انگيزه
-
نوشتهشده در ۲۲ فروردین ۱۴۰۳، ۱۸:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
️نمیگم با امیدِ واهی خودت رو گول بزنی تا روزت شب بشه شبت روز ،
نمیگم خودت رو به نفهمیدن بزنی
که اتفاقا اینبار فهمیدن بهترین حالت ممکنه .
نمیگم کنار اومدن با خیلی از اتفاقات
آسونه ،
نه ! میگم با تموم سختی ها بدی ها تنهایی ها دلتنگی ها این زندگی ارزش جنگیدن رو داره حتی شده برای یه رویا
باید بجنگی .
همون رویایی که تموم شب بیدار نگهت داشته باید تنها برای اونم که شده بایستی بجنگی .
یوقتایی کوچکترین
رویاها بزرگترین و بهترین لحظه های فردا رو میسازن و اگر هم اونطوری نشد که دلت میخواست ،
که رویات بود
مهم اینه که تو تموم لحظه هاتو تلاش کردی ،
رنج بردی ،
به واقعیت نزدیک شدی .
میگم تو چراغ هارو روشن کن اینکه باد اونهارو خاموش کرد دست تو نیست تو چراغ هارو روشن کن،تو بجنگ وپیروزباش -
نوشتهشده در ۲۳ فروردین ۱۴۰۳، ۹:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هشت دزد زمان را بشناس:
- منتظر معجزه بودن!
- نگران حرف مردم بودن!
- زیاد تلویزیون تماشا کردن!
- مدام غر زدن و ایراد گرفتن!
- نداشتن اولویت بندی مشخص!
- تلاش برای راضی نگه داشتن همه!
- بحث بیهوده و تلاش برای متقاعد کردن بقیه!
- انجام کاری که دوست نداری برای رضایت بقیه!
-
این روزا خیلی زود تموم میشه و بعدا خواهی فهمید
چقد توانایی داشتی ، نذار دیرتر شه.. -
نوشتهشده در ۲۸ فروردین ۱۴۰۳، ۱۰:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
طناب فیل
مردی درحال عبور از کنار قرارگاه فیلها بود که متوجه شد فیلها داخل قفس نگهداری نمیشوند و زنجیری به پایشان وصل نیست. تنها چیزی که جلوی فرار آنها از قرارگاه را گرفته بود یک تکه طناب کوچک بود که به یکی از پاهایشان وصل بود. مرد به فیلها خیره نگاه میکرد و بسیار در تعجب بود که چرا فیلها از قدرتشان برای پاره کردن آن طناب نحیف برای فرار استفاده نمیکنند. پاره کردن آن طناب برای آنها کار آسانی بود، اما اثری از چنین تلاشی در آنها دیده نمیشد.
مرد کنجکاو که در پی یافتن دلیل بود از یک مربی در همان نزدیکی دلیل فرار نکردن فیلها را جویا شد. مربی در جواب گفت:
«وقتی فیلها خیلی جوان و کوچک هستند طنابی درست به همین اندازه به پای آنها میبندیم که برای نگهداشتن آنها در آن سن کافیست. به مرور که بزرگ میشوند به این باور عادت میکنند که توان فرار کردن ندارند. باورشان اینست که طناب هنوز میتواند آنها را نگه دارد، به همین دلیل هرگز برای پاره کردن آن تلاش نمیکنند.»
تنها دلیلی که نمیگذاشت فیلها برای پاره کردن طناب و رهایی تلاش کنند این بود که به مرور زمان به این باور عادت کرده بودند که فرار غیرممکن است.
