-
اصلا حسین جنس غمش فرق میکند
اصلاً حسین جنس غمش فرق می کند
این راه عشق، پیچ و خمش فرق می کند
اینجا گدا همیشه طلبکار می شود
اینجا که آمدی کرمش فرق می کند
شاعر شدم برای سرودن برایشان
این خانواده، محتشمش فرق می کند
صد مرده زنده می شود از ذکر"یا حسین"
عیسای اهل بیت دمش فرق می کند
از نوع ویژگی دعا زیر قبه اش
معلوم می شود حرمش فرق می کند
تنها نه اینکه جنس غمش جنس ماتمش
حتی سیاهی علمش فرق می کند
با پای نیزه روی زمین راه میرود
خورشید کاروان قدمش فرق می کند
من از "حسینُ منی" پیغمبر خدا
فهمیده ام حسین همش فرق می کند...
-
خودرابه عبورمیزند بیتو دلم
لبخند به زور میزند بیتودلم
هروقت که دیرمیکنی مثل سه تار
درمایه ی شور میزند ببتو دلم -
چشم آهو چه مگر گفت به سرپنجه ی شیر
که شد از صید پشیمان و سرافکند به زیر
اگر از یاد تو جانم نهراسید ببخش
زندگی پیش من ای مرگ! حقیر است حقیر
منتی بر سر من نیست اگر عمری هست
پیش این ماهی دلمرده چه دریا، چه کویر
چو قناری به قفس یا چو پرستو به سفر
هیچ یک! من چو کبوتر نه رهایم، نه اسیر
از تهی دستی خود شرم ندارم چون سرو
شاخه را دلخوشی میوه کشیده است به زیر
ما به نظم تو خطایی نگرفتیم ای شعر!
تو هم آداب پریشانی ما را بپذیر
فاضل نظری -
با همه خوبم من اما با شما، خب بیشتر ..
دوستم داری ولیکن من تو را، خب بیشتر ..لحظه ای مال منی و "تو" خطابت می کنم
گرچه سعی ام بوده تا گویم: "شما" خب بیشتر ..جور دیگر می شود هر کس ببیند ماه را
عاقلان دیوانه و دیوانه ها، خب بیشتر!"غیر معمولی ست رفتار من و شک کرده اند"
اهل خانه، دوستان آشنا خب بیشتر ..اشک های بی هوا، بعضا سکوت بی دلیل ..
شعر اما می کند رسوا مرا، خب بیشتر -
تنها درآمد پارسال،پدرمان بود
-
اگرآب رساناست،پس باران مرا به تو خواهد رساند..