هرچی تودلته بریز بیرون۶

[پرستو بابایی]

Gharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

پرستو بابایی
منم
متاسفانه فصل های آخر موندن
اصلا پیشروی سریع آزمون ما رو چی فرض کرده

چمیدونم بابا
اصلا برای ما دوازدهما به جز یه تعداد کمی ...واقعا پیشروی سریع اصلا درست نیست
از تمرکز هم کم می کنه

[Narges_]

این پست پاک شده!

[Narges_]

که سکوت بلند ترین صدا برای بیان توست
چقدر این یکیو دوست دارم
نمیدونم کی بود اصلا چکشم نکردم
اینطوریم عه من؟

[Narges_]

خوندن متنای خود نویسم
حسش فوق العادست:)))))

[پرستو بابایی]

فقط می دونم باید بگم خدایا شکرت:)

[Ramos9248]

این پست پاک شده!

[Narges_]

چه قشنگه خودتو مرور کردن
نمیدونم هست
واقعا هست......

[زهرا بنده خدا 2]

مسخره ترین امسال واسه منه...
اصلا نتونستم اونایی که تو شهرمن رو بشناسم
اصلا نبودم که ببینم و بشناسم
از این شهر هم که اکثرا میومدن دانشگاه من کلاس داشتم
شناسنامم همرام نیست
برم خونه چیکار کنم؟!
از اوتجا فقط یه نفر رو میشناسم که کاملا آشناست و به نظرم شایستگیِ سوادیش رو نداره...
فعالیت داشته ولی نه مثل خیلیای دیگه...: /
پوووف

[Ramos9248]

شکل یه شبکه‌ی برفکیم
شکل یه کاغذ خط خطی ام
که پاییزم و بهاره پس زمینه‌م

[Narges_]

دخترک حالا در آسمان بود
در میان ستارگان
اما اکنون از وجود خود چیزی نمی دانست
نوری که حیات بخشید...

[زهرا بنده خدا 2]

اگه برم خونه
ترجیحم همون قبلیه...
به نظرم واقعا کار کرد...
قطعا میتونست بهتر باشه
ولی خوب بود!

[Narges_]

حسم خیلی عجیبه

[Narges_]

مثل دفتریه که خودمو توش دیدم
قصه ی من

[Ramos9248]

درسته با همدیگه یکمی فرقو داشتیم
خسته بودیم کوفته بودیم ولی صبرو داشتیم

[پرستو بابایی]

Narges_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

دخترک حالا در آسمان بود
در میان ستارگان
اما اکنون از وجود خود چیزی نمی دانست
نوری که حیات بخشید...

حس می کنم اینو تو کتاب داستان بچگیم خوندم ...خیلیی آشناس برام:)

[زهرا بنده خدا 2]

حله الحمدالله
از فردا میذارن تو کانالا‍️

[پرستو بابایی]

نه ..اون از دخترک کبریت فروش بود

[Narges_]

پرستو بابایی احیانا تو سن 17 سالگی تو متنای خودنویس من نبوده؟

[Ramos9248]

شاید یه روز یا یه شبی هم رو داشتیم
یه جا با هم قرار پریدن گذاشتیم

[پرستو بابایی]

Narges_
چمیدونم حافظم یاری نمی کنه
فقط می دونم اینو قبلاً خوندم