«مهم نیست در زندگی تا چه اندازه با موانع روبهرو میشوید، همیشه با این باور مقابل آنها بایستید که غیرممکن وجود ندارد تا به چیزی که میخواهید برسید. مهمترین گام رسیدن به هدف اینست که به موفقیت ایمان داشته باشید. -
نوشتهشده در ۲۸ فروردین ۱۴۰۳، ۱۲:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
گفتم خدایاچگونه آغازکنم؟؟؟
گفت به نام من
گفتم خدایاچگونه آرام گیرم؟؟؟
گفت به یادمن
گفتم خدایاخیلی تنهایم؟؟؟
گفت تنهاترازمن؟
گفتم خدایاهیچ کسی کنارم نمانده؟؟؟
گفت به جزمن
گفتم خدایاازبعضی هادلگیرم
گفت حتی ازمن؟
گفتم خدایاقلبم خالیست
گفت پرکن ازعشق من
گفتم دست نیازدارم
گفت بگیردست من
گفتم بااین همه مشکل چه کنم؟؟؟
گفت توکل کن به من
گفتم احساس میکنم خیلی ازت دورم
گفت نه،نزدیکترین به تو ،من
گفتم برای ارزوهایم چه کنم؟؟؟
گفت تلاش،به امیدمن
گفتم چگونه ازین دنیادل بکنم وبرم؟؟
گفت به امید دیدارمن
گفتم چگونه پایان دهم؟؟؟
گفت حافظ ونگهدارتو،من
گفتم خدایاچرا اینقدر میگويی من؟؟؟
گفت چون من ازتوهستم وتوازمن...
ﮔﺎﻫﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ به خودم میگویم در دیاری که پر از دیوار است
ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻓﺖ؟
ﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﯿﻮﺳﺖ؟
ﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻝ ﺑﺴﺖ
ﺣﺲ ﺗﻨﻬﺎﯼ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﮔﻮﯾﺪ :
ﺑﺸﮑﻦ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ، ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻧﺖ ﺩﺍﺭﯼ !
ﭼﻪ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﺩﺍﺭﯼ؟!
ﺗﻮ " خدﺍ " ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯼ
ﻭ " ﺧﺪﺍ "
ﺍﻭﻝ ﻭ ﺁﺧر با توست...
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء
@تجربیا @ریاضیا -
نوشتهشده در ۳۱ فروردین ۱۴۰۳، ۱۵:۵۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هر چی بیشتر میگذره
هر چی عاقل تر میشی
یاد میگیری دورتو خلوت کنی کمتر بحث کنی،
یکی دو نفر که از ته دلت دوسشون داری و دوستت دارن رو کنار خودت نگهشون داری،
به خودت اهمیت بدی خودتو دوست داشته باشی، خیلی ها هم تو این مسیرت ممکنه بهت برچسب خودخواهی و افسردگی بزنن
ولی تو بدون توجه به اونا،
تمرکزتو بیشتر میزاری رو هدف خودت و برای خواسته هات تو سکوت تلاش میکنی و میجنگی..
=))))
همین -
نوشتهشده در ۳۱ فروردین ۱۴۰۳، ۱۸:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
❲بَرایِشروعِجَدیدچیزیکِهبِهشنیازداری
روزجَدیدنیست،طَرزفِکرجَدیده❳
به نظرم درست میگه:))!!! -
نوشتهشده در ۳۱ فروردین ۱۴۰۳، ۱۸:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
در مصاحبه ای ک با ماریو آندرتی ،یکی از بزرگترین و موفق ترین قهرمانان اتومبیل رانی داشتم ، از او پرسیدم: اگر بخواهی مهمترین درس را به کسی ک میخواهد در مسابقات اتومبیل رانی قهرمان شود بدهی ، ان چه خواهد بود؟؟
او پاسخ داد : به دیوار ها نگاه نکند
باحیرت به او خیره شدم و پرسیدم : واقعا ؟؟؟!!!!
گفت : بله ،این خییلی مهم است .
-هنوز قانع نشده بودم .(برای چی؟)
او پاسخ داد(( برای اینکه خودروی تو به همان مسیری خواهد رفت ک چشمانت به ان نگاه میکند و اگر به دیوار نگاه کنی ، خودرو ات هم ب سوی دیوار خواهد رفت ،به همین سادگی!))قسمتی از کتاب استثنا باشید اثر دارن هاردی
وقت کردید یه سر به این کتاب بزنید -
هیچ کس بخاطر پایین بودن تراز آزمون نزدیک به کنکورش نباخت. اونی باخت که نرفت بفهمه، چرا پایین زده.
-
نوشتهشده در ۳۱ فروردین ۱۴۰۳، ۱۹:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
و نیست حاصلی برای انسان مگر کوشش و تلاشی که انجام داده است و قطعا ثمره کوشش و تلاش خود را خواهد دید.
نجم/۳۹ و ۴۰ -
نوشتهشده در ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، ۱۰:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من مدیونم ؛
به همه ی آنهایی که به اعتمادم خیانت کردند و به من یاد دادند که محتاط تر باشم
به همه ی آنهایی که در حقم دشمنی کردند و به من یاد دادند که با هرکسی دوستی نکنم
و به همه ی کسانی که به من حسادت کردند ، سعی کردند تحقیرم کنند و ناخواسته مرا به سمت بهتر شدن سوق دادند
از زخم هایم درس می گیرم و قوی تر می شوم
از شکست هایم پله می سازم و موفق می شوم
آرامشِ مدام ،سهم عابران جاده های بی مقصد و هموار است اما ؛ برای فتحِ قله هایی که جایِ هرکس نیست باید رنج هایی کشید که کارِ هرکس نیست ، باید جور دیگری دوام آورد … .#نرگس_صرافیان_طوفان
-
نوشتهشده در ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، ۱۷:۱۳ آخرین ویرایش توسط Sunniva انجام شده
پیشرفت به شکل های مختلفی ممکنه اتفاق میفته
وظیفه تو فقط تلاش کردنهپس
جا نزن
-
نوشتهشده در ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، ۲۱:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اِنقدر مشغول اِرتقای خودت باش
که فرصت نداشته باشی دیگران را قضاوت کنی -
نوشتهشده در ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، ۲۱:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اگه میخاے پرواز ڪنے باید اون چیزایے رو ڪه تو رو پایین میڪشه رهاڪنی..
-
نوشتهشده در ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، ۲۱:۱۲ آخرین ویرایش توسط EGelare انجام شده
خدایا مرا ببخش به خاطر تمام لحظه هایی که تو با من بودی و من فکر می کردم تنها هستم
به خاطر تمام ثانیه هایی که منتظرم می ماندی و من نمی آمدم مرا ببخش
به خاطر تمام درهایی که کوبیدم و هیچ کدام در خانه تو نبود مرا ببخش
به خاطر تمام لحظه هایی که ماهی قلب من خلاف جریان مسیر تو حرکت می کرد و پرنده روح من پرواز نمی کرد و در آسمان برای رسیدن به تو گم نمی شد
خدایا مرا ببخش به خاطر....
کاش هدفم رسیدن به تو بود -
نوشتهشده در ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ۲:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یک روز بعد از کنکور:
هیچ درسی واسه خوندن نداری
تا لنگ ظهر میخوابی!
آزمون قلمچی مرده
استرس کار عقب مونده نداری
سریال های خارجی رو شروع میکنیالان سختی بکش، بعد میبینی ارزششو داشته.
-
نوشتهشده در ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ۱۲:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
این اصلا جالب نیست منی که دوسال پیش اینجا عضو بودم و همه تاپیک ها برام آزاد بود الان باید روزی صدتا پست توی این تاپیک بزارم بلکه به اعتبار مورد نیاز دست پیدا کنم
میدونم اسپمه ولی باید حرفمو میزدم -
دانشجویان پیراپزشکی فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ۱۳:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من انگیزه دارم ولی خسته م.....خیلی هم خسته م....
-
یک روز بعد از کنکور:
هیچ درسی واسه خوندن نداری
تا لنگ ظهر میخوابی!
آزمون قلمچی مرده
استرس کار عقب مونده نداری
سریال های خارجی رو شروع میکنیالان سختی بکش، بعد میبینی ارزششو داشته.
دانشجویان پیراپزشکی فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ۱۳:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@elina_ سریال های ایرانی چشه؟!...من میخوام فصل ۱ تا ۵ نون خ رو دانلود کنم ببینم
....فعلا حالا ببینم میتانم از پس ترمیم معدل بر بیام
-
@elina_ سریال های ایرانی چشه؟!...من میخوام فصل ۱ تا ۵ نون خ رو دانلود کنم ببینم
....فعلا حالا ببینم میتانم از پس ترمیم معدل بر بیام
نوشتهشده در ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ۱۴:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!