هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
نوشتهشده در ۳ دی ۱۴۰۲، ۱۳:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بهت قول میدم که رفیقت باشم
واسه پروازت آسمونت باشم -
این پست پاک شده!
-
نوشتهشده در ۳ دی ۱۴۰۲، ۱۳:۴۱ آخرین ویرایش توسط officer k انجام شده
قاعده هشتم: هیچگاه نومید مشو. اگر همه در ها هم به رویت بسته شوند، سرانجام او کوره راهی مخفی را که از چشم همه پنهان مانده، به رویت باز میکند. حتی اگر هماکنون قادر به دیدنش نباشی، بدان که در پس گذرگاه های دشوار باغهای بهشتی قرار دارد. شکر کن! پس از رسیدن به خواستهات شکر کردن آسان است. صوفی آن است که حتی وقتی خواستهاش محقق نشده ، شکر گوید.
چهل قاعدهی شمس🌱
#شبی یه قاعده
-
نوشتهشده در ۳ دی ۱۴۰۲، ۱۳:۴۴ آخرین ویرایش توسط Pr.Gh.ir انجام شده
بذار یه تجربه از وابسته شدن بهتون بگم چه نوع مجازیش چه حضوری
راستش هر چی تجربه وابستگی مجازی داشتم همشون آخرش اتفاق جالبی نیفتاد قرار نیست یکی همیشه باشه حتی شده برای چند وقت بذاره و بره و مجازی نباشه خلاصه فقط خودت اذیت میشی
حضوری هم با آدمایی که دوست صمیمی و غیر صمیمی غیر تو دارن بهشون وابسته نشو اصلا اخطار میدم اگه آدمی هستی که یکی دو تا بیشتر دوست نداری اینو شدیدا رعایت کن
در کل و خلاصه وابسته نشو ، رل هم نزن وابستگی اون از جنس موافقم بدتره و اتفاقای بدتری هم پشتشه در کل با همه خوب باش و سطحی با کسی هم سعی کن درگیر نشی این اتفاق اصلا چیز جالبی رو برات نمیاره چون مساوی با دوست صمیمی نداشتن و رسماً دوستی نداری ولی با همه خوبی اینو من خودم الان دارم تجربه میکنم راستش اکیپ دوستی و یکی همیشه باهاش باشی خیلی خوبه ولی هیچ تضمیمی نیست همیشه با هم باشید هیچ تضمینی هیچی ، وابسته هم که بشی یه روزی رفیقت تو مدرسه نباشه انگار هیچ کس نیست ولی وابسته نشدن شاید هم برای خودت سخت باشه هم احساست قبول نکنه ولی منطقی ترین کاریه که میشه داخل روابط کرد... چه حضوری چه مجازی چه موافق چه مخالف عادت به وابسته نشدن هم خیلی سخته ولی شدنیه
میدونی اولین خوبیه این وضعیت برای من چیه؟ تو مدرسه با یکی مشکل پیدا میکنم عین خیالمم نیست چون یه گزینه از بین کلی انتخاب فقط قراره حذف بشه ارتباط عمیق = انتخاب گزینه کمتر ، یکم بدجنسی بنظر میاد ولی بازم منطقیه !! وقتی کلی پول داری پول خوردت گم بشه اصلا برات اهمیت ندارد ولی وقتی. پولات کم باشه بابت هر مبلغیش هم ذهنت درگیر و ناراحتی میشه -
وای این کلمه ...
-
بذار یه تجربه از وابسته شدن بهتون بگم چه نوع مجازیش چه حضوری
راستش هر چی تجربه وابستگی مجازی داشتم همشون آخرش اتفاق جالبی نیفتاد قرار نیست یکی همیشه باشه حتی شده برای چند وقت بذاره و بره و مجازی نباشه خلاصه فقط خودت اذیت میشی
حضوری هم با آدمایی که دوست صمیمی و غیر صمیمی غیر تو دارن بهشون وابسته نشو اصلا اخطار میدم اگه آدمی هستی که یکی دو تا بیشتر دوست نداری اینو شدیدا رعایت کن
در کل و خلاصه وابسته نشو ، رل هم نزن وابستگی اون از جنس موافقم بدتره و اتفاقای بدتری هم پشتشه در کل با همه خوب باش و سطحی با کسی هم سعی کن درگیر نشی این اتفاق اصلا چیز جالبی رو برات نمیاره چون مساوی با دوست صمیمی نداشتن و رسماً دوستی نداری ولی با همه خوبی اینو من خودم الان دارم تجربه میکنم راستش اکیپ دوستی و یکی همیشه باهاش باشی خیلی خوبه ولی هیچ تضمیمی نیست همیشه با هم باشید هیچ تضمینی هیچی ، وابسته هم که بشی یه روزی رفیقت تو مدرسه نباشه انگار هیچ کس نیست ولی وابسته نشدن شاید هم برای خودت سخت باشه هم احساست قبول نکنه ولی منطقی ترین کاریه که میشه داخل روابط کرد... چه حضوری چه مجازی چه موافق چه مخالف عادت به وابسته نشدن هم خیلی سخته ولی شدنیه
میدونی اولین خوبیه این وضعیت برای من چیه؟ تو مدرسه با یکی مشکل پیدا میکنم عین خیالمم نیست چون یه گزینه از بین کلی انتخاب فقط قراره حذف بشه ارتباط عمیق = انتخاب گزینه کمتر ، یکم بدجنسی بنظر میاد ولی بازم منطقیه !! وقتی کلی پول داری پول خوردت گم بشه اصلا برات اهمیت ندارد ولی وقتی. پولات کم باشه بابت هر مبلغیش هم ذهنت درگیر و ناراحتی میشهنوشتهشده در ۳ دی ۱۴۰۲، ۱۳:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@mk-mahdi
سلام
حق+...
واقعا بهش نیاز داشتم
خیلیی ممنون -
نوشتهشده در ۳ دی ۱۴۰۲، ۱۳:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چرا مامانا اینقدر سم شدن؟
شایدم بودن رو نمیکردن -
دوست داشته شدن از سوی کسی که دوستش میداری آن حس و حالتی است که در واژه عام و عادی خوشبختی نمیگنجد......
-
نوشتهشده در ۳ دی ۱۴۰۲، ۱۴:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
سعی کردم خیلی جدی و خشک برخورد کنم
ولی متاسفانه سم بودنشون اجازه نداد
من اولش:
من بعد از ۳_۴دقیقه:
من آخرش:
اصلنم به روی خودم نیاوردم که چند دقیقه پیش داشتم میخندیدم -
ولی من با این آهنگ خیلی از روزای بدمو گذروندم ... -
از دلهره
-
از شادی...
-
سعی کردم خیلی جدی و خشک برخورد کنم
ولی متاسفانه سم بودنشون اجازه نداد
من اولش:
من بعد از ۳_۴دقیقه:
من آخرش:
اصلنم به روی خودم نیاوردم که چند دقیقه پیش داشتم میخندیدمنوشتهشده در ۳ دی ۱۴۰۲، ۱۴:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهزهرا بنده خدا 2 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
سعی کردم خیلی جدی و خشک برخورد کنم
ولی متاسفانه سم بودنشون اجازه نداد
من اولش:
من بعد از ۳_۴دقیقه:
من آخرش:
اصلنم به روی خودم نیاوردم که چند دقیقه پیش داشتم میخندیدماصلا نمیپرسم چیشده....
-
از یورش ناگهانی خستگی....
-
میگویم...
-
روزگار را جز به ناسازگاری با خویشتن نیافتم...
-
قله مداومت و پیشرفت ...
دریغا که چه لغزناک بود.. -
زهرا بنده خدا 2 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
سعی کردم خیلی جدی و خشک برخورد کنم
ولی متاسفانه سم بودنشون اجازه نداد
من اولش:
من بعد از ۳_۴دقیقه:
من آخرش:
اصلنم به روی خودم نیاوردم که چند دقیقه پیش داشتم میخندیدماصلا نمیپرسم چیشده....
نوشتهشده در ۳ دی ۱۴۰۲، ۱۴:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@mr-vinyzo در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
زهرا بنده خدا 2 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
اصلا نمیپرسم چیشده....
️
نپرسید ... -
برگ ها خزان...
-
هوا سرد...