🍉شب یلداااا🍉
-
پاییز آخرین نگاهش را روانه دنیا می کند و آرام آرام می رود تا جایش را
به زمستانی بدهد که یلدایش بلندترین شب سال است …
عطر یلدا با شب نشینی و شادمانی و تنقلاتش همه جا پیچیده
یلدایی که بوی کودکی هایم را می دهد
و من را در دریاچه خوشی هایم غرق می کند
آری! یلدا پاییزی از عاشقانه ها را بدرقه می کند و به
استقبال عروس سپید پوش زمستان می رود
تا شاهکاری دوباره خلق کند از تلاقی آخرین نگاه ها …
امید آن که پاییز امسالت بهترین ها را برایت به یادگار گذاشته باشد
و زمستانی توام با عشق و شادمانی و برکت در انتظارت …
یلداتون مبارک
سلاااام سلااام
امیدوارم لبتون همیشه خندون و دلتون شاد و جیباتون پر پول باشه
امیدوارم تا این جای سال براتون عالی بوده باشه و از این به بعدم عالی باشه
براتون روزای خوشی آرزو میکنم
یلداتون مباااارک
یلدا =))).mp3
بفرمایید کیک
و میوه :
بازم یلداتون مباااااااااارک
فال حافظم یادتون نره = )
@Farhadd ma.a @Matrix پرستو بابایی Rahman Aa _ Reza _ officer k
Nilay razie_ @kosar-ab @M-Tina Gharibe Gomnam Blue28 Sachli Hhh Hh
@هویججج SARA_ Sara_R @Moonship @دختر-بهار Galadriel @Alba
-jahad121- Mehrsa 14 زهرا بنده خدا 2 مهشید حسن زاده 0 Michael Vey
Zahra.HD Anzw 18 CpR @خـــانومـ-لـوبیا @ariana-a در حال بارگذاری...
lO_Ol @نویسنده-کوچولو Uranium مآهور f.nalist @ABR_DJ erfany
@lonely_boy @تومیوکا-گیو Younes.D.IUT Danial.al @Dex mr.vinyzo
آدمک m.hmt Hamid.s Hamed.s Reza-H ramses kabir Foruhar
SiliS Alzahra چیچک Saghia Miss.Joker _Biliifti_ amir ahmadi
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1402
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403
@تجربیا @ریاضیا @انسانیا
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@همه عزیزانی که دیگه حافظه یاری نمیکنه -
سالها از آن زمان میگذرد.....
هنوز هم از یادآوری زمان دیدنت اشک شوق میریزم.
سالها پیش بود که در کوچه آذر قرار عاشقانهای داشتیم.
گیسوانم را شانه زدم و روی یک شانهام ریختم ، از سیاهی بختم سرمهای بر چشمانم کشیدم و لباسی رنگین به رنگهای زرد ، قرمز و نارنجی به تن کردم ؛ دلم تاب نداشت تا در خانه به انتظار بمانم راه افتادم و رفتم به کوچه آذر مدتها بود در انتظار بودم و فکر
میکردم....
به بختم فکر میکردم ؛ مادرم همیشه میگفت: ((بختت سیاه است)) ناراحت میشدم اما حالا به تلخی این حقیقت پی بردم چرا که هر وقت من میروم تو میآیی و من بیش از یک دقیقه تو را نمیبینم.
همینطور منتظر بودم که ناگهان سوزی حس کردم و تو آمدی.
حرفها داشتم که به تو بگویم اما با دیدنت همه را فراموش کردم.
آن یک دقیقه شاید برای من سالها طول کشید ؛ دلم نمیآمد بروم اما باید میرفتم.
دخترمان یلدا را به تو سپردم و رفتم.
سالها قبل از این بود که در کوچه آذر قرار داشتیم ، بزم عاشقانهای داشتیم و آنجا بود که انار دلم ترک خورد.یلدا مبارک️