمین انسان سیاره ی بی تجربگی است ! -
اگه یه نفر رو داری که زود سین میکنه، برات آهنگ میفرسته، رفتارش هیچوقت باهات عوض نمیشه، از چت کردن باهاش خسته نمیشی و مثل خودت فکر میکنه بدون دنیا یه چیز قشنگه با ارزش بهت هدیه داده که با هیچ چیزی و هیچیکس نمیشه عوضش کرد.
قدرشو بدونید=) -
نیاز دارم مدتی نباشم
سفر کنم به جایی که هیچ کسی را نشناسم
به جایی که هیچ کسی مرا نشناسد
دور باشم و رها
آدم هایی را ببینم که هیچ تصور بدی از آنها ندارم
مسیرهایی را بروم که تا به حال نرفته ام
نه نگرانِ چیزی باشم،
نه از پیشامدِ پیش نیامده ای بترسم... -
قدرتمندترين آدمها، آدمهاى تنها هستند.
آدم تنها، نه وابسته است و نه دلبسته.
آدم تنها، نه از رفتن كسى میترسد و نه بابت رفتن خودش دو دل میشود .
آدم تنها، بدبخت و تلخ بخت نيست،
زيرا معناى واقعى آزاد بودن را تجربه میكند.
تعجب میكنم از فرار آدمها به سوى جمعيت، تعجب میكنم زيرا فرار كردن از تنهايى، مساوى است با وابستگى و در مرحله بعد دلبستگى.
آدمى كه وابسته يا دلبسته است،
به هيچ عنوان آزاد قطعى و حتمى نيست.
وابستگى و دلبستگى، روزى به پايان میرسد،
با اين پايان چه بر سر آدم مىآيد؟!
آدم میشكند،
آدم روح مرده و بىجان میشود.
آيا چنين نتيجهاى خوش است؟!
قطعا خير ...
براى همين است كه میگويم آدم تنها ، قدرتمند و آزاد است.
قدرت دارد زيرا طعم جدايى و غم را مزه مزه نمیكند.
آزاد است زيرا هرگز اسير مرور خاطرات نمیشود،
مرور خاطراتى كه روزى شيرين بودهاند اما حالا تلخترين خاطرات هستند...
لطفا كمى كمتر، از تنهايى فرار كنيد .
لطفا كمى بيشتر، تنهايى را دوست داشته باشيد. -
آلبر کامو تو مرگ خوش نوشته:
بیماریش اینقدر طولانی شد که اطرافیانش به مریضیش عادت کردند و از یاد بردند که اون داره عذاب میکشه و یه روزی میمیره.
حقیقت اینه گاهی هرچیزی که مربوط به ماست برای اطرافیانمون تبدیل به عادت میشه. درد و رنجهامون، بیماریهامون، حتی عشق و محبتمون نسبت به آدمها، براشون تبدیل به عادت میشه و دیگه به چشم نمیاد. گاهی حضور دائمی ما، عشقِ بیقید و شرط ما باعث میشه حتی دیده نشیم..
-
- میگفت:
هیچوقت آدمی که حتی با فکر از دست دادنت گریه کرده رو ول نکن!بهت قول میدم؛هیچکس اندازه اون دوستت نخواهد داشت
- میگفت